جواب رد به «مذاکره موشکی»
نویسنده : مریم عمادی
بحث درخواست آمریکا و کشورهای اروپایی برای مذاکره درباره توانمندیهای دفاعی کشورمان و مخالفت مقامات جمهوریاسلامی ایران با این مسئله، به سریالی دنبالهدار تبدیل شده است و با وجود مواضع منفی از سوی تهران، این درخواستها همچنان از سوی کشورهایی چون فرانسه و انگلیس مطرح میشود. در این میان با توجه به اینکه ایران با آمریکاییها ارتباطی ندارد، مقامات آمریکا این مسئولیت را بهعهده شرکای اروپایی گذاشتهاند و فرانسویها که قرار است تا حدود یکماه دیگر وزیرخارجه خود را به تهران بفرستند، در این زمینه پیشقدم هستند. برهمیناساس کمتر موضعگیری از جانب مقامات فرانسوی در هفتهها و ماههای اخیر میتوان یافت که اگر درباره ایران صحبتی کرده باشند، اشارهای هم به توانمندیهای موشکی و فعالیتهای منطقهای کشورمان نکرده باشند. سایر اروپاییها نیز بهظاهر در این زمینه با فرانسه و آمریکا همراه هستند؛ در همین مورد میتوان به موضعگیری افرادی چون «فدریکاموگرینی»، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا یا وزیرخارجه انگلیس اشاره کرد. البته تفاوتی که میان موضعگیری مقامات اروپایی با آمریکاییها در این زمینه وجود دارد این است که آنها از «برجام» حمایت میکنند و میگویند این توافق، فقط مربوط به فعالیتهای هستهای ایران است و دیگر مسائل را باید بهصورت جداگانه با ایران در میان گذاشت؛ موضوعهایی که البته ایران اعلام کرده حاضر به مذاکره درباره آنها نیست و بهطورقطع هیچ کشور دیگری هم اگر همچون ایران سیاستهای مستقلی داشته باشد حاضر به گفتوگو در این مسائل نیست. در این زمینه باید گفت موضع رئیسجمهور نیز همان موضع رهبری است؛ البته در مجلس و در همه نهادهای دیگر نیز همین موضع وجود دارد و تمام نمایندگان و جریانهای سیاسی تأکید دارند موضوع دفاع نباید مورد مذاکره قرار گیرد. از طرف دیگر ملت ایران همواره درمراسم مختلف از جمله راهپیماییها از این موضع حمایت کرده است. پرسش اصلی اینجاست که چرا درباره برنامه موشکی و منطقهای مذاکره نمیکنیم؟ درارتباط با این مسئله باید گفت:
1- هیچ معاهده بینالمللی یا مقررات الزامآور جهانی درباره برنامه موشکی وجود ندارد که بتوان ایران را به تخطی از آن متهم کرد.
2-روسیه، چین و برخی اعضای غیراروپایی شورای امنیت بهدلایل سیاسی فراوان، ازجمله بهدلیل معادلات پیچیده حاکم بر روابط میان آنها و آمریکا، زیر بار هیچ اقدامی درون شورای امنیت علیه برنامه موشکی ایران نخواهند رفت. به تعبیر دقیقتر، آمریکا قادر نیست اجماعی را که درون 1+5 درباره موضوع هستهای ایجاد کرد، درباره مسئله موشکی بازسازی کند. این مسئله مهمی است؛ اگر به یاد بیاوریم کسانی مانند «دنیسراس» و «مایکلسینک»، از فردای نهاییشدن برجام عقیده داشتند مهمترین سرمایه آمریکا درتوافق هستهای با ایران، اجماعی است که درون 1+5 ایجاد کرده و اولویت نخست آمریکا باید حفظ این اجماع در سایر موضوعها باشد. 3- درصورت اقدام یکجانبه شدید و اعمال تحریم علیه ایران بهبهانه برنامه موشکی، بدون تردید برجام در ایران بهخطر خواهد افتاد. آمریکا میداند مرزهایی وجود دارد که اگر از آنها عبور کند، حتی دولت در ایران نیز قادر به حفظ برجام نخواهد بود.
4-مسئله موشکی ایران تهدیدی فوری برای آمریکا یا یک اولویت سیاسی- راهبردی برای آن نیست. درحالحاضر موضوعهای منطقهای و ایجاد و حفظ یک چارچوب ژئوپلیتیکی جدید در خاورمیانه که ایران هم بخشی از آن باشد، موضوع بسیار مهمتری است.
5- افکار عمومی ایران، دیدگاهی عموماً مثبت به تقویت توان نظامی بهویژه برنامه موشکی دارد. قرارداشتن در میانه منطقهای فروپاشیده و درهمریخته که هر روز از گوشهاش تهدیدی جدید برمیخیزد، جامعه ایرانی را در همه لایهها و طبقات آن متقاعد کرده است که سرمایهگذاری در حوزه دفاعی یک امر ضروری و غیرقابل چشمپوشی است. درست است آمریکاییها و برخی دوستانشان تلاش میکنند مسیری که درباره برنامه هستهای در لایههایی از افکار عمومی ایران طی شد درباره برنامه موشکی هم تکرار شود، ولی هنوز فاصلهای بسیار و موانعی عبورناپذیر با نقطه اقدام دارند.
6 - مذاکره بهمعنای بدهبستان و کوتاهآمدن از بخشهایی از برنامه موشکی خواهد بود. ضابطههای شکلدهنده به برد و کیفیت موشکهای ایران اکنون دفاعی است. ایران برای اینکه تصمیم بگیرد چه موشکی داشته باشد، فقط به این ضابطه متعهد است که با چه تهدیدی مواجه است و بهترین پاسخ به آن تهدید چیست؟ حال تصور کنید برنامه موشکی که با این منطق شکل گرفته، موضوع مذاکره قرار گیرد. آن وقت ایران باید ضابطه دفاعی و بازدارندگی را کنار بگذارد و برنامه موشکی خود را براساس تفاهم با غرب تعریف کند. مدل لیبی و عراق به ما میگوید الگوی رفتار آمریکا در چنین مذاکرههاییخلع سلاحی است و ورود به مذاکرههای موشکی همانا و محدودشدن برنامه موشکی بهگونهایکه دیگر بازدارنده نباشد همان. ورود به مذاکرههای موشکی، درگیرشدن در ترتیبهایی است که انتهای آن به جنگ با ایران منتهی خواهد شد؛ زیرا از اصلیترین عواملی را که تاکنون مانع جنگ شده است، بهتدریج تضعیف و حذف میکند.