فاوا: معاون دولت الکترونیکی سازمان فناوری اطلاعات ایران، در آیین اختتامیه همایش «جنبه‌های حقوقی فناوری اطلاعات و ارتباطات» گفت: تحول دیجیتالی که منجر به اقتصاد دیجیتالی می‌شود، مستلزم ایجاد چهارچوب‌های حقوقی متناسب با این تغییرات است و در صورت فراهم نبودن زیرساخت‌های حقوقی تحولات ازهم‌گسیخته خواهند بود. رضا باقری‌اصل گفت: به‌غیراز لوایح پنج‌گانه، موضوع‌های دیگری در دستور کار وزارت ارتباطات قرار دارد. مالکیت معنوی، لایحه‌ای است که تقدیم مجلس شده است. می‌دانیم که این لایحه ضعف‌هایی دارد و قصد داریم بیشتر به آن بپردازیم. با مشارکت حقوقدانان در این عرصه می‌توانیم زیرساخت‌های حقوقی قدرتمندی برای توسعه دیجیتالی در کشور فراهم کنیم.

مهر: رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای از تفاهم با بنیاد ملی نخبگان برای حل مشکل نظام وظیفه ایرانیان فعال در حوزه فناوری اطلاعات که در خارج از کشور به سرمی برند، برای بازگشت به ایران خبر داد. ناصرعلی سعادت با اشاره به برنامه‌ریزی برای تشویق بازگشت نخبگان ایرانی که در خارج از کشور حضور دارند، اظهار داشت: بسیاری از فارغ‌التحصیلان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) برای بازگشت به ایران با مشکلاتی از جمله نظام وظیفه و جذب در بازار کار و بیمه مواجه هستند. وی ادامه داد: تسهیل برگشت ایرانیان مقیم خارج از کشور که در حوزه ICT فعال هستند در دستور کار قرار دارد و بیشترین تمرکز روی مشکل نظام وظیفه و سربازی آنان است.
 

ایسنا: دفتر توانمندسازی صندوق نوآوری و شکوفایی در راستای تحقق اهداف خود در خصوص ارتقای توانمندی‌های شرکت‌های دانش‌بنیان از بدو تأسیس تا پایان در ابعاد مختلف، جهت تحقق رشد پایدار شرکت‌ها در تمامی مناطق ایران و همچنین طرح راهبردی توانمندسازی اختصاصی با هدف کمک به حل مشکلات شرکت‌های دانش‌بنیان، اقدام به ارائه خدمات مشاوره کسب‌وکار کرده است. این خدمات از طریق شبکه ملی مشاوران دفتر توانمندسازی صندوق نوآوری و شکوفایی ارائه خواهد شد. شبکه ملی مشاوران مجموعه‌ای از نخبگان و متخصصان مشاوره در بخش‌های مختلف است که به شرکت‌ها در جهت پیشبرد اهداف و برنامه‌های خود کمک می‌کند.

در دهه گذشته ظهور و افول گسترده بسیاری از دات‌کام‌ها منجر به توجه بیشتر به پدیده اینترنت شد. همان‌طور که بسیاری ازکسب‌وکارها به دلایل مختلف با حضور در عرصه مجازی، موفقیت های چشمگیری کسب کردند، بسیاری از کسب‌وکارهای مجازی هم محکوم به شکست شدند. این موضوع توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرد. پژوهش‌های گوناگون نشان داد که عوامل مختلفی مثل وضعیت صنعت، رقابت، مشتریان و... در این شکست یا پیروزی دخیل هستند؛ بنابراین یکی از جنبه های موفقیت در دنیای مجازی شناخت بیشتر کاربران و خریداران اینترنتی است تا به این طریق بتوان محیطی مطلوب و محصولاتی متناسب با سلایق آنان ارائه داد.
 سه عامل اساسی موثر بر رفتار کاربران و خریداران اینترنتی
  رفتار جست‌وجوی اطلاعات: رفتار جست‌وجوی اطلاعات به مفهوم الگوهای مختلفی است که افراد در جست و جوی اطلاعات استفاده می کنند.
