ایسنا: معاون مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران، چهار سیاست اصلی شهرداری تهران راشفافیت و انضباط، پاسخگویی به مردم، تنظیم فرآیند های صحیح، تمرکز بر قوانین و مقررات و ضوابط عنوان کرد. وی افزود: شهرداری ماهیانه ۶۰۰ میلیارد هزینه دارد؛ اما به دلیل مشکلی که بیان شد، نهایتا می‌توانیم ۱۷۵ میلیارد را از دولت دریافت کنیم؛ در صورتی که سال های گذشته شهرداری به صورت ماهیانه ۴۵۰ میلیارد هزینه داشت که ۳۵۰ میلیارد از دولت دریافت می‌شد. سمیع‌اله حسینی مکارم گفت: تمام تمرکز ما باید بر نظارت و پیشگیری باشد، ما با پول و حق مردم داریم کار می‌کنیم؛ بنابراین باید صرفه‌جویی در شهرداری نهادینه شود.

ایلنا :بر اساس اطلاعیه باشگاه دانش پژوهان جوان،آخرین مهلت ثبت نام المپیادهای علمی دانش آموزی تا پایان امروز شنبه 9 دی ماه اعلام شد.
از آنجا که حوادث غیرمترقبه اخیر، آلودگی شدید هوا و بروز زلزله، منجر به تعطیلی‎ مدارس بسیاری از کلانشهرها شد، علی‌رغم تمدید مهلت ثبت‌نام، دانش آموزان زیادی موفق به ثبت نام نشده اند؛ لذا بنا به درخواست‎ مکرر خانواده‎ها و مدارس ستاد اجرایی آزمون با تمدید مهلت ثبت‌نام تا ساعت 12 شب روز شنبه 9 دی ماه 96 موافقت کرد.
در این اطلاعیه به داوطلبان توصیه شده است، در اسرع وقت نسبت به ثبت‎نا‎م، پرداخت و تایید نهایی توسط مدیر مدرسه اقدام کنند و پس از پایان این مهلت، هیچگونه اقدامی در این زمینه میسر نخواهد بود.

باشگاه خبرنگاران جوان :عضو شورای شهر تهران گفت:معاونت خدمات شهری برنامه‌هایی برای کنترل موش‌ها دارد؛ اما نمی‌توانیم هیچ موجودی را از چرخه اکوسیستم حذف کنیم؛ چرا که حذف آنها مشکلات دیگری را ایجاد می کند.در روزهای گذشته و با تشدید بحث زلزله در بین شهروندان، شاهد اخباری در فضای مجازی درباره هجوم موش‌های زنده‌‌خوار به سطح شهر پس از زلزله بودیم و همین امر باعث شد به این موضوع بپردازیم.در این راستا تلاش‌های بسیاری برای برقراری ارتباط با مسئولان شهرداری شد که متاسفانه این تلاش‌ها نتیجه ای نداشت و با سکوت مسئولان شهرداری روبه‌رو شدیم.زهرا صدراعظم نوری عضو شورای اسلامی شهر تهران  با تاکید بر اینکه زلزله امری اجتناب‌ناپذیر است، اظهار کرد:برخی رسانه‌های نامعتبر در مردم ترس و تشویش ایجاد می‌کنند و این استرس، زندگی مردم را مختل خواهد کرد.

 شما فکر می کنید باوجود پدر، برادر و شوهر، زنان به قانون نیاز ندارند؟
بحثی که من مطرح کرده‌ام، یک ارزیابی از لایحه منع خشونت علیه زنان است و من این لایحه را نقد کرده‌ام و من به‌عنوان یک مسئول امور زنان کشور که واقعیت‌های اجتماعی جامعه را زیر نظر دارد، معتقدم که در موارد زیادی به زنان ظلم می‌شود، خیلی از این ظلم‌ها هم در کانون خانواده اتفاق می‌افتد. آن چیزی که مقام معظم رهبری تا‌به‌حال سه، چهار مرتبه نسبت به آن تأکید داشته‌اند، این است که مردانِ خانواده را به سمتی ببریم که نتوانند به زنان ظلم کنند.
