کردستان را به اسرائیل هدیه ندهید
نویسنده : محمد آکوچکیان
سرانجام پس از هفتهها مناقشه داخلی و مخالفتهای خارجی و حدسوگمانها، همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق در 25 سپتامبر برگزار شد. چه در داخل و چه در خارج عراق کسی این میزان از واکنشهای داخلی و خارجی را درباره این همهپرسی پیشبینی نمیکرد؛ تاجاییکه الشرقالاوسط نوشت: «تنشها بین بغداد و اقلیم کردستان درباره همهپرسی استقلال و نتایج آن، این مسیر را در راهی واحد و بهسوی مقابلهای حتمی سوق میدهد. اوجگیری سخنان صریح طرفین، معضل موجود را بهسمت یک درگیری بزرگ هدایت میکند که هر عاقلی از آن دوری میکند.» اما هدف این نوشتار، تحلیل دلایل و زمینههای شکلگیری این رویداد مهم نیست؛ بهواسطه اهمیت روابط تاریخی و راهبردی عمیق ایران و مردم و دولت اقلیم و نیز تجربه شخصی از همکاری چندساله فنی و تجاری با شرکتهای کردستان، برآن هستم تا در اینجا از منظری متفاوت به بررسی دنیای پساز همهپرسی استقلال بپردازم.
با بررسی مجموع واکنشهای عمومی و تخصصی به این رویداد، میتوان آنها را در این دستهبندیها قرار داد:
1.مخالفتهای سیاسی؛
2.مخالفتهای امنیتی؛
3.حمله به شخص و خانواده مسعود بارزانی؛
4.حمایت حقوقی از حق مردم اقلیم در تعیین سرنوشت؛
5.حمایت قومیتی از رویداد.
مخالفتهای دولتی چه در بخش سیاسی و چه در بخش امنیتی چنانچه در چارچوب قوانین بینالملل و با همراهی جامعه بینالمللی و مشارکت و هماهنگی دولتهای ترکیه و عراق باشد و نیز منافع ملی را در اولویت قرار دهد تا میزان زیادی قابل قبول است؛ اما چنانچه نتیجه آن تحریم و فشارهای شدید اقتصادی به مردم اقلیم باشد، جای بررسی و تأمل دارد.
دیپلماسی عمومی اقتضا میکند تصویر رفتار دستگاه حاکمیتی کشور، نمایی از دشمنی قومی و مذهبی را بروز ندهد و در جهت نشاندن طرفین مناقشه به پای گفتوگوهای وحدت ملی براساس احترام متقابل و منافع مشترک باشد. عمق نزدیکی تاریخی و عاطفی دو ملت و سابقه مشارکتهای دو طرف برای مقابله با رژیم صدام و حملات داعش، میتواند دلایل محکمی برای شکلگیری گفتوگویی مبتنی بر منافع و نه پافشاری بر مواضع باشد. دکترظریف، وزیر امورخارجه کشورمان در گفتوگو با الجزیره قطر میگوید: «ما دوستان دائم کردها بودهایم و خواهیم بود. کردهای عراق از زمان سرنگونی صدامحسین دستاوردهای زیادی داشتهاند و میتوانند با مذاکره در چارچوب قانوناساسی عراق به دستاوردهای بیشتری برسند. ما برگزاری همهپرسی را تصمیم متهورانهای میدانیم که حرکت در مسیر عکس منافع منطقه و منافع دوستان کردمان است.»
اما برخی واکنشهای عجولانه با تمرکز بر شخص مسعود بارزانی و خانواده وی یا برافراشتهشدن پرچم رژیم غاصب صهیونیستی میتواند حاوی نشانههایی ناخوشایند باشد، نشانههایی از واردشدن این مناقشه به سطح تقابل غیردیپلماتیک و نزاع نامتعارف. این دقیقاً همان عاملی است که زمینه سوءاستفاده رژیم اشغالگر قدس را از این رویداد فراهم میکند. روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» به نقل از «مردخای کیدار» از محققان اسرائیلی نوشت: «حمایت از جدایی کردستان عراق در راستای منافع اسرائیل بوده است؛ چون این جدایی، منافع نفتی، امنیتی و اطلاعاتی برای اسرائیل بههمراه خواهد داشت.» همچنین «گیدون سار»، وزیر کشور سابق اسرائیل به واشنگتنپست میگوید: «درحالیکه کشور- ملتهای عرب در حال استحاله هستند، ما باید متحدان تازهای بیابیم، متحدانی بادوام.»
اظهارنظر مشابه آنچه آیتاله علمالهدی، امامجمعه مشهد عنوان داشت و رئیس اقلیم را متهم به دورهای طولانی از سرسپردگی دانست، نمونهای از این واکنشهاست. ایشان در بخشی از خطبههای نمازجمعه مورخ هفتم مهر میگوید: «خانواده بارزانی از دوران گذشته یک خانواده سرسپرده آمریکا بود.» نکته مهم اینکه قضاوت درباره این خانواده که از دوران ملامصطفی بارزانی در تلاش برای تشکیل حکومت مستقل کرد هستند، فقط بر عهده مردم این اقلیم است.
