هجدهم ذیالحجه یادآور واقعهای تاریخی است که در آن رسولخدا(ص) به امر خداوند حضرتعلی(ع) را بهعنوان خلیفه و جانشین خود در منصب امامت و ولایت امت منصوب کرد تا شاخص حاکم اسلامی برای همه مسلمانان تبیین شود. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت چه ازلحاظ سند، اطمینان از اصلوفرع آن، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین دارای درخشندگی خاصی در تاریخ اسلام است. نزول آیه 67 و سوم سوره مائده نیز در ارتباط با این رویداد بزرگ است که بر طبق نظر مفسران نامآور شیعه و سنی، شأن نزول این آیات مربوط به واقعه غدیر خم است. نکته دیگری که باید توجه داشت این است که بزرگداشت روز غدیر اگرچه بهظاهر یک مناسبت مذهبی خاص برای شیعیان است، ولی نباید سایر مسلمانان را در مقابل چنین روزی قرار داد و آنان را مخالف غدیر نامید؛ همچنان که نمیتوان آنان را مخالف عاشورا یا مهدویت دانست. حقیقت این است که اصل و اساس بسیاری از آموزهها و مناسبتهای شیعه همچون مهدویت، عاشورا و غدیر موردقبول و احترام همه مسلمانهاست؛ اگرچه آنان سطح نگرش متفاوتی دراینباره دارند.
اما اینکه سایر مسلمانان چرا به بزرگداشت این ایام نمیپردازند، علت آن را میتوان دو موضوع دانست: یکی اینکه، آنان از جهت استنباط فقهی قائل به بزرگداشت این مناسبتها نیستند و دیگر اینکه، بعضی از مبلغین شیعه از این ایام برای تشدید فضای تقابل مذهبی بهره میبرند و پذیرش آن را به معنای پذیرش اندیشههای شیعی جلوه میدهند.
این در حالی است که میتوان در سطوح مختلف به بزرگداشت غدیر پرداخت و اگرچه غدیر برای شیعه از جهت اعلام امامت و ولایت ائمهاطهار ارزشی خاص دارد، ولی برای اهل سنت نباید این روز را با پذیرش امامت گره زد.
به دیگر سخن فرهنگ غدیر حداقل و حداکثری دارد. نباید بهخاطر نپذیرفتن حداکثر، سایر مسلمانان را از دریافت حداقل آن محروم ساخت. مسلمانان باید از فرهنگ و معارف اهلبیت بهره جویند؛ هرچند آن بزرگواران را بهعنوان امام و خلیفه پیامبر نمیپذیرند. پس میتوان در سطوح مختلف به بزرگداشت غدیر پرداخت و نباید به دنبال آن بود که غدیر را نزد اهل سنت با ویژگیهای غدیر شیعه گسترش داد. برای اهل سنت ولایت در غدیر معنای محبت دارد و با تکیه بر همین معنا باید محبت به امامعلی و ائمهاطهار را در میان آنان گسترش داد؛ زیرا محبت مقدمه معرفت و شناخت است.
نکته آخر پیام غدیر به نسل امروز است. در این زمینه باید گفت اسلام دین کامل و جامع است و برنامهای مدون برای اداره زندگی بشر در تمام عرصههای فردی و اجتماعی دارد؛ لذا پیام جاودانه غدیر این است: «دین از سیاست جداناپذیر است». تربیت انسان دینی احتیاج به تأسیس یک جامعه دینی دارد و تأسیس آن فرایندی است که تنها از طریق حکومت دینی امکانپذیر است. انقلاب اسلامی ایران بهعنوان جلوهای از عینیت و تحقق آرمان پیامبر در غدیرخم و نیز با اجراییکردن نظریه حاکمیت ولایتفقیه بهعنوان استمرار امامت کارامدی دین را برای اداره بشر اثبات کرد. غدیر مرکز ثقل تاریخی اندیشه سیاسی در اسلام و سند تاریخی تفکیکناپذیری دین از سیاست است. راهبرد پیوسته دین در عرصه روابط اجتماعی ملتها بهویژه ملتهای مسلمان دعوت به اصول و مبانی مشترک است. اگر پیام غدیر در صدر اسلام عملی میشد امامت امام معصوم و حاکمیت آن باعث ایجاد وحدت در امت پیامبر و ثمره این وحدت رسیدن به آرمانشهری که خداوند متعال با حاکمیت دین وعده داده بود، میشد. ما در زمان خود ثمره حاکمیت امامت را دیدهایم که جامعه ما از میان این همه توفانها، بحرانها و چالشهای متفاوت که هر یک میتوانست باعث گسیختگی ملت ما شود بهسلامت عبور کرد و تمام تهدیدها با مدیریت ولایتفقیه به فرصت تبدیل شد و ما امروز زمینهساز بازتولید تمدن اسلامی با مرکزیت ایران اسلامی هستیم. نظریه ولایتفقیه تضمینکننده حضور پیوسته دین در قلمرو زندگی بشر است؛ لذا دفاع نظری و عملی از ضرورت حضور انسان کامل در قلمرو زندگی انسان اثباتکننده حقانیت «غدیر» است. رسالت اصلی انقلاب اسلامی ایران بهعنوان پیشدرآمد انقلاب جهانی حضرتمهدی(عج) استقرار عدالت است؛ زیرا عدالت علت تامه معنویت در جامعه است، درصورت استقرار نسبی عدالت، جمهوری اسلامی مدل موفق از مدیریت دینی به شایستگی معرفت اسلام علوی و مبشر اسلام مهدوی خواهد بود.
استقرار عدالت جوهره اصلی پیام غدیر است در سایه حاکمیت انسان کامل. پیام غدیر به نسل ما این است: سعادت و رستگاری جامعه انسانی تنها درگرو جاریشدن احکام الهی در تمامی زمینههای فردی و اجتماعی تحت زعامت و مدیریت انسان کامل و الهی است.