بنده به‌شدت معتقدم ما هر راهکاری را که می‌خواهیم ارائه دهیم، باید در نهایت به‌ نفع زنان باشد. ما اگر راهکارهایی را ارائه دهیم که اثر کوتاه‌مدت آن مثبت باشد؛ اما در دراز‌مدت آثار منفی داشته باشد، این به ضرر جامعه زنان است. هر طرح و پیشنهادی که منجر به ایجاد تنش‌های بیشتر در خانه و خانواده بشود، به ضرر زنان است. واقعیت این است که به‌هرحال زن از نظر قدرت بدنی زورش به مرد نمی‌رسد و حساسیتش هم نسبت به مسائل بیش از مرد است؛ بنابراین اگر در کانون خانواده مرد بخواهد به زن ظلم بکند، هم راحت می‌تواند این کار را بکند و هم زن، زیاد صدمه می‌بیند. من اعتقاد دارم در لایحه منع خشونت علیه زنان، فی‌الواقع برای هر خطای کوچک مرد، یک جرم بزرگ و یک مجازات بزرگ دیده شده؛ یعنی هم جرم‌انگاری شده و هم مجازات‌ سختی برایش در نظر گرفته شده است.نتیجه این لایحه چیزی نیست جز اینکه در خانواده دائم تنش خواهیم داشت. بنده قبول دارم با موارد حاد ظلم مرد به زن باید برخورد قانونی شود؛ البته نمی‌گویم نباید با موارد جزئی و ریز برخورد شود؛ اما برخوردش باید متفاوت باشد. خیلی وقت‌ها باید مرد را نصیحت کرد، کانون خانواده، مکانی است که نمی‌شود همه مسائل آن را با قانون حل کرد. خیلی جاها مرد خانواده را باید از حیث باورها و رفتارهایش تغییر داد، اگر باور و خصلت‌ها سر جای خودش باشد و با ضرب‌ و زور قانون بخواهیم مرد را وادار به تغییر کنیم، آنجا که مشکل مرد خیلی حاد نیست، به ضرر زن می‌شود.
  ‌شما نمی‌توانید انکار کنید که شرایط زنان زیادی در خانه‌هایشان، مصداق بارزخشونت خانگی است، قبول ندارید؟
من این را قبول دارم.
  حتما به‌عنوان یک مسئول به دادگاه خانواده رفته‌اید، وقتی که زنان در دادگاه خانواده برای اینکه حقشان را بگیرند این همه مشکل می‌بینند و در آخر هم حقشان را نمی‌گیرند، چه اشکالی دارد یک لایحه‌ای باشد از این زنان حمایت کند؟
من حرفم همین است؛ اما این لایحه، آن لایحه مدنظر شما نیست. این لایحه به این شکل، مضر به حال زن و خانواده اوست. زن جزئی از خانواده است و هویت خیلی از ما زنان در کنار خانواده است که تعریف می‌شود. درست است که ما هویت فردی و اجتماعی داریم؛ اما هویت اصلی ما در کنار خانواده تعریف می‌شود. اگر همسر و بچه‌های خوب نداشته باشیم، بیشترین آسیب را می‌بینیم.
‌  خانم دکتر، همسر خوب چگونه به دست می‌آید وقتی قانونی نباشد که از زنان حمایت کند؟
با این لایحه و در حضور پلیس هم ایجاد نمی‌شود.
  ‌قطعا ایجاد نمی‌شود ولی اگر من‌نوعی، گیر یک مرد بد افتادم این قانون به من کمک می‌کند.