یکی از عوامل به شکست کشاندن مذاکرات، تبدیل مذاکرات سازمانی به جدالهای شخصی است. در شرایطی که تنها اسرائیل و چند کشور عربی در حال حمایت از طرف کردستانی هستند، بدترین نوع واکنش از سوی همسایه قدرتمند شرقی این منطقه، قراردادن اقلیم و خانواده بارزانی در گوشه رینگ است. اگر تحریمهای همهجانبه یک ملت جواب میداد، اکنون ایران و کرهشمالی را باید فقط در کتابهای تاریخی مییافتیم. اصول مدیریت راهبردی بحرانها اقتضا میکند برای طرف مقابل یک راه نجات قرار داد تا امید به مذاکره و توافق باقی بماند؛ وگرنه چارهای جز مبارزه تا سرحد جان باقی نمیماند. از نگاه کردهای عراق، اسرائیل تنها کشوری است که رسماً حق تعیین سرنوشت آنان را درحالیکه دیگران هرگونه تلاش برای استقلال را سرکوب کردهاند بهرسمیت شناخته است. میهندوستی و ملیگرایی مهمترین سرچشمه این همدلی میان اسرائیل و گروهی از کردهای عراقی است.
بهنظر میرسد کشور ترکیه نیز با ده میلیارد دلار تبادل تجاری با اقلیم کردستان و دراختیارداشتن مسیر ترانزیت نفت این منطقه ترجیح میدهد واکنشهای شدید به این همهپرسی را ایران برعهده بگیرد. به اعتقاد دکتر حقپناه، استاد علومسیاسی دانشگاه تهران، «ترکیه در مرحله کنونی در قبال اقلیم کردستان عراق ترجیح میدهد پلهای پشت سر خود را خراب نکند. آنکارا ترجیحداده که سایر دولتها ازجمله ایران و دولت مرکزی عراق هزینه این کار را بپردازند.» لذا مسئولان خردمند دستگاه دیپلماسی خارجی کشور احتمالاً بهخوبی به اهمیت یک واکنش سنجیده واقف هستند.
نگرش و تصویر مردم کردستان از رژیم غاصب صهیونیستی الزاماً شبیه ما نیست و چهبسا اسرائیل با روش مظلومنمایانه تاریخی خود میتواند با ایجاد فضای مشترک عاطفی و ارائه وعدههای گرم اقتصادی و نظامی، عملاً مشارکتی راهبردی را با دولت کردستان آینده شکل دهد که قطعاً با منافع ملی ایران در تقابل آشکار قرار دارد. اسرائیل در انزوای بیمانند اخلاقی، کردها را دارای سرنوشتی مشابه یهودیان بهتصویر میکشد که بهخاطر ظلم دیگران از داشتن سرزمین محروم ماندهاند. شبیهسازی دو قوم کُرد و یهود در ادبیات تبلیغی اسرائیل، زیربنای توجیه احساسی و عاطفی حمایت اسرائیل از استقلال کردستان و التیامبخش تنهایی اسرائیل است.
لذا پیشنهاد میشود:
1. اظهارنظر درخصوص همهپرسی استقلال کردستان تنها در اختیار دستگاههای ذیربط نظام باشد و افراد و نهادهای دیگر در این بخش دخالتی نداشته باشند؛ بهخصوص زمانیکه سطح مسئولیتشان پایینتر از سطوح ملی است. سخنان احساسی، غیرمستند و غیرعقلانی، حتی اگر کردستان از خواست استقلال خود عقبنشینی کند، تأثیر منفی خود را باقی خواهند گذاشت.
2. با گرفتارکردن حکومت اقلیم در یک محاصره بدون گشایش، این سرزمین و ملتِ بزرگ و تاریخی را به اسرائیل هدیه ندهیم. اندیشه راهبردی نیل تا فرات بنیانگذاران اسرائیل، بیش از آنکه مدیون قدرت استعمار خارجی باشد، مرهون نابخردی داخلی کشورهای منطقه است.
3. در سختترین شرایط بهیاد داشته باشیم مردم اقلیم کردستان در همسایگی ما با یک وابستگی زبانی، ملی، عاطفی و تاریخی مشترک قرار دارند و هر کنشی از ما در زمان حال، بستری از واکنشها را در طول تاریخ فراهم خواهد آورد.
4. تمام تلاش ما بر نشاندن طرفین مناقشه پای میز مذاکره و گفتوگو و رعایت انصاف در برخورد با خواستهها و الزامات هریک از طرفین کرد یا دولت عراق باشد.
*مدیرآکادمی مجازی ایرانیان