این رفتار را در خریداران اینترنتی می توان به دو گام تقسیم کرد: گام اول، جست‌وجوی اطلاعات داخلی است. اطلاعات داخلی ناشی از تجربه گذشته کاربر است. اگر مسأله با گام اول حل نشود، مصرف کنندگان گام دوم را به کار خواهند برد که همان رفتار جست‌وجوی اطلاعات خارجی است.
منابع کسب اطلاعات خارجی به چهار دسته تقسیم می شود:  اولین منبع، عقیده و نظر دیگران است. دومین منبع، تبلیغات تجاری رسانه هاست و اطلاعات زیادی درباره محصول‌های مختلف ارائه می‌کند. سومین منبع، تأثیر مستقیم ناشی از مقایسه کالاهای مشابه با یکدیگر است.  منبع آخر منابع اطلاعات حرفه ای مثل اینترنت، کتاب‌ها یا راهنمای شخصی است.
  گروه های مرجع: هاوکینز، بست و کنی عنوان می کنند که اغلب افراد حداقل یک گروه مرجع دارند که بر رفتار آنان اثر می گذارد. لامب، هایر و مک دینل که گروه های مرجع هستند سه نوع اثر دارند: اثر اطلاعاتی، اثر شناسایی و اثر هنجاری.
اثر اطلاعاتی به این معناست که فرد از نظرها و عقاید اعضای گروه به عنوان مرجعی برای کسب اطلاعات استفاده می کند. اثر هنجاری به دستاوردها و تجربه های گروهی اعضا و احساس تعلق به گروه برمی گردد. اثر شناسایی زمانی اتفاق می افتد که ارزش ها و هنجارهای گروه برای فرد درونی شود.
  ویژگی‌های اینترنت: بر اساس پژوهش‌های انجام شده عمده‌ترین دلایل خرید اینترنتی عبارت است از: راحتی، امنیت، حریم شخصی و به روز بودن.
  تحلیل رفتار مصرف‌کننده؛ عاملی کلیدی برای موفقیت کسب‌وکار الکترونیک
رفتار مصرف‌کننده در بازار اینترنتی به واسطه کسب تجربه خرید تغییر می کند. ممکن است ادراک‌هایی که مصرف‌کنندگان را به تصمیم‌گیری اولیه برای خرید الکترونیک ترغیب می کند تأثیرهای متفاوتی بر تصمیم‌های بعدی یا رفتار خرید مجدد آنان داشته باشد؛ چون درهرصورت ادراک و گرایش‌های افراد را تغییر می دهد. در اغلب مطالعات تفاوت در سبک تصمیم‌گیری و ادراک‌هایی که مصرف‌کننده را به سوی انطباق با اینترنت به عنوان ابزار خرید در بازار آنلاین سوق می‌دهد، نادیده گرفته شده است. درهرحال، رشد روزافزون تجارت الکترونیک، مشخصه اصلی رشد رفتار مشتری همراه با دیگر گونه‌های موقعیت خرید است.  رفتار مشتری ضرورتاً در طول زمان ثابت نمی‌ماند؛ به‌طوری‌که تجربه کسب شده از موقعیت‌های خرید گذشته عاملی برای تغییر ادراک می شوند. هنگامی که مشتری رفتار خرید را چندین بار تکرار می کند، احساس تسلط بر فرایند خرید و شکل گیری تمایلات دلخواه درباره خرید به وی دست می دهد. خرید الکترونیکی امکان آشنایی با اینترنت به عنوان کانال خرید و نادیده گرفتن ویژگی هایی را که ممکن بود در مراحل قبلی مهم بوده باشد، فراهم می سازد.
رفتار مشتری به دو گونه تمییز داده می شود:  پذیرش تجارت الکترونیک (رفتار ابتدایی یا خرید اولیه) و تکرار خرید یا رفتار متعاقب.
مشتریان نیز به دو گروه: 1. مشتریان الکترونیکی بالقوه، افرادی که در نظر دارند اولین خرید الکترونیکی خود را انجام دهند و 2. مشتریان الکترونیکی با تجربه، افرادی که دست کم یک خرید الکترونیکی انجام داده اند و در مورد تکرار خرید از این طریق تفکر می‌کنند، تقسیم می‌شوند. به طور قطع کاربران بالقوه IT متفاوت از کاربران باتجربه اند؛ از این رو تمایل‌های متفاوتی داشته و تصمیم‌های متفاوتی برای پذیرش و استفاده اتخاذ می کنند.
