تورم و تحریمها؛ سیاست و اقتصاد ایران در سال 97 تحت تأثیر این دو اتفاق مهم قرار گرفت. اعتراضها، بحران بانکها، چالشهای قومی و البته نزاعهای آب را هم به این دو اضافه کنید. ائتلاف سعودی-صهیونیستی شکل گرفته با محوریت ضدایرانی نیز علنیتر و پررنگتر از گذشته آغاز به کار کرد. «برجام» و FATF دو اصطلاحی بود که امسال شاید بیشتر از هر اصطلاح دیگری در فرهنگنامه سیاسی ایران مورد استفاده قرار گرفت و محل مناقشه چهرهها و جریانهای سیاسی بود. با هم