نسل فردا: دادستان مرکز استان گلستان از کشف چهار هزار و 760 لیتر مشروب الکلی دست ساز خبر داد و گفت: با گزارش مردمی این مشروبات از یک منزل مسکونی در گرگان کشف و ضبط شد.
براساس اعلام دادگستری گلستان، حجت الاسلام سیدمصطفی حقی اظهار کرد: در بازرسی از این منزل 32 بشکه 140 لیتری مشروب و 2 دیگ 100 لیتری و 80 لیتر مشروب کشف و ضبط شده است.
وی افزود: در پیوند با این پرونده یک نفر بازداشت و روانه زندان شد.
 

نسل فردا: رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی خوزستان گفت: بر اثر سقوط آسانسور در اهواز، هشت نفر مصدوم شدند. شهیار میرخشتی اظهار کرد: این حادثه در آسانسور یک مجتمع تجاری در منطقه کیانپارس اهواز اتفاق افتاد. وی افزود: مصدومان با هفت دستگاه آمبولانس به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شدند.
اورژانس 115 خوزستان 200 دستگاه آمبولانس و 142 پایگاه شامل 51 شهری و 91 جاده‌ای دارد که از این تعداد 96 پایگاه شامل 37 شهری و 59 جاده‌ای مربوط به دانشگاه علوم پزشکی اهواز است.
 

نسل فردا: رئیس پلیس راه استان از واژگونی یک دستگاه پژو پارس و کشته شدن یک تن و مصدومیت 2 نفر در این سانحه رانندگی خبر داد و گفت: ماموران پس از کسب خبر از مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر وقوع یک فقره سانحه رانندگی در محدوده عوارضی "قزوین - کرج" به سمت "میدان مینودر" بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند. با حضورماموران پلیس راه مشخص شد، یک دستگاه خودرو پژو پارس با 5 سرنشین واژگون که یکی از سرنشینان خودرو به علت جراحات وارده در دم فوت و راننده و یک سرنشین دیگر خودرو مصدوم شدند.
 