 

جک ما، سرمایه‌دار بزرگ چینی و موسس شرکت علی‌بابا، معتقد است هوش هیجانی (EQ) کلید موفقیت است و حتی از آن بالاتر افراد را نیازمند LQ یعنی IQ عشق می‌داند.
چه کسی با این جمله موافق باشد و چه نباشد، یک نکته کلیدی در لیست او نادیده گرفته شده است. این نوع هوش تنها برای هدایت همان کسب‌وکاری که خود جک بنیان‌گذارش بوده، لازم و ضروری است.
هر چقدر سبک زندگی ما بیشتر به سمت متصل شدن همه چیز به هم می‌رود، هوش دیجیتال یا DQ برای موفقیت فردی و رفاه اجتماعی، اهمیت بیشتری می‌یابد. مشکل این است که بیشتر کشورهای دنیا به‌طور کامل با DQ و اثرات آن آشنایی ندارند.
بسیاری افراد فکر می‌کنند DQ یعنی مهارت‌های موردنیاز برای استفاده موثرتر از تکنولوژی؛ به‌عنوان‌مثال، اینکه چطور مشکل کامپیوتری را  که روشن نمی‌شود، حل کنیم یا بلد باشیم از همه ویژگی‌های گوشی هوشمندی که داریم استفاده کنیم. اما در واقع این DQ نیست.
برخی دیگر فکر می‌کنند DQ یعنی مدت زمان استفاده از صفحات دیجیتال و آگاه بودن از خطرات رو به افزایش این صفحات برای کودکانی که بیش از حد از آن‌ها استفاده می‌کنند یا آگاهی از این مسأله که چه زمانی باید اتصال دستگاه خود را قطع و هر چیزی در این حوزه را که اعتیادآور است، از خودتان دور کنید. این‌ها بخشی از DQ و در واقع یکی از عواملی است که آن را تعریف می‌کنند.
طبق اعلام موسسه DQ که در سال ۲۰۱۶ این مخفف را اختراع کرد، هوش دیجیتال عبارت‌است از: «مجموعه‌ای از توانایی‌های اجتماعی، احساسی و شناختی که به افراد امکان می‌دهند با چالش‌های این حوزه مواجه شوند و با نیازهای زندگی دیجیتال سازگاری پیدا کنند».
رسانه‌های دیجیتال جدید هر سال معرفی می‌شوند و با توجه به اینکه کاربران آن‌ها دائما در حال افزایش هستند و سن کودکانی که به آن‌ها دسترسی پیدا می‌کنند در حال پایین آمدن است، توجه بیشتری را به خود جلب می‌کنند. امروز، یک کودک هشت‌ساله می‌تواند به راحتی دسترسی مستقل به اینترنت داشته باشد.
اما برخلاف IQ که معمولا به‌صورت ژنتیک از قبل مشخص شده، DQ باید ایجاد شود. این نوع هوش، عنصر اساسی توسعه مهارت‌ها برای نیروی کار آینده است؛ چون مثل یادگیری زبان، در سنین پایین‌تر به شکل موثرتری جذب می‌شود.
مطالعه‌ای که اخیرا درباره ۳۸ هزار کودک هشت تا دوازده سال در ۲۹ کشور مختلف انجام شده، به این نتیجه رسیده که بیش از نیمی از این کودکان در معرض حداقل یک تهدید مرتبط با اینترنت هستند. این تهدیدها عبارت است از: کاهش همدلی دیجیتال (که منجر به افزایش اضطراب در میان هم‌سن و سالان می‌شود)، استفاده بیش از حد از صفحات دیجیتال، اعتیاد دیجیتال، خشونت‌های سایبری، هک اطلاعات هویتی و سوء مدیریت حریم خصوصی آنلاین.
نکته هشداردهنده‌تر این است که جوانان در کشورهای نوظهور ۳/ ۱ برابر بیشتر از هم‌سن و سالان خود در کشورهای توسعه‌یافته از نظر دیجیتالی، در معرض این تهدیدها هستند. این واقعیت که یک کودک می‌تواند با دست خودش، در هر زمان و مکانی به دنیای آنلاین دسترسی داشته باشد، نه فقط برای والدین و سازمان‌های جامعه مدنی، بلکه برای آموزش‌دهندگان، قانون‌گذاران، دولت‌ها، رسانه‌ها و حتی پلت‌فرم‌های مصرف‌کننده و برندها، باید بالاترین نگرانی موجود باشد.
