وقتی اظهار بیاطلاعی عجیب روحانی از اجرای طرح سهمیهبندی بنزین همه را شاکی و شوکه میکند!
تعداد بازدید : 1
جایی برای لبخند نیست آقای رئیسجمهور!
نویسنده : راحیل رحمانی
کسی دوست ندارد تصور کند تعمدی درکار است اما انگار رئیسجمهور یا مشاورانی که هربار به او مشاورههای اشتباه میدهند، خودشان علاقهمند هستند که «گل به خودی» بزنند!
دفعه قبل همچنان در کشاکش چندبرابر شدن ناگهانی نرخ دلار و به هم ریختن بازار ارز و به تبع آن به راه افتادن موج جدید و وحشتناکی از گرانیها بودیم که عازم زادگاه خود «سمنان» شد و در جمع مردم، درحالیکه اوضاع کشور چندان روبهراه نبود و مردم هنوز و همچنان بابت وضعیت معیشتی سخت شاکی و در عذاب بودند، جوک معروف «زنونابین» را تعریف کرد و سرخوشانه قهقههای هم سر داد.
درست یک سال بعد، این بار در تبریز همان داستان «نمکپاشی روی زخم مردم» تکرار شد. این بار رئیسجمهور کشورمان در میانه سفر یک روزه خود به استان آذربایجانشرقی، در شهر تبریز در جمع مدیران و مسئولان این استان اعلام کرد او هم صبح جمعه فهمیده که قیمت تغییر کرده، چون مسئله را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بود: «موضوع بنزین را به وزیر کشور و شورای امنیت کشور واگذار کردم. این را من به وزیر کشور گفتم این مصوبه و تصمیم ما است. گفتم اجرایش با شما و صداوسیما، بروید و به من هم نگویید و هر وقت شما مناسب دیدید بروید و اجرا کنید. شبی که اجرا شد من هم نمیدانستم که این هفته است یا آن هفته. گفته بودم هر شبی مناسب بود اجرایش کنید.» و بعد هم قهقهه میزند. نه حتی اینکه فقط لبخند بزند...نه ... با صدای بلند میخندد! وقتی کمترین خسارت این تصمیم ناگهانی با یک اجرای بد، هزاران میلیارد تومان خسارتی است که به اموال عمومی زده شده و بزرگترین تاوان این تصمیم و اجرای اشتباه آن که با غافلگیری مردم همراه بوده، کشته شدن هموطنان ما بوده است، رئیسجمهور میخندد؛ هنوز هم میخندد!
میگوید خودش هم خبر نداشته و صبح جمعه فهمیده است آن هم در حالی که گفته میشود حتی فروشگاههای زنجیره بزرگ سطح شهر تهران هم از روز پنجشنبه دو هفته قبل توسط ناجا از این موضوع باخبر شده و آمادهباشهای لازم به آنها داده شده بود. خبرگزاریها نیز میدانستند و دستور داشتند تا اعلام رسمی این موضوع خبری منتشر نکنند؛ اما دومین مقام عالی کشور میگوید «نمیدانسته»!
البته میگوید افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن را مصوبه سران قوا میداند و صرفاً از «زمان» اجرای آن ابراز بیاطلاعی کرده است؛ اما در اصل ماجرا تفاوت چندانی نمیکند. افزایش قیمت بنزین اخیر که در 24 آبان اجرایی شد، یکی از بزرگترین و حساسترین تصمیمات تاریخ کشورمان در سالهای بعد از انقلاب است که حتماً نوع اجرا و بازتابهای آن در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد؛ اما نکته تلخ ماجرا این است، تصمیمی به این بزرگی که به مدت دو هفته سیاست، امنیت، اقتصاد، جامعه و حتی سطوح مختلف فرهنگی کشور را تحت تأثیر قرار داده، مگر میشود حتی زمان اجرای آن بدون اطلاع بالاترین مقام اجرایی کشور باشد؟
اینکه رئیسجمهور این چنین سرخوشانه و شاید برای انداختن توپ به زمین شورای عالی امنیت ملی و سایر نهادهای درگیر در این ماجرا، میگوید: «از زمان اجرای آن اطلاع نداشتم»، تنها به یک تراژدی بسیار تلخ میماند که هیچ رقمه قابل توجیه و توضیح نیست. هنوز مصاحبههای روحانی در تلویزیون و کلید مشهور او در ذهن ما هست که میگفت: باید کار به کاردان سپرده شود و چنان رونقی ایجاد خواهم کرد که... حالا پس از شش سال نه کلید تدبیر، قفلها را گشوده و نه خبری از رونق است. اما دیگر باور نمیکنیم که چنین تصمیم بزرگی که بهطور حتم آینده و سرنوشت مردمان ایران زمین را تحتتأثیر قرار میدهد، اتفاق بیفتد و رئیسجمهورمان با خندهای بر لب بگوید که اطلاع نداشتم.
صد البته که نمیشد پیشبینی کرد پس از «اوباما»، «ترامپِ» جرزن و معاملهگر روی کار میآید و زیرمیز بازی میزند و تمام معادلات و معاملات صورت گرفته را نقش برآب میکند و با تحریمهای سنگین کار را به جایی میرساند که نفت ایران اینچنین برای فروش به دربسته بخورد و دولت با کسری بودجه مواجه شود و اروپاییها هم کنار بکشند. خلاصه همه چیز خراب شود؛ اما ... از غریبه ضربه خوردن بهتر از زخم خوردن از «خودی» است. مردم در این شرایط انتظار ندارند مسئولان کشور به همین راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده، بخندند و طوری رفتار کنند توگویی فرسنگها میان مردم و مسئولان و دغدغههایشان فاصله است. حتی اصلاحطلبان هم شاکی شدهاند. اظهارات رئیس جمهور جای دفاع نمیگذارد. یاد احمدینژاد زنده شد. مردم به اندازه کافی «بیاعتماد» شدهاند. اینگونه اظهارات تنها حکم«نمک بر روی زخم» را دارد. رئیسجمهور اگر جدی میگوید که بیاطلاع بوده، پس بهتر است «استعفا» بدهد. اگر هم شوخی میکند (که البته شوخی نبود) زمان خوبی برای شوخی با مردم نیست.