کاهش نرخ سود بانکی به امید رونق در تولید
نویسنده : مریم عمادی
اوایل ماه جاری بانک مرکزی با موضوع تثبیت نرخ سود، بخشنامهای را به بانکها ابلاغ کرد و بر اساس آن از روز شنبه (یازدهم شهریورماه) تمام مؤسسات اعتباری و بانکها موظف شدند نرخ سود علیالحساب سپردههای یکساله را به حداکثر ۱۵ و برای سپردههای کوتاهمدت و روزشمار تا ۱۰درصد تعیین و کاهش دهند که این نرخهای سود علیالحساب است و تسویه و تعیین سود قطعی در پایان سال مالی خواهد بود؛ ازاینرو هیچ بانکی از تاریخ فوق به بعد مجاز به گشایش حسابهایی با سود بالاتر نخواهد بود. باید توجه داشت که هدف از کاهش نرخ سود بانکی در جهت کمک به تولید و اقتصاد واقعی است و باید اینگونه باشد؛ اما با توجه به تجربه در اقتصاد ایران، هیچگاه کاهش نرخ سود بانکی منجر به سرمایهگذاری در تولید (صنعت و کشاورزی) نشده است که این وضعیت چند دلیل دارد: 1. بخشنامه بانک مرکزی در حالی ابلاغ شده است که خبری از کاهش نرخ سود تسهیلات (وام) نیست کاهش نرخ سود سپرده باید منجر به کاهش نرخ سود تسهیلات شود؛ اما این موضوع فعلاً در فراموشی بهسر میبرد، موضوعی که باید هدف باشد؛ هرچند کاهش نرخ سود سپرده (درصورتیکه بانکها اجرا کنند) به نفع نظام بانکی است و گفته شده که این موضوع بهزودی رخ نخواهد داد و با توجه به قراردادهایی که نظام بانکی با سپردهگذاران دارد، شاید در یکساله آینده این اتفاق در صورت پایبندی رخ دهد، اما در این بخش ایجاد رونق در بخش تولید فراموششده است و باید کاهش نرخ سود، به کاهش نرخ سود تسهیلات ختم شود که در غیر این صورت تأثیری نخواهد داشت؛ اگرچه قرار است طبق بخشنامه بانک مرکزی، نرخ سود سپرده بانکی کاهش یابد، اما باید ثمره آن کاهش نرخ سود تسهیلات باشد و بعید است با توجه به وضعیت سپردهها و مشکلات نظام بانکی، بانکها به سمت آن حرکت کنند و مورد استقبال قرار گیرد. اگر کاهش نرخ سود تسهیلات و وامهایی که بانکها میدهند، در کنار کاهش نرخ سود سپردهها اجرایی شود و سیاستهای دولت مانع سفتهبازی شود و هدف نهایی تولید باشد، شاید مردم بتوانند با سرمایه اندکی که دارند در کنار دریافت وام از بانک، کسبوکاری راه بیندازند و ارتزاق کنند؛ آنگاه دیگر به بانکها برای دریافت سود بیشتر، فشار وارد نمیآورند.2. بر اساس علم اقتصاد رابطهای معکوس بین نرخ سود بانکی (بهره) و سرمایهگذاری وجود دارد، یعنی کاهش نرخ سود وام بانکی، باعث افزایش سرمایهگذاری و ایجاد رونق در تولید خواهد شد و دستیابی به رشد اقتصادی مثبت را به دنبال دارد؛ اما امروز نرخ سود بانکی برای یک تولیدکننده، (با توجه به روشهایی مانند سپرده وامخواه و... که بانکها اجرا میکنند) حدود 30درصد و شاید بیشتر تمام میشود و این موضوع قیمت تمامشده را افزایش و توان رقابت را از دست خواهد داد، موضوعی که رخ داده است. سؤال اساسی این است که کاهش 2 یا 3درصدی نرخ سود بانکی درصورتیکه محقق شود، چه میزان میتواند باعث افزایش سرمایهگذاری بخش واقعی اقتصاد، ایجاد رونق و افزایش تولید و کاهش قیمت تمامشده شود؟ تجربیات در اقتصاد ایران، حاکی از آن است که حساسیت سرمایهگذاری نسبت به نرخ سود بانکی پایین است و کاهش آن تأثیر چندان زیادی بر افزایش سرمایهگذاری و کمک به تولید نخواهد گذاشت.3. از طرفی باید شرایط برای سرمایهگذاری تولید مهیا شود و سیاستهای مالی همزمان با سیاستهای پولی به حمایت از تولید بپردازند و سرمایهگذاری در این بخش واقعی اقتصاد را بهصرفه و سودآور کند؛ زیرا سپردهگذاران به دنبال کسب سود بیشتر هستند و با کاهش نرخ سود، بلافاصله پول خود را خارج و در بازارهای سفتهبازی مانند ارز، طلا و سکه و حتی مسکن که منتظر جهش قیمت هستند، منتقل کرده و اثرات زیانبار بیشتری را بهدنبال خواهد داشت.4. با توجه به موضوعات بالا، به نظر میرسد کاهش نرخ سود بانکی ضمانت اجرایی لازم را ندارد؛ زیرا بانک مرکزی درحالحاضر ابزار قدرتمندی برای برخورد با تخلفات بانکها ندارد و باید استقلال بانک مرکزی از طریق اصلاح نظام بانکی بیشتر شود، از طرفی هم بانکها در تجهیز منابع و هزینه تمامشدهای که برای پول دارند و با توجه به اینکه بیش از 50درصد داراییهای بانکها منجمد شده است، آنها مجبورند برای راضی نگهداشتن سپردهگذاران، نرخ سود بالاتری را به او پیشنهاد دهند و این جنگ قیمتی ادامه خواهد داشت و بانک مرکزی نمیتواند آن را متوقف کند؛ پس انتظار چندانی نمیرود کاهش نرخ سود سپردهها بدون کاهش نرخ سود تسهیلات و همچنین کاهش نرخ سود وام در بازه 2 تا 3درصد بتواند تغییر چندان و چشمگیری در رونق تولید ایجاد کند و حتی میتواند آثار مخربتری با انتقال منابع سپردهگذاران به بخش غیرمولد داشته باشد. باید برای رفع موانع تولید اقدامهای اساسیتری انجام شود و صرف کاهش چنددرصدی نرخ سود کفایت نمیکند.