ایران، برنده مسابقه تولید در میدان گازی جهان
یکی از نگرانیها و انتقادهای کارشناسان در سالهای گذشته برداشت حداکثری قطر از میدان گازی مشترک پارسجنوبی و عقب ماندن ایران در این زمینه بود.
تا پیش از استقرار دولت یازدهم، سوال و مطالبه اصلی این بود که باید چه کرد تا عقبماندگی تولید نسبت به قطر را جبران کنیم، اما اکنون سوال این است که با توجه به تولید حداکثری و جلو زدن ایران از قطر، با این حجم عظیم تولید در پارسجنوبی چه باید کرد.
رقابت قطر و ایران در تولید از پارس جنوبی
میدان گازی پارسجنوبی (یا گنبد شمالی در بخش قطری)، بزرگترین میدان گازی مستقل جهان است که با داشتن 2/34 تریلیون مترمکعب گاز استحصالپذیر، حدود ۱۹ درصد از کل ذخایر گازی جهان را در خود جای داده است. این میدان گازی در عمق بیش از سه هزار متری از بستر خلیج فارس و در محوطهای به وسعت ۹ هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربع واقع شده است. حدود سه هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربع از این میدان مشترک، در آبهای سرزمینی ایران و حدود شش هزار کیلومتر مربع از آن در آبهای قطر قرار دارد. از جمله دغدغههای ایران در سالهای گذشته، تولید حداکثری قطر از پارسجنوبی و از دست رفتن فرصت برداشت از این میدان مشترک توسط ایران بود. با توجه به اینکه به دلیل شرایط فیزیکی، امکان مهاجرت گاز این میدان مشترک به کشور قطر وجود دارد، کارشناسان نسبت به لزوم توسعه هرچه سریعتر بخش ایرانی این میدان تاکید کرده بودند. ایران توسعه فازهای پارسجنوبی را همزمان با قطر آغاز کرد و میزان تولید دو کشور از سال 1381 تا سال 1386 فاصله زیادی نداشت، اما به تدریج قطریها پیشی گرفتند؛ به طوری که این کشور در سال 92 دو برابر ایران از پارسجنوبی گاز برداشت میکرد.
فرصتسوزی دولت نهم و دهم در پارسجنوبی
در گذشته، طرحهای توسعه فازهای این میدان در ایران طبق برنامه پیش نمیرفت و کاستیهایی دیده میشد که بیشتر در کمبود منابع مالی و سوءمدیریت ریشه داشت. مهمترین اقدام دولت نهم و دهم به نام توسعه پارسجنوبی، کلنگزنی همزمان چندین فاز پارسجنوبی بود که به فازهای 35 ماهه معروف است.
آن دوران بدون توجه به ظرفیت و توان داخلی و محدودیتهای بودجه، در خرداد سال 89 کلنگ اجرای فازهای 13،14،19،20،21،22،23 و 24 موسوم به فازهای 35 ماهه به زمین زده شد. اگرچه این تصمیم با هدف توسعه سریع فازهای پارس جنوبی صورت گرفت، اما به علت غیرکارشناسی بودن به زیان ایران تمام شد و با پراکنده کردن منابع فنی و مالی، تاخیر طولانی در تکمیل پروژهها را رقم زد و کشورمان نسبت به قطر عقب افتاد. در زمان امضای پر سروصدای قرارداد فازهای 35 ماهه برخی کارشناسان صنعت نفت هشدار دادند راهاندازی این فازها اقدامی احساسی و شعاری است و با ظرفیتها و واقعیتهای صنعت نفت همخوانی ندارد. طبق قرارداد باید در خردادماه سال 92 تولید زودهنگام از این هشت فاز آغاز میشد، اما این مسئله در تاریخ اعلام شده محقق نشد. نگاهی به وضعیت پیشرفت این فازها نشان میدهد این فازها در مهلت تعیین شده (خرداد 92) فقط 50 تا 60 درصد پیشرفت داشتند.
اولویتبندی فازهای پارسجنوبی در دولت یازدهم
از نخستین اقدامات وزارت نفت در دولت یازدهم، ساماندهی وضعیت توسعه پارسجنوبی بود. بنابراین فازهای در دست ساخت پارسجنوبی اولویتبندی شد.
پس از استقرار دولت یازدهم وزیر نفت اعلام کرد: تکمیل فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ میدان مشترک پارسجنوبی در اولویت قرار دارد. بیژن زنگنه اعلام کرد: باید نخست تکلیف پروژههای قدیمی را روشن کنیم و مطمئن شویم به موقع میآیند و بعد روی فازهای ۳۵ ماهه تمرکز کنیم. نمیگویم آنها را تعطیل کنیم، اما اکنون تمرکز بر پنج فاز قدیمی پارسجنوبی است. بدین ترتیب ابتدا فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ که توسعه بیشتری داشتند تکمیل شدند تا اینکه تقریباً همه فازهای پارسجنوبی راهاندازی شد یا در مدار توسعه قرار گرفت. تنها فازی که هنوز عملیات فیزیکی توسعه آن آغاز نشده، فاز 11 است که به علت مشکلات مربوط به تحریم در روند اجرای قرارداد مربوط به توسعه آن مشکلاتی رخ داد، اما با برنامهریزی انجام شده، این فاز توسط کنسرسیومی متشکل از شرکتهای چینی و ایرانی توسعه مییابد. جدیدترین فازهایی که اکنون در نوبت بهرهبرداری قرار دارد، فازهای 13، 22 و 24 است و رئیس جمهوری در روزهای آتی به طور رسمی این فازها را افتتاح میکند.
پیشی گرفتن ایران در تولید گاز نسبت به قطر
با اقدام دولت یازدهم و بهرهبرداری از طرحهای جدید، برداشت گاز ایران از میدان مشترک پارسجنوبی پس از 12 سال و در پایان سال 1395 با قطر برابر شد.
اما این پایان کار نبود و با راهاندازی فازهای جدید، میزان تولید گاز از پارسجنوبی همچنان افزایش یافت تا اینکه ایران توانست از قطر پیشی بگیرد و بدین ترتیب بخشی از عقبماندگی سالهای گذشته را جبران کند. تولید گاز از ۱۰ فاز نخست پارسجنوبی در سال 1392 نزدیک به 285 میلیون مترمکعب بود، اما اکنون میزان تولید از روزانه 600 میلیون مترمکعب فراتر رفته که علاوه بر رفع نیاز داخل، باعث پیشی گرفتن از قطر در برداشت از این میدان شده است.