بخشی از این قانون به تو کمک می‌کند، اما بقیه‌اش وضعیت را برای تو بدتر می‌کند؛ حرف من این است. من معتقدم اتفاقا نیازمند قانونی هستیم که به زنان کمک کند که مورد ظلم واقع نشوند و در سطح جامعه هم دچار ظلم نشوند. من هم این ظلم‌ها را می‌بینم و قبول دارم. مثلا وقتی یک زن مورد تجاوز به عنف قرار می‌گیرد، آیا مردی که به زن تجاوز کرده، به تناسب جرم ارتکابی‌اش مجازات می‌شود؟ به نظرم نه و اتفاقا مجازاتش خیلی کمتر از آن است که مستحقش است؛ بنابراین ما اعتقاد داریم چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده بسترهای قانونی مناسب برای حمایت از زن داشته باشیم؛ اما باید چند کار انجام بدهیم؛ اول اینکه همه مشکلات را نباید با قانون حل کنیم، در کانون خانواده خیلی از مشکلات باید با رفاقت، دوستی و صمیمت اصلاح شود؛بنابراین در خیلی از مواقع ما باید با تقویت اخلاق در خانواده جلو برویم، درواقع وظیفه ما فرهنگ‌سازی است، اگر ما کانون خانواده را به سمتی ببریم که احساس ناامنی در آن ایجاد شود و مرد احساس کند که با هر رفتار کوچکش ممکن است همسرش او را به زندان بیندازد، اینجا اصلا بستری باقی نمی‌ماند که اسمش را خانواده بگذاریم.
  ‌وقتی زن کتک می‌خورد، کار به ظرافت و درایت زنان نمی‌رسد خانم آیت‌اللهی.
ما زنیم و خوب می‌دانیم که خداوند در ما چه توانایی‌هایی قرار داده. ما با این توانمندی‌ها می‌توانیم در خیلی از مسائل رفتار شوهرانمان را اصلاح کنیم؛ بدون آنکه پدر، مادر، پلیس و دادگاه دخالت کند.
 ‌شما این را قبول دارید که مردان از حقوق قانونی خود سوءاستفاده می‌کنند؟
بله که قبول دارم، اما به این هم اعتقاد دارم که این روزها در جامعه ما، زنان هم از موقعیت خود سوءاستفاده می‌کنند. چرا ما مدام می‌خواهیم بگوییم که چرا، الا و بلا همه مردها مجرم هستند و همه زن‌ها مظلوم و محق هستند؟ شما امروز لایحه خشونت علیه زنان را بنویسید، اگر مردها بعدش نیامدند لایحه خشونت علیه مردان را بنویسند. آنها هم انسان هستند. یک مادر همان‌قدر که دلش برای دخترش می‌سوزد، دلش برای پسرش هم می‌سوزد. دلش می‌خواهد هم دختر و هم پسرش خوشبخت باشند. ما مسئولان جامعه زنان باید مادرانه به مسائل زنان نگاه کنیم. ما نباید بستری فراهم کنیم که به زن ظلم شود و نباید شرایطی ایجاد کنیم که زن از شرایط خودش سوءاستفاده کند.
  ‌یعنی شما می‌گویید زن‌ها با این لایحه سوءاستفاده می‌کنند؟ این‌همه مردان در دادگاه‌های خانواده سوءاستفاده می‌کنند، یعنی نباید جلویش را گرفت؟
الان آمارهایی که پزشکی‌قانونی ارائه می‌دهد می‌گوید روزبه‌روز تعداد مردهایی که به‌خاطر خشونتی که همسرانشان اعمال کرده‌اند به پزشکی‌قانونی مراجعه می‌کنند، افزایش پیدا می‌کند.
 آیا  این آمار قابل‌قیاس با زنان خشونت‌دیده و آسیب‌دیده است؟
کاملا قبول دارم، ولی می‌خواهم بگویم ما مسیری را طی می‌کنیم که از یک طرف جایگاه زنان را در خانواده مستحکم نمی‌کنیم، به عکس جایگاه مردان را هم خراب می‌کنیم. برای اصلاح یک رفتار غلط نباید رفتار غلط کرد. ما برای یک خطای اجتماعی راهکاری ارائه می‌کنیم که خود آن راهکار منجر به خطای بیشتر می‌شود.