منبع: World Economic Forum

۱. دریافت دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات دیگران: بسیاری از مدیران نمی‌توانند دنیا را از نگاه ذی‌نفعان مختلف سازمان همچون مشتریان، هیئت‌مدیره، کارکنان و نهادهای قانون‌گذار ببینند.
۲. کنترل هیجان‌ها و احساسات: مدیران موفق، زمانی که در موقعیت ناراحت‌کننده یا خوشحال‌کننده‌ای قرار می‌گیرند، نفسی عمیق کشیده و هیجان‌های خویش را کنترل می‌کنند.
۳. کنجکاوی مفهومی: مدیران موفق زمانی که در برابر ایده‌ای جدید قرار می‌گیرند، دوست دارند بیشتر درباره آن بدانند؛ اما مدیران ضعیف به‌طورمعمول با گفتن جمله‌هایی همچون «سیاست شرکت، اجازه چنین کاری را نمی‌دهد» یا ‌«این تصمیم به شما ربطی ندارد»، کنجکاوی خاصی در برابر ایده‌های جدید از خود نشان نمی‌دهند.
۴. تفکر انتقادی: تفکر انتقادی برای همه مهم است؛ اما اهمیت آن به‌طورقطع برای افرادی که گروهی از مردم را مدیریت می‌کنند، بیشتر است.
۵. تفکر سیستمی: مدیران ضعیف، توانایی دیدن رابطه و وابستگی میان مسائل مختلف و حل یکپارچه آن‌ها را ندارند؛ در نتیجه، بیشتر به دنبال حل یک مسأله در فضای ایزوله هستند. چنین راه‌حل‌هایی، به‌طورمعمول پایدار نخواهند ماند.
۶. فروتنی: مدیران قوی اغلب باور دارند که پاسخ همه مسائل را نمی‌دانند و به عقل‌جمعی و مشورت، محتاج هستند. آنان خود را خردمندتر و باهوش‌تر از سایرین نمی‌دانند.
۷. مربی‌گری: مربی‌گری، هنر گوش‌دادن و هم‌دلی است. مدیران ضعیف، اغلب بر دستورهای مدیریتی و قوه قهریه تکیه دارند تا انجام فرایند مربی‌گری.
 

رویداد روز هاب با موضوع استارت‌آپیسم، شنبه دوازدهم اسفند از ساعت پانزده الی هفده توسط شتاب‌دهنده هاب در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار می‌شود.
استارت‌آپیسم رویدادی است که شما را برای آغاز یک سفر شگفت‌انگیز در ساخت آینده خودتان آماده می‌کند. هاب به‌زودی ثبت‌نام تیم‌های استارت‌آپ برای ورود به شتاب‌دهنده با پشتیبانی مالی و اجرایی همراه اول، دانشگاه صنعتی و شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان را آغاز می‌کند. HUBDay استارت‌آپیسم دروازه ورود به شتاب‌دهنده هاب است.
در این رویداد به مدت دو ساعت برنامه‌های زیر برگزار می‌شود: اکبر هاشمی، مدیر بزرگ‌ترین رسانه چاپی استارت‌آپی کشور به HUBDay می‌آید.
با یک سخنرانی انگیزشی با حال‌وهوای کارآفرینی، معرفی تجربه‌های موفق و شکست‌خورده استارت‌آپ‌ها و... در خلال سخنرانی‌های مدیران هاب درباره نقطه شروع، راه‌های پیداکردن ایده، شرایط و خصوصیات کارآفرین و... صحبت خواهند کرد. اما سخنران پایانی با محمد زاهدی است.
 محمد زاهدی، بنیان‌گذار ایونت سنتر و اصفهان پلاس که سابقه برگزاری TEDx را هم دارد، زیست بوم کارآفرینی و فرصت‌ها و چالش‌ها را به بهترین شکل ممکن به شما معرفی خواهدکرد.

