آمریکا و چرخش اساسی در اولویتهای راهبرد دفاع ملی
نویسنده : مریم عمادی
پنتاگون روز جمعه یک نسخه غیرمحرمانه و یازدهصفحهای از سند «راهبرد دفاع ملی» آمریکا منتشر کرد و توضیح داد که این سند تغییر بنیانی اولویتها و تمرکز نظامی آمریکا را بهخوبی تشریح میکند. سند جدید به افزایش نقش متحدان و همپیمانان آمریکا اذعان دارد که علاوه بر افزودن به قابلیتهای نظامی، امکان دسترسی به مناطق دیگر را فراهم میکند. در مقابل نفوذ منطقهای ایران در این سند یکی از محورهای موردتأکید است و آن را «مهمترین چالش برای ثبات منطقه خاورمیانه» خوانده است.
در تحلیل این مسئله باید گفت که سند تازه راهبرد دفاعی ایالاتمتحده آمریکا، تفاوتهای معناداری با سندهای پیشین دارد. بهجای تمرکز همیشگی بر تروریسم، نقطه تمرکز سند جدید، روسیه و چین است؛ اگرچه به خاورمیانه و ایران نیز پرداخته شده است؛ همچنین سه نکته مهم در این سند وجود دارد:
1. سند راهبرد دفاع ملی که بهوسیله پنتاگون تهیه میشود، منعکسکننده درک این نهاد از دوران کنونی و برنامههایش برای مواجهه با آن است. از دید سند جدید، دوره حاضر دوره رقابت قدرتهای بزرگ است. این درحالیاست که در سند پیشین در دوره اوباما تهدیدهای منطقهای و نیز تهدیدهای غیرمتعارف از سوی بازیگران غیردولتی برجستهتر بود. سند جدید اولین از این نوع در سالهای اخیر است که به تهدیدهای غیرمتعارف و تهدیدهای منطقهای بهای کمتری میدهد و بر آن است که «رقابت راهبردی بین کشورها و نه تروریسم، اکنون نگرانی اصلی در حوزه امنیت ملی آمریکاست». در این سند از چین بهعنوان یک قدرت واقعاً جهانی با قدرت اقتصادی بالا و توان تحت فشار قراردادن کشورها اسم برده شده و به روسیه بهعنوان کشوری با قدرت نظامی محدودتر اما میل تهاجمی بیشتر، اشاره شده است. افول داعش و دیگر گروههای تروریستی قطعاً یکی از دلایل کاهش اولویت تروریسم در راهبرد دفاعی جدید آمریکا و نیز راهبرد امنیت ملی جدید آمریکاست. نتیجهگیری سند این است که آمریکا باید از «دوره کوچکسازی استراتژیک» فاصله بگیرد و ارتش خود را به تجهیزات مرگباری که لازمه عصر رقابت قدرتهای بزرگ است، مجهز کند. به این ترتیب نظامیان آمریکا که در لباس غیرنظامی عهدهدار تعیین راهبردهای امنیت ملی و دفاعی آمریکا شدهاند، فرصت یافتهاند بیشازپیش به بهانه رقابت قدرتهای بزرگ بر تقویت نیروی نظامی آمریکا تأکید کنند. علاوه بر کاهش تهدید تروریسم، افزایش مستمر توان نظامی چین و روسیه در سالهای اخیر که موجب نگرانیهایی در محافل نظامیگرا درباره دورنمای این روند شده نیز بهانه کافی را برای این نظامیان سیاستمدار فراهم کرده و این درحالیاست که بودجه نظامی آمریکا بهتنهایی معادل بودجه نظامی ٩ کشوری است که بعد از آمریکا بیشترین توان نظامی را دارند. محافل مذکور البته بر آن هستند که ویژگی ارتشهای چین و روسیه این است که بهسرعت در حال رشد هستند. ارتش چین که بزرگترین ارتش دنیا با نزدیک به دومیلیون و ٣٠٠ هزار سرباز و بودجهای حدود ٢٢٠میلیارد دلار و برنامههای گسترده نوسازی است، بهسرعت در حال کمکردن فاصله خود با ارتش آمریکاست. در روسیه نیز در سالهای اخیر توجه جدی به تجهیز و تأمین منابع برای ارتشی شده که بودجه آن درحالحاضر حدود ٨٥ میلیارد دلار است. نقشی که ارتش روسیه در سوریه و نیز در برخی مناطق شرق اروپا بازی کرده، زمینهساز تبلیغ نظامیگراها در واشنگتن برای تقویت بیشازپیش ارتش آمریکا شده است. تغییرات مهم دیگری نیز در راهبرد دفاعی جدید صورت گرفته است؛ ازجمله اینکه برخلاف دوره اوباما در این سند سخنی از «تغییر آبوهوا» بهعنوان تهدیدی که ارتش آمریکا باید خود را برای آن آماده کند، نیست.2. در دیگر سو درحالیکه در سند راهبرد دفاعی، از چین و روسیه بهعنوان «کشورهای رقیب» یاد شده، از ایران و کرهشمالی بهعنوان «رژیمهای یاغی» اسم برده و تلاش شده توانایی هستهای و موشکی کرهشمالی و توانایی موشکی ایران بزرگنمایی شود. بیشک، متناسب با چنین وضعیتی، هرچه مربوط به ایران است، با حساسیت بیشتری در واشنگتن نگریسته میشود؛ بنابراین اگر از میزان این حساسیتها از طریق شماری از اقدامات اعتمادساز کاسته نشود، قطعاً میتواند بیشازپیش مسئلهساز شود.3. در سند راهبرد دفاعی، به «تقویت ائتلافها و جذب شرکای جدید» بهعنوان یکی از سه راهحل، در کنار افزایش آمادگی دفاعی و اصلاح امور تجاری پنتاگون، برای تقویت توان دفاعی آمریکا تأکید شده است. در این حوزه دو موضوع در مرکز توجه قرار گرفته است: یکی اینکه آمریکا باید نشان دهد که دوست ثابتقدمی برای متحدان خود است و عرصه را ترک نمیکند و نکته دوم تأکید بر عملیات مشترک و تقسیم وظایف با متحدان و همینطور مشارکت در هزینههاست.