 ‌پس شما معتقدید این لایحه باید ویرایش شود و نگاه حذفی ندارید؟
بله، کاملا قبول دارم. من اعتقاد دارم باید اصلاح شود و به نظرم لایحه مدل غربی نوشته شده است. به نظر من بر اساس معضل زنان ایرانی و فرهنگ بومی و فرهنگ خانواده‌های ما نوشته نشده است. یک جمله از من در شبکه‌های اجتماعی پخش شده که برادر و پدر خانواده باید از زن حمایت کنند. در مقاله چاپ‌شده از من، حرفم این است که قانون باید از زن حمایت کند؛ اما یک چیزی را نادیده نگیرید؛ کلا در فرهنگ ایرانی ما، مردان خانواده را حامی زن می‌دانند. یک دختر وقتی مشکلی دارد پدر خانواده است که از او حمایت می‌کند. آیا این واقعیت اجتماعی را قبول نداریم که پدر خانواده بیشتر از پلیس به درد دختر می‌خورد؟ در خیلی از موارد که برای زن مشکل پیش می‌آید، این شوهر است که دلسوز زن است، نه پلیس. ما به‌خاطر یک درصد کم نباید به اکثر موارد تعمیم بدهیم. این واقعیت اجتماعی ما نیست که زنان در اکثر خانواده‌ها کتک می‌خورند.
  ‌خانم دکتر، زن در یک خانواده نرمال که پیش پلیس نمی‌رود... شما برای زنانی که در دادگاه هستند، پدرشان و محارمشان به آنها تجاوز کرده یا در دادگاه هستند و از شوهر معتادشان نمی‌توانند طلاق بگیرند چه تجویزی دارید؟
ما به‌عنوان شورای فرهنگی‌-‌اجتماعی زنان روی این مسئله کار کردیم و حرف‌های مفصلی هم زدیم. در یک جمله نمی‌شود گفت، اما مواردی که فرمودید تعدادشان خیلی‌خیلی اندک است. ما پیش خدای خودمان مسئولیم، یک فاجعه را که یک در ‌میلیون اتفاق می‌افتد به کل جامعه تعمیم ندهیم.
  ‌خانم دکتر یک نفرش هم فاجعه است.
بله در این شکی نیست، ولی این لایحه پاسخ عالمانه‌ای به این دردهای ظالمانه نیست به یقین می‌توان با اتکا به نگرش‌های اسلامی وبااعتماد به توان علمی اندیشمندان خودمان وباعنایت به ذخایرفرهنگی ایران سربلند برای مشکلات فراوان زنان کشورمان چاره‌اندیشی کرد، تمام نقد بنده آن است که چرا برای درد جامعه ایرانی راه‌حل را فقط توصیه‌های سازمان ملل می‌دانیم و به توان ملی خود اعتماد نمی کنیم؟
 در پایان این نکته را هم یادآوری کنم اولین مرکزی که در ایران برای اصلاحات قانونی به نفع زنان اقدام کرد، شورای فرهنگی - اجتماعی زنان بود که ازسال ۱۳۷۲ تاکنون دراین زمینه فعال است و توانسته در تغییرات قانونی به نفع زنان هم اقدامات موثری انجام دهد.