مهم‌ترین کاری که یک شتاب‌دهنده یا انکوباتور باید انجام دهد، قراردادن یک منتور «به معنای تمام کلمه» در کنار استارت‌آپ هاست. خیلی وقت‌ها ما منتور را با یک مشاور یا coach اشتباه می‌گیرم. خیلی از شتاب‌دهنده‌‌ها حتی خارج از ایران، کاری که انجام می‌دهند، مشاوره است نه منتورینگ.
در مصاحبه‌ای که داشتم یکی از فاندرها می‌گفت: «منتور کسی است که داستان (کسب‌وکار) فرد را می‌داند و لزومی ندارد هر دفعه برای وی توضیح دهید.» از نظر ادبیات علمی هم منتورها افرادی هستند که تنها در حوزه‌های کاری مشاوره نمی‌دهند؛ بلکه تا جایی به بیزینس نزدیک می‌شوند که به اندازه صاحب آن احساس تعهد می‌کنند و از نظر روانی هم به یک ROLE MODEL تبدیل می‌شوند.
با این تعریف، آنچه شتاب‌دهنده در اختیار قرار می‌دهد، عمدتا مشاوره کسب‌وکار است تا منتورینگ. منتور باید هم برای کسب‌وکار راهنمایی کند و هم روی رشد فردی اثر بگذارد و روحی حمایت کند.
در طی همکاری با یک استارت‌آپ که تازه دو سال است کارش را شروع کرده، به شخصه درس خیلی خوبی  گرفتم که دیدم می‌تواند برای خیلی‌ها مفید باشد و در کار انجام بدهند که در ادامه متن به داستان این استارت آپ اشاره می‌کنم.
داستان این استارت آپ (Fliterless) توسط دو پسری که تجربه‌ای درزمینه راه‌اندازی کسب‌وکار نداشتند و تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند با یک ایده در حوزه سلامت، دو سال پیش در یک انکوباتور کلید می‌خورد. تنها مهارتی هم که داشتند، دقیقا درزمینه علمی خودشان (بیوانفورماتیک و برنامه‌نویسی) بود و ازمباحث مدیریتی هم چیزی نمی‌دانستند؛ به همین دلیل هم وارد انکوباتور شدند که آموزش ببینند؛ اما آن زمان، یک استاد دانشگاه و یکی از «مدیران بازنشسته» زیمنس را به‌صورت «مشاور» (در حد دو ساعت در هفته) در تیم خودشان آورده بودند.
بعد از مدتی این‌قدر ارتباط‌شان با این مشاور صنعتی زیاد می‌شود که فرد همه زمان خود را برای این ایده می‌گذارد و به‌طورکامل به تیم محلق می‌شود.
تصور کنید دو پسردر حد 25 ساله که تازه وارد بیزینس شده‌اند، یک فرد کاملا با تجربه و مسلط به بازار را به‌صورت تمام وقت وارد تیم می‌کنند (چیزی که تا الان من در استارت‌آپ‌ها دیدم دقیقا جمع‌شدن تعدادی آدم هم‌سن‌وسال است که اکثرا با آزمون و خطا خیلی چیزها را یاد می‌گیرند، واقعا هیچ وقت فکر نمی‌کردم واردکردن فردی که این همه سال در صنعت بوده چقدر می‌تواند بازی را عوض کند).
بعد مدت کوتاهی به این نتیجه می‌رسند که انکوباتور عملا هیچ ارزش افزوده‌ای به بیزینس آنان نمی‌دهد؛ با وجود اینکه فضای کاری و برند خوبی دارند اما اگر بیزینس در آنجا باشد، فقط وقت را از دست می‌دهند.
با حمایت این منتور، از انکوباتور بیرون می‌آیند و یک اتاق تقریبا مجانی می‌گیرند و آنجا ادامه می‌دهند.
به جرأت می‌توانم بگویم انگیزه این آدم برای کار و جدی‌گرفتن ایده، باعث شد که خود این فاندرها کار را جدی‌تر بگیرند و با نظم بیشتری کار کنند. به اعتبار حضور این فرد، خیلی از متخصصین دیگر هم داوطلبانه بدون اینکه هزینه‌ای دریافت کنند وارد این استارت آپ شدند.