ما بدبختیم؛ از این زندگی  خسته شده‌ام!
دختر جوان بعداز خودکشی نافرجام خودگفت: چرا نجاتم دادید؟ من می‌خواهم بمیرم. کمی که آرام گرفت ادامه داد:هیچ خاطره‌ای قشنگ‌تر ازچندین سال اول دوران کودکی خود ندارم، تا وقتی که خواهرم به دنیا آمد؛ همه چیز به هم ریخت، پدرم بیمار شد، مادرم توان نگهداری از او را نداشت و مدام نگران آینده خود و فرزندانش بود و از زندگی خسته شده بود و آن قدر مشکلات زندگی او را تحت فشار قرار داده بود که مدام می‌گفت: ما بدبختیم و از این زندگی دیگر خسته شدم. در خانه آرامش نداشتم و از بودن در کنار خانواده احساس خوبی نداشتم، وقتی وارد خانه می‌شدم، به هم می‌ریختم و حس خفگی به من دست می‌داد. وقتی وارد دوران نوجوانی شدم، پدرم فوت کرد؛ مادرم هم که مدام دم از ناامیدی و خسته شدن از شرایط موجود می‌زد.
تمایلی به درس و مدرسه نداشتم، بعد ازظهرها کارم این بود، از راه مدرسه به بازار بروم کم کم از نظر جثه نیز بزرگ‌تر شدم و نیاز به هم صحبتی و کسی که با او درددل کنم داشتم. بی خیال درس و مدرسه شدم هرچقدر مادرم به من می‌گفت: درس بخوان، اهمیتی ندادم. مرتب با مادرم درگیر می‌شدم. همیشه به من گیر می‌داد، این کار را بکن، این کار را نکن. ذهنم کاملا به هم ریخته بود و هیچ احساس خوبی به زندگی نداشتم، فقط زمانی حس خوبی داشتم که بیرون از خانه بودم.
با پسری به نام احمد آشنا شدم
اتفاقا با پسری به نام احمد آشنا شدم که چند سالی از من بزرگ‌تر بود با هم مرتب بیرون می‌رفتیم. مهمانی‌های شبانه و ...کم کم معتاد شدم، هم به او و هم به مواد مخدر. ارتباطم به حدی شده بود که وابستگی شدیدی به او پیدا کرده بودم و بعضا شب‌ها را نیز با او سپری می‌کردم. وابستگی‌ام به مواد مخدر و احمد آن قدر زیاد شده بود که هر خواسته‌ای از من داشت، قبول می‌کردم. احساس می‌کردم اراده‌ای از خودم ندارم و حتی دیگر برایم مهم نبود که کجا هستم و چه کاری دارم انجام می‌دهم. هیچ اختیاری برای مهار خود نداشتم، برایم خوابیدن در کوچه، بیابان، باغ و... مهم نبود. هر موادی به دستم می آمد از تریاک، هروئین، حشیش و ... مصرف می‌کردم و احساس آزادی کامل داشتم؛ هر کاری دلم می‌خواست انجام می‌دادم و صحبت‌ها و نصیحت‌های دیگران برایم مهم نبود و هر جایی که دلم می‌خواست می‌رفتم ولی الان دیگرخسته شده‌ام از همه چیز می‌خواهم به زندگیم پایان دهم می‌خواهم بمیرم.
تحلیل کارشناسی
مهم‌ترین نیاز در هر فردی حمایت‌هایی است که از ناحیه نزدیکان خود به وی‍ژه والدین -که منبع حمایتی مهمی برای فرزندان خود هستند-دریافت می شود. همه ما در زندگی نیازمند توجه و مهر و محبت و حمایت عاطفی هستیم. رفع نیازهای عاطفی آن قدر برای انسان‌ها مهم است که کمبودها، موجب سرکوبی خواسته‌ها شده و زمینه بروز بحران را در فرد ایجاد می‌کند. مهم‌ترین درسی که خانواده‌ها از داستان زندگی این دختر نوجوان می‌توانند بگیرند، این است که به نیازهای فردی فرزندان توجه کنند و بار مشکلات و فشارهای زندگی را بر دوش فرزندان که قدرت و تحمل کمتری نسبت به والدین دارند، قرار ندهند. چراکه تصویرهای ذهنی فرزندان نسبت به زندگی و امید به آینده را دچار اخلال کرده و نگرانی‌های آنها را تشدید می‌کند. نکته دیگر اینکه فرزندان تمایل به زندگی در شرایط آرام و بدون دغدغه در کنار والدین را دارند تا بتوانند مسیر تحصیل علم و دانش اندوزی را به نحو مطلوب طی کرده و ارتباطات سالمی نیز با دوستان خود ایجاد کنند. این‌ها زمینه رشد صمیمیت و نشاط را در آنها فراهم می‌کند. زمانی نوجوان اسیر روابط خارج از چارچوب خانواده و گرفتار چالش‌ها و آسیب‌های اجتماعی می‌شود که به نیازهای عاطفی و روحی روانی او در نظام خانواده توجه نشود و والدین رشد فرزندان را در چارچوب رشد جسمی قلمداد کرده و زمینه رشد فکری عاطفی و هیجانی فرزند را ایجاد نکنند. مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که دختران در مقایسه با پسران نیاز بیشتری به توجه، محبت و احترام دارند و هر زمانی که احساس کنند به نیازهای آنها توجه نمی‌شود یا خانواده را محل امنی برای خود نمی‌بینند، احساس یأس و ناامیدی از بودن در کنار خانواده  دارندو رابطه دوستی با افراد خارج از خانواده را به هر نحو ممکن  تجربه می‌کنند. بنابراین توصیه می‌شود خانواده‌ها مهرورزی و محبت توام با احترام را به فرزندان خود انتقال دهند که این امر موجب خواهد شد از یک سو زمینه رشد در همه ابعاد را در فرزندان فراهم کنیم و از سوی دیگر در آنها درروابط بین فردی به دنبال ایجاد ارتباط با دوستان ناباب یا دوستی‌های خارج از چارچوب نباشند. با نگاه والدین به مسیر رشد و تکامل فرزندان  امیدواریم شاهد آینده‌ای روشن و فارغ از هر گونه تنش و آسیب اجتماعی برای نسل آینده باشیم.
 

نسل‌فردا: تصادف رخ به رخ 2 دستگاه سواری پراید در جاده نظامی سمنان 2 کشته برجای گذاشت. رئیس پلیس راه استان سمنان اظهارداشت: وقوع یک فقره سانحه رانندگی در جاده نظامی سمنان به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 اعلام شد. سرهنگ «حسن‌خسروجردی» با اشاره به اعزام سریع ماموران به محل سانحه در کیلومتر 28 این جاده ادامه داد: در این حادثه 2 دستگاه سواری پراید به صورت رخ به رخ به شدت با هم برخورد کردند که راننده‌های هر دو خودرو در دم جان باختند. وی، رعایت نکردن نظامات دولتی از سوی متولی راه برابر تبصره 3 ماده 14 قانون رسیدگی به تخلفات راهنمایی و رانندگی را علت وقوع این تصادف اعلام کرد. وی با بیان اینکه جاده دو طرفه نظامی سمنان از سال 1358 تاکنون تعریض نشده و هر از چند گاهی نیز شاهد بروز این گونه حوادث مرگبار در این محور پرحادثه هستیم، رسیدگی سریع دستگاه‌های مرتبط را نسبت به مشکلات موجود در این جاده خواستار شد.
 