 

ایسنا: در نهایت با ابلاغ قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد تکلیف سیاست‌گذاری، نظارت و هدایت نظام استاندارد در حوزه تجهیزات پزشکی، لوازم آرایشی و بهداشتی و مواد غذایی مشخص شد. تعیین تکلیف در خصوص سیاست‌گذاری، نظارت و هدایت نظام استاندارد در  سه بخش تجهیزات پزشکی، مواد غذایی، مواد آرایشی و بهداشتی مسئله‌ای بود که با اختلاف نظر سازمان ملی استاندارد ایران و  سازمان غذا و دارو همراه شد تا با ورود مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام سرنوشت آن مشخص شود.مجلس شورای اسلامی به موجب تبصره یک بند یک ماده هفت طرح تقویت و توسعه نظام استاندارد تصمیم گرفت تا سازمان ملی استاندارد را متولی نظارت در حوزه تجهیزات پزشکی، مواد غذایی و مواد آرایشی و بهداشتی تعیین کند. موضوعی که با رأی مخالف شورای نگهبان مواجه شد و این شورا اعلام کرد که نظارت عالیه باید بر عهده دستگاه دیگری باشد. بنابراین در نهایت تصمیم در این خصوص به دلیل رأی اختلافی بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد.مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در ابتدای امر پس از ورود به موضوع اختلافی بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان پیرامون ماده ۳ طرح تقویت و توسعه نظام استاندارد، نظر مجلس را مورد تائید قرار داد تا بر این اساس سیاست‌گذاری، نظارت و هدایت نظام استاندارد در حوزه تجهیزات پزشکی، مواد غذایی و لوازم آرایشی و بهداشتی بر عهده سازمان ملی استاندارد ایران باشد؛ اما پس از اعتراض صورت گرفته توسط سازمان غذا و دارو مجددا تصمیم بر این است که در این مسئله تجدیدنظر شده و نظارت بر حوزه لوازم آرایشی و مواد غذایی به سازمان غذا و دارو محول کند که در نهایت این اتفاق رخ نداد. طبق قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد که توسط رئیس جمهوری به سازمان ملی استاندارد ابلاغ شده است مقوله سیاست گذاری، نظارت و هدایت نظام استاندارد در حوزه تجهیزات پزشکی، مواد غذایی و لوازم آرایشی و بهداشتی برعهده سازمان ملی استاندارد ایران و نیز موضوع سیاست گذاری نظارت و هدایت نظام استاندارد در حوزه خدمات بهداشتی، درمانی و دارویی بر عهده سازمان غذا و دارو محول شده است.

انتخاب نام مناسب و زیبا یکی از وظایف و تکالیف والدین نسبت به فرزندانشان است.نام هر شخص کلمه ای است که تمام عمر خود را با آن سپری می کند و دیگران او را با این نام می شناسند و صدا می زنند؛ لذا نیکو بودن آن برای افراد بسیار مهم است .گاهی پیش می آید افراد اسم خود را دوست ندارند و از آن ناراضی هستند. تمایل شدیدی به تغییر آن دارند تا چندی پیش مراحل تغییر نام در قانون کمی دشوار بود؛ برای انجام این کار باید به دادگستری مراجعه و ثبت دادخواست می کرد تا در جلسه دادگاه به این امر رسیدگی ودر صورت پذیرش و رأی دادگاه ،انجام این کار میسر می شد.
ولی اکنون جهت تسهیل روند تغیر نام، انجام این وظیفه به اداره ثبت احوال محول شد. در ماده۲۰ قانون ثبت مواردی را مشخص کرده که طبق آن افراد می توانند تغییر نام خود را از اداره ثبت درخواست کنند چنانچه اسم شخص منافی با مقدسات اسلامی یا موجب هتک حیثیت باشد ؛عناوین کشوری یا لشکری،نام های زننده و مستهجن،اسامی نامتناسب با جنس،نام هایی که صفات مذموم را در بر می گیرد و مغایر با ارزش های والای انسانی است،نام هایی که موجب تحقیر اشخاص می شود یا اینکه اسم شخص مورد علاقه اونیست و او را با نام دیگری می شناسندیا اسم غیر ایرانی است و شخص درخواست نام ایرانی را دارد.
در این موارد افراد بالای ۱۸سال شخصا و پدر و جد پدری در افراد زیر ۱۸ سال با در دست داشتن شناسنامه به اداره ثبت مراجعه می کنند و فرم درخواست تغییر نام را به اداره مربوطه می دهند تا موضوع در کمیته و هیئت ویژه این امر رسیدگی شود .
 در هرصورت داشتن نام نیکو و مطابق با سلیقه شخص امر مهمی است که می تواند در روحیه افراد تاثیر گذار باشد؛ لذا قانون گذار شرایطی را فراهم کرده تا انجام این امر میسر باشد و موجب آرامش  و شادی افراد شود.

