یکی از آسیبهایی که همواره در سطوح مدیریتی و حتی در برنامهریزیهای کلان کشور وجود داشته، نگاه کوتاهمدت به مسائل و حل مشکلات است. اتخاذ استراتژیهای کوتاهمدت اگر چه بهصورت مقطعی کارگشا به نظر میرسد، اما در طول زمان مشکلات را بهصورت ریشهای مرتفع نمیسازد و یک بار برای همیشه به آنها خاتمه نمیدهد و در واقعیت نتیجهای که حاصل میشود این است که مسئله و مشکل بهگونهای دیگر سربرمیآورد یا اینکه تنها برای مدتی اندک اینگونه بهنظر رسد که مسئله حل شده است؛ بنابراین پیش از هر تصمیم یا اقدامی بسیار ضروری است که عادت کنیم نگاهی بلندمدت به مسائلمان داشته باشیم و تنها در این صورت است که بهمرور و رفتهرفته خواهیم توانست تحولاتی ساختاری و بنیادی در سیستمهای حاکم بر روندهای سیاستگذارانه و اجرایی کشور داشته باشیم. پیش از آن لازم است با طراحی اهداف میانمدت و کوتاهمدت شرایط را برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف بلندمدت مهیا کنیم بر همین اساس صنعت گردشگری کشور هم باید خود را به این تغییر رویکرد و این چشمانداز مجهز کند که ایران میتواند با دارابودن زیرساختهای مکفی، پذیرای تعداد چشمگیری از گردشگران با سلایق و از طبقات گوناگون باشد و در کوتاهمدت برای استفاده از فرصت بهوجودآمده در صنعت توریسم کشور برنامهریزی کند.
با توجه به تبلیغهای منفی رسانههای مختلف بینالمللی علیه ایران که منجر به ایرانهراسی گسترده در این سالها شده است، تغییر رویکرد آنان در معرفی ایران بهعنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری دنیا مهم بوده و میتواند باعث رونق گردشگری و افزایش تعداد گردشگران ورودی به ایران شود. در همین راستا خوب است توجه کنیم که برند موردنظر در کنار اینکه باید معرف ایران بهعنوان یک کشور تاریخی با فرهنگ ایرانیاسلامی باشد، لازم است بر تمایز آن با دیگر کشورهای منطقه و همچنین جریانهای افراطی موجود در منطقه تأکید کند. برگزاری نشستهای هماندیشی میان بخش خصوصی، دولتی و روحانیون در کنار انجام نظرسنجی از گردشگران قبل و بعد از سفر به ایران میتواند بهترین راهکار برای طراحی برند باشد و سبب شود با یک صدای واحد در بازارهای گردشگری حاضر شویم. در همین خصوص نقش رسانهها، سفارتخانهها و همچنین فعالان گردشگری ایران در خارج از کشور در نشاندادن تصویری از ایران بهصورت شفاف، واقعی و در قالب یک المان واحد، غیرقابلانکار است.ازاینرو با توجه به محدودیت زیرساختها در پذیرایی از گردشگران، جذب گردشگران با درآمد بالا باید در دستور کار برنامههای بازاریابی و جذب توریست باشد. به عبارت دیگر آنچه باید بهعنوان هدف در دسترس صنعت گردشگری کشور قرار گیرد، تمرکز بر جذب گردشگرانی است که با همین امکانات محدود، توانایی پذیرایی از آنان در کشور وجود دارد و درعوض آنان با صرف هزینههای بیشتر در مدت اقامت خود درآمد موردنظر از محل این صنعت را برای کشور حاصل میکنند. در کنار این تغییر رویکرد نکته حائزاهمیتی که میتواند مکمل فرایند تغییروتحول در کشور باشد، خودباوری و احترام به خود است. تنها در چنین حالتی است که عزممان برای انجام کارهای بزرگ جزم میشود، دیگران نیز به ما اطمینان میکنند و احترام خواهند گذاشت، عاملی که علاوه بر جذب گردشگر سبب تمایل هرچه بیشتر سرمایهگذاران برای ورود به ایران خواهد شد.