نسل‌فردا: فرمانده انتظامی شهرستان آبدانان از کشته شدن یک تن براثر تیراندازی در مراسم عروسی در بخش مورموری از توابع شهرستان آبدانان خبر داد. سرهنگ «علی جمالوندی» گفت: در پی اخبار رسیده مبنی بر اینکه تیراندازی با سلاح گرم در مراسم عروسی در بخش مورموری شهرستان آبدانان منجر به کشته شدن یکی از حاضران در این مراسم شده ماموران انتظامی با بررسی موضوع و با هماهنگی مقام قضائی، فرد متهم را دستگیر کردند که در این زمینه یک قبضه سلاح نیز کشف شد. سرهنگ جمالوندی افزود: در این خصوص پرونده تشکیل و متهم تحویل مقامات قضائی شد. فرمانده انتظامی شهرستان آبدانان به مردم توصیه کرد: در مراسم عروسی از چنین رسم‌هایی خودداری کرده؛ زیرا علاوه بر خسارات جانی باعث ندامت و پشیمانی و عواقب غیر قابل جبرانی خواهد شد.
 

 آزار و اذیت با تهدید چاقو
خانم جوانی با مراجعه به یکی از کلانتری‌های پایتخت به مأموران اعلام کرد به عنوان مسافر سوار یک دستگاه پراید سفید شده، اما راننده ماشین با تهدید چاقو وی را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
پرونده در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «آدم‌ربایی منجر به آزار و اذیت» و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 2 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. شاکیه با حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: جهت شرکت در آزمون وکالت از شهرستان به تهران آمدم؛ حدوداً ساعت 05:30 بود که اتوبوس به ترمینال بیهقی در میدان آرژانتین رسید. با اتوبوس BRT به پل سیدخندان رفتم؛ زیر پل منتظر تاکسی بودم تا به محل آزمون برسم. در همین زمان یک پراید سفید به عنوان مسافرکش مقابل من توقف کرد و راننده جوان آن (حدوداً 30 ساله با قد متوسط و موهای کوتاه) از من پرسید کجا می‌روم؟ فکر کردم مسافرکش است؛ برای آنکه به موقع به امتحان برسم، اقدام به کرایه‌ دربست ماشین کرده و از راننده خواستم مرا به محل آزمون در خیابان زرگنده برساند.
 احساس کردم راننده نقشه شومی دارد!
 در بین مسیر، ناگهان راننده‌ پراید با تغییر مسیر به داخل خیابانی رفت که ابتدای آن تابلوی بن‎بست قرار داشت! همان لحظه احساس کردم راننده نقشه شومی دارد؛ دست بردم تا در ماشین را بازکنم، اما دستگیره‌ ماشین کلاً نبود! شیشه بالابر هم نداشت تا شیشه را پایین کشیده و از مردم درخواست کمک کنم. به راننده گفتم کوچه بن‌بست است؛ اما او مدعی شد که انتهای کوچه باز است. به سمت دیگر صندلی عقب خم شدم تا درِ دیگر ماشین را باز کنم اما آن هم شیشه بالابر و دستگیره نداشت و در ماشین از داخل باز نمی‌شد. ناگهان راننده در انتهای کوچه‌ بن‌بست نگه‌داشت و چاقوی ضامن‌دار بزرگی را درآورد و جلوی گلوی من گرفت و تهدیدم کرد. ترسیدم؛ دست و پایم را گم کرده بودم. با التماس از راننده خواستم پول‌هایم را گرفته، مرا رها کند؛ اما او به دنبال پول نبود و کماکان مرا با چاقو تهدید می‌کرد و...؛ راننده در کوچه‌ها می‌چرخید. با گذشت حدوداً بیست دقیقه و پس از التماس‌های فراوان، سرانجام راننده مرا در وسط خیابانی خلوت پیاده کرد و به سرعت از محل دور شد.
 شناسایی و دستگیری متهم
با توجه به اظهارات شاکیه و شناسایی محدوده تردد خودروی پراید، کارآگاهان با انجام تحقیقات میدانی و بهره‌گیری از تصاویر به دست آمده از دوربین‌های مداربسته، موفق به شناسایی خودروی پراید سفیدرنگ صندوق‌دار شده و در بررسی ارکان هویتی خودرو اقدام به شناسایی مالک آن در شهرک مسعودیه شدند. با شناسایی مالک خودرو و در تحقیقات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خودرو در اختیار پسر مالک خودرو به نام مصطفی (متولد 1367) است که از مدتی پیش و به واسطه اختلافات شدید خانوادگی کمتر به محل سکونتش مراجعت دارد. با شناسایی تصویر مصطفی توسط شاکیه، دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و سرانجام دستگیر و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
 متهم به آزار و اذیت شاکیه اعتراف کرد
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «متهم در همان تحقیقات اولیه صراحتاً به آزار و اذیت شاکیه اعتراف کرده و با قرار قانونی و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .» سرهنگ حمید مکرم، با توجه به احتمال افزایش شکات پرونده عنوان داشت: «با توجه به شیوه و شگرد متهم در برداشتن دستگیره‌های عقب خودرو به منظور جلوگیری از پیاده شدن شاکی پرونده و احتمال افزایش تعداد شکات، از کلیه شکات احتمالی که بدین وسیله توسط راننده یک پراید سفیدرنگ مورد تهدید، سرقت و آزار و اذیت قرار گرفتند دعوت می‌شود جهت شناسایی متهم و طرح و پیگیری شکایات خود به پلیس مراجعه کنند.»
 