ایرنا :رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفت: هنوز شکاف 6،8 درصدی بین باسوادی زنان و مردان وجود دارد و تلاش کردیم با رویکرد توجه به باسوادی بانوان، این فاصله را کم کنیم. علی باقرزاده  آمادگی بانوان برای حضور در کلاس‌های آموزش نهضت سوادآموزی را بیشتر از مردان دانست و افزود: البته بانوان جامعه هدف بیشتری را نسبت به خودشان اختصاص داده اند و از دو میلیون و 690 هزار بی‌سواد در گروه سنی 10 تا 49 سال در کشور، یک میلیون و 680 هزار نفر آنها از میان بانوان است.وی اظهار داشت: 80 درصد فعالیت های سازمان نهضت، به زنان و دختران اختصاص پیدا کرده است و علاوه بر آن طرح آموزش اولیای بی‌سواد دانش آموزان را داریم که اغلب این افراد را بانوان تشکیل می دهند.باقرزاده افزود: به صورت خاص در مورد کودکان خارج از مدرسه طرح 10 تا 19 سال را داریم و برای این طرح تقریبا 30 درصد هزینه های اضافی انجام می دهیم و مشوق هایی برای آنها یا مربیان پیش بینی کرده ایم.وی با بیان اینکه در ارتباط با گروه های سنی و افرادی که خودشان در سرشماری، بی‌سوادی شان را اعلام کرده اند، آمار داریم، اظهار داشت: از افراد زیر 10 سال بی‌سواد در کشور اطلاعات دقیقی نداریم، اما در گروه 10 تا 19 سال 190 هزار بی‌سواد براساس اعلام مرکز آمار ایران ثبت شده است و 60 درصد این افراد را دختران تشکیل می دهند.

زمانی که فرازوفرودهای علم روانشناسی را از اولین باری که در دهه‌ 1340 به‌عنوان یک‌رشته‌ تحصیلی مستقل به کلاس‌های دانشگاه راه یافت تا امروز که توسط مردم جامعه پذیرفته‌شده است، برانداز می‌کنیم، نام استادان بزرگی به چشم می‌خورد که با همتی خستگی‌ناپذیر، برای توسعه‌ این رشته‌ علمی در کشور، تلاش‌های بسیار کرده‌اند؛ استادی چون دکتر علی‌محمد کاردان که اگر پدر علوم تربیتی ایران هم بخوانیمش، به خطا نرفته‌ایم!در فروردین‌ماه 1306 در شهر یزد به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران مدرسه در این شهر و تحصیل در دانشسرای مقدماتی، بنا بر موفقیت‌هایی که تا آن زمان کسب کرده بود، به قول خودش «بی‌‌آنکه تشریفات را بگذرانم» وارد دانش‌سرای عالی تهران شد و در حضور استادان بزرگی دانش آموخت؛ ادبیات را از دکتر معین یاد گرفت و عربی را از استاد الهی قمشه‌ای. هوش و استعداد علی‌محمد کاردان در دانشسرای عالی هم به دیگران ثابت شد و پس از گرفتن مدرک لیسانس در رشته‌ فلسفه و علوم تربیتی، برای ادامه تحصیل به سوئیس اعزام شد. این اولین باری بود که ایران پس از جنگ جهانی دوم، دانشجویانی به خارج از کشور اعزام می‌کرد، مقصد نهایی دکتر، ژنو، مهم‌ترین مرکز تحقیق در تعلیم و تربیت بود که نام روانشناس بزرگی چون ژان پیاژه در دانشگاهش می‌درخشید؛ روان‌شناسی را از ژان پیاژه آموخت و در کلاس‌ها «شارل ورنر» فلسفه را یاد گرفت. سرانجام بعد از 8 سال دانش‌ورزی، با مدرک دکترای فلسفه و علوم تربیتی و دیپلم روانشناسی کودک به ایران بازگشت تا به گفته‌ خودش، دینی را که اخلاق به گردنش نهاده بود، ادا کند.