برخورد غیرظریف با ضیافت رجوی در پاریس
نویسنده : سرگه بارسقیان
همایش فریفتگان فرقه رجوی که در پاریس برگزار شد، تکرار نمایش سال قبل بود؛ حتی در جایگاه مهمانان ویژه که جزو مقامات سابق کشورها بودند، چهره جدیدی نبود. بهعبارتی هیچ جذب جدیدی از سوی سازمان رجوی صورت نگرفته؛ ترکی الفیصل، برنار کوشنر، نیوت گینگریج، رودلف جولیانی، جو لیبرمن، جان بولتون و... همه سابقه سخنرانی در نشستهای مجاهدین خلق را دارند. به جمعشان کسی اضافه نشده و این خود نشانه شکست است. حضور و سخنرانی برنار کوشنر، وزیر خارجه سابق فرانسه نیز نباید عجیب باشد؛ حرفهای امروزش درباره نظام سیاسی ایران هم برای اولین بار نبود که از او شنیده میشد. کوشنر حتی در دوره وزارت خارجه و در جریان اعتراضات سال ۸۸ هم نظرات مشابهی داشت. به گفتههای ترکی الفیصل نیز نباید وقعی نهاد؛ این شاهزاده سعودی که امروز مدعی غیردموکراتیکبودن انتخابات ریاستجمهوری ایران شده خودش در عربستان معترض تحویل تاجوتخت سلطنت مطلقه پادشاهی به محمد بنسلمان است. مقامات سابق آمریکایی هم همان اسمهای همیشگی هستند؛ بولتون، لیبرمن و جولیانی همان نویسندگان نامه به دونالد ترامپ هستند که به رئیسجمهور آمریکا توصیه کردند با فرقه رجوی علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری کند.
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» و «فاکسنیوز» هفدهم بهمن ۱۳۹۵ گزارش داده بودند که رودی جولیانی و نیوت گینگریچ برای سخنرانی علیه ایران از سخاوتمندیهای سازمان مجاهدین خلق سود بردهاند. «الین چائو»، وزیر حملونقل کابینه دونالد ترامپ اعتراف کرده که سازمان برای ایراد فقط یک سخنرانی پنجدقیقهای، ۵۰ هزار دلار به او پرداخت کرده است. با این وصف، رجوی مزدبگیر جدیدی هم نتوانسته به دام بیندازد.
اما مسئله مهم، برگزاری نشست امسال فرقه رجوی تنها ساعاتی پس از سفر وزیر امورخارجه ایران به پاریس است؛ البته محمدجواد ظریف در واکنش به این نشست به مقامات فرانسوی گفته حضور منافقین «یک نقطه ابهام در روابط» است و از قول آنان تاکید کرده که ارتباطی با این گروه ندارند؛ اما اینکه گروهی تروریستی در خاک کشوری دیگر، با حضور مقامات سابق برخی دیگر از کشورها، علیه نظام قانونی و رسمی یک کشور عضو سازمان ملل تجمع برگزار کرده و خواهان سرنگونی نظام سیاسی آن کشور شوند، نهفقط «نقطه ابهام» نیست، بلکه نوعی «اقدام مغایر» با موازین بینالمللی است که وزارت خارجه و سفارت ایران در پاریس نباید بهراحتی از کنار آن بگذرند؛ البته انتخاب زمان سفر ظریف بهرغم اطلاع از برگزاری این نشست منافقین، خود مورد نقد جدی است؛ ولی این اطمینانخاطر مقامات فرانسه که ارتباطی با این گروه ندارند، با سکوت در مقابل نشستی که وزیرخارجه سابق فرانسه آن را «یک میتینگ خانوادگی» توصیف میکند، محل تشکیک است.
مسئله فقط با احضار سفیر یا کاردار فرانسه در تهران به وزارت امور خارجه قابل حلشدن نیست. کوشنر مدعی شده: «در کشور من فرانسه به شما ظلم شد و من از این بابت احساس گناه میکنم.» منظور او از این ظلم، حمله دولت فرانسه در ۲۷ خرداد سال ۱۳۸۲ به مقر مجاهدین در اورسورواز بود که حدود ۳۰۰ عضو این تشکیلات به اتهام «برنامهریزی بهمنظور اجرای عملیات تروریستی» بازداشتشدند.
از سال ۸۲ تا ۹۶ چه تفاوتی در رویکرد دولت فرانسه به فرقه رجوی رخ داده که از برخورد با تروریستها تا میزبانی ضیافت آنان تغییر نقش داده است؟ برخورد با مقر مجاهدین، چند روز پس از انتقاد جدی کمال خرازی، وزیرخارجه وقت ایران از دومینیک دوویلپن، همتای فرانسوی خود از «غیرقابل قبول و غیرقابل فهم بودن حضور و فعالیت یک سازمان تروریستی در خاک فرانسه» رخ داد؛ بهویژه که خرازی تذکر داده بود: «بهنظر میرسد این تروریستها که در ایران به ما ضربه زدهاند، در اورسورواز، از یک موقعیت دارای مصونیت برخوردارند.»
منافقین مدعیاند دوویلپن به خرازی گفته: «میتوانم به شما اعلام کنم که نیکولا سارکوزی دارد یک عملیات را در این رابطه تدارک میبیند.»
با قبول این روایت معترفانه باند رجوی، عنصر دیپلماسی ایرانی در این فرایند برجستهتر مینماید. شاید اینجا باید ادبیات دیپلماتیک را از «نقطه ابهام» به «عنصر اتهام» تبدیل کرد. دول قربانی تروریسم «حق دفاع مشروع در برابر عملیات مسلحانه گروههای مخالف غیردولتی مستقر در سرزمین کشور ثالث» دارند.
رابطه ایران و فرانسه در شرایط فعلی بهشدت نیازمند اولتیماتوم جدی در بازتعریف نقش میزبانی پاریس در ضیافت ورشکستگان سیاسی و بازنشستههای دولتی دیگر کشورها و سازمان تروریستی تغییرنامدادهای است که در فرایند سازمانی خود حتی سابقه یک انتخاب ساده ندارد و امروز مدعی انتخابات و آزادی در ایران شده است.