نسل‌فردا: آتش در جنگل‌های بخش امامزاده عبداله آمل، کمتر از ده ساعت پس از خاموش شدن، بار دیگر زبانه کشید.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری آمل گفت: آتش‌سوزی از بامداد روز گذشته در ارتفاعات جنگلی منطقه «رزکه» که در مسیر خروجی آمل به تهران در جاده هراز واقع شده، آغاز شده است.
نعمت‌اله کوهستانی، افزود: به علت سخت گذر و صخره‌ای بودن محل آتش‌سوزی، تاکنون مأموران اداره منابع طبیعی و آبخیزداری و شرکت چوب و کاغذ موفق به حضور در محل آتش‌سوزی نشدند.
 

نسل‌فردا: رئیس حفاظت و اطلاعات دادگستری کل استان کرمان از دستگیری اعضای یک باند جاعل حرفه‌ای در کرمان خبر داد و گفت: ارزش ریالی اسناد جعل شده توسط این باند میلیاردها ریال برآورد شده است. اعضای این باند علاوه بر جعل اسناد دولتی (سند تک برگ مالکیت ملک، وکالت‌نامه دفاتر اسناد رسمی) جعل اسکناس و چک پول، اقدام به جعل کارت پایان خدمت، جواز کسب، گواهی پزشکی، مدارک تحصیلی در مقاطع مختلف از جمله کارشناسی ارشد، کارشناسی و دیپلم و جعل انواع مهرهای دفاتر اسناد رسمی و ده‌ها موارد دیگر می‌کردند. طی یک‌سری اقدامات فنی و اطلاعاتی انجام شده مشخص شد فردی به هویت (م.ک) با همدستی سه نفر دیگر اقدام به جعل و کلاهبرداری گسترده در استان کرمان می‌کرد. پس از جمع‌آوری مدارک محل اختفای اعضای این باند شناسایی و مورد ضربه مأموران قرار گرفت.
 

نسل‌فردا: مأموران گمرک بندرلافت، از داخل یک دستگاه بونکر سیمان 22 گونی پوشاک ورزشی قاچاق به وزن 1.5 تن کشف کردند.
این بونکر، دیروز به صورت خالی وارد جزیره قشم شد و پس از جاسازی محموله در فضای تحتانی آن، قصد خروج کالا به صورت قاچاق را داشت که با هوشیاری کارکنان گمرک بندر لافت این محموله شناسایی و کشف و ضبط گردید.
براساس گزارش گمرک جمهوری اسلامی، شمیری اظهار کرد: جاسازی این محموله به شکل کاملاً ماهرانه صورت گرفته بود که حتی با ورود به داخل مخزن قابل تشخیص نبود.
 

نسل‌فردا: روشن کردن پیک‌نیک در خودرو و انتشار گاز منوکسیدکربن، راننده 57 ساله خاور را به خواب ابدی فرستاد. فرمانده انتظامی «مهدیشهر» اظهارداشت: در پی تماس شهروندی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 شهرستان و گزارشی مبنی بر مرگ مشکوک یک نفر داخل خودرو، مأموران برای بررسی به محل حادثه در بلوار کارگر اعزام شدند. سرهنگ ابوطالب حسینی، ادامه داد: در بررسی‌های بعدی مشخص شد مرد 57 ساله‌ای که برای فروش علوفه از کرمانشاه به مهدیشهر آمده بود هنگام استراحت در داخل خودرو خاور به علت روشن کردن پیک نیک و انتشار منوکسید کربن، دچار گاز گرفتگی شده و جان خود را از دست داده است. سرهنگ حسینی خاطرنشان کرد: با حضور پزشکی قانونی و تائید مرگ این راننده، جسد به سردخانه منتقل شد و تحقیقات پلیس در این خصوص ادامه دارد.