از اقدامات اولیه وی پس بازگشت، تأسیس اولین دانشکده‌ روانشناسی و علوم تربیتی ایران بود که در دانشگاه تهران صورت گرفت، پس‌ازآن سایر شهرها هم‌چنین اقدامی را سرمشق قراردادند و به این طریق روانشناسی و علوم تربیتی به‌صورت علومی مستقل از فلسفه به حیات خود در کشور ادامه دادند.از سایر فعالیت‌های دیگر ایشان که تا به امروز در سیستم آموزش‌وپرورش کشور باقی‌مانده است، اجرای آزمون سراسری برای گزینش ورودی‌های دانشگاه‌ است، آزمونی که خود علی‌محمد کاردان، بعدها از آن به‌عنوان «کنکور لعنتی» یادکرد و وقتی از چرایی پیشنهاد دیروز و پشیمانی امروز او سؤال شد، چنین گفت: «اولین کنکور سراسری در سال 1342 را ما پایه‌گذاری و اجرا کردیم؛ البته به‌عنوان یک‌قدم موقت برداشته شد تا راه‌حل بهتری پیدا کنیم؛ نمی‌دانستیم که بناست این روش در حدود چهل سال بعد هم با یک ظرفیت بالا همچنان باقی باشد. کنکور واحد برای تمام دانشگاه‌های آن زمان، معلول دو چیز بود؛ یعنی درواقع دو عامل در جامعه پیدا شد که دانشگاه‌ها را وادار کرد از راه مسابقه واحد و سراسری، دانشجو بپذیرند؛ یکی از آن‌ها عدم تعادل بین ظرفیت دانشگاه و تعداد دیپلمه‌ها بود. وقتی شما در دانشکده‌ای 200 جا بیشتر ندارید و 1000 نفر متقاضی وجود دارد چه‌کار می‌کنید؟ مجبور هستید که یا قرعه بکشید یا هر کس که زودتر وارد شد، او را بپذیرید که هیچ‌یک از این دو راه، منطقی نیست. برای حل این دو مشکل، کنکور ایجاد شد. عامل دیگری نیز دخالت داشت و آن اختلافی بود که بین دانشگاه و وزارت آموزش‌وپرورش ازنظر ارزیابی وجود داشت؛ یعنی دانشگاه نمره‌های امتحانات نهایی متوسطه را قبول نداشت و قابل‌اعتماد نمی‌دانست، بنابراین معتقد بود که باید از نو امتحان کرد و راه چاره، تغییر نظام ارزشیابی در دوره متوسطه و هدایت و راهنمایی جوانان قبل از ورود به دانشگاه است.» دکتر کاردان معتقد بود که باید دانش‌آموزان را سمت رشته‌ و شغلی هدایت کرد که علاقه‌مند و مستعد آن هستند.علاوه بر این‌، «فلسفه برای کودکان» هم از دیگر موضوعاتی بود که توسط دکتر کاردان مطرح شد، به عقیده‌ او، با آموزش فلسفه به افراد پس از هشت‌سالگی می‌توان تفکر انتقادی را از کودکی در آن‌ها نهادینه کرد و توسعه داد.از علی‌محمد کاردان، پدر علوم تربیتی ایران، آثار بسیاری باقی‌مانده که بیشتر ترجمه‌هایی است از علومی چون روانشناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه و تعلیم و تربیت؛ کتاب‌هایی چون «قواعد روش جامعه‌شناسی»، «سیطره کمیت و علائم آخر زمان»، «روانشناسی اجتماعی» و «تربیت و جامعه‌شناسی» که با گذشت چندین سال، هنوز از بهترین ترجمه‌های موجود است.دکتر علی‌محمد کاردان در سال 1382 به‌عنوان چهره‌ ماندگار رشته‌ روانشناسی و علوم تربیتی معرفی شد. سرانجام پس از سال‌ها خدمت به جامعه‌ دانشگاهی که خود «ادای دین» می‌خواندش، در نهم دی‌ماه سال 1386 دار فانی را وداع گفت؛ یادش سبز.