تبیین سفر دیپلمات انگلیسی به ایران
نویسنده : مریم عمادی
سفر وزیر خارجه خاص انگلیس به تهران یک سفر با ویژگیهای منحصربهفرد تلقی میشود. بههرروی این یک سفر با کارکرد پیگیری مسائل دوجانبه و با نیت گسترش روابط دو کشور است که در گذشته به این شکل اتفاق نیفتاده بود. برای آمدن یک وزیر خارجه از انگلیس به تهران باید گفتوگوها و روابط مقدماتی بین کارشناسان و سفرای دو کشور شکل گرفته و لیستی از نیازها و دستورکارها بهوجود آمده باشد تا درنهایت دو کشور به این تصمیم برسند که زمان سفر رسیده است. همین فضا اگر پیش برود و دستورکارهای جانسون بهخوبی به نتیجه برسد میتوان شاهد رفتوآمد دو کشور در حد روسای دولت نیز بود. هرچند رسانههای انگلیسی سفر جانسون را در حد پیگیری موضوع زندانیان دوتابعیتی بهخصوص نازنین زاغری پایین آوردند، اما همگان میدانند که این هم قسمت کوچکی از دلیل این سفر میتواند باشد. ایران و انگلیس دو دوست و شریک استراتژیک نیستند و لیستی از مواضع غیرمشترک و مشکلات را حتی دارند که بهنظر میرسد در این سفر تلاش میشود دراینباره گفتوگوهایی شکل گیرد؛ اما دو کشور بیشتر از اینکه به سوءتفاهمها یا مسائلی که روی آنها تفاهم ندارند، بپردازند بدون شک به موضوعات مشترک بیشتر بها میدهند. سرفصل مهم تفاهمهای دو کشور، موضوع برجام و حمایت و ادامه آن است. انگلستان یکی از طرفهای مهم توافق هستهای ایران با کشورهای پنج بهعلاوه یک بوده و هست. پس از شکلگیری برجام، این کشور به شکل کامل از آن حمایت کرده است؛ حتی پس از حضور ترامپ و مخالفتهای او با برجام، این کشور اروپایی همراه دو کشور دیگر یعنی فرانسه و آلمان بر حفظ و ادامه آن تأکید کردهاند؛ اما موضوعی که میتواند یکی از بحثهای اصلی در سفر جانسون باشد این است که ایران از طرف اروپایی خود میخواهد حمایت از برجام را از شکل لفظی و اعلامی به حالت عملی خود تبدیل کند. یکی از انتقادهای ایران، درباره مسائل بانکی و سازکارهای بانکی کشور انگلیس و تسهیل در این موارد بوده و پاسخ انگلیس دراینباره خصوصیبودن بانکها و تلاش آنها برای دوری از ریسکهای آینده است. از موضوعهای موردعلاقه انگلیس در ایران که شاید حتی تمایل دارد روی آن معامله هم بکند موضوع موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران است. این مسئله از نکاتی است که دو کشور درباره آن اختلافهایی دارند. انگلیس تلاش میکند ایران را متقاعد کند در این دو موضوع با شفافیت بیشتری عمل کند، موضوعی که ایران آن را جزو خطوط قرمز خود میداند و آن را قابلمذاکره نمیداند. ایران میداند که برخورد سلبی و غیردیپلماتیک با آن میتواند سرخوردگی طرف انگلیسی و قطع پای دیگرکشورهای اروپایی بهسمت ایران باشد؛ ازاینرو نوع برخورد و تلاش برای قانعسازی و تأکید بر مواضع مشترک میتواند در این سفر از دو نظر مهم باشد: اول اینکه دستاوردهای این سفر را بالابرده و دیدار مرد موطلایی انگلیسی از تهران را امیدوارکننده جلوه دهد و از سویی باعث شود دیگر وزرا و رهبران سیاسی اروپایی بهدنبال این سفر موفق راهی تهران شوند تا هم به گسترش روابط خود با بازیگر مهم خاورمیانه بپردازند و هم در راستای تحولات منطقهای، هماهنگیهای لازم را با کشور متعادل و آیندهدار منطقه انجام دهند. این موضوع وقتی بیشتر اهمیت پیدا میکند که مسائل منطقهای تحولات جدید و مهمی را پشت سر گذاشته است و سیاست خاورمیانهای اروپاییها میتواند از عربستان تغییر شیفت دهد و بهسمت ایران حرکت کند. دوران پساداعش در منطقه میتواند فصل نوینی در خاورمیانه برای اروپا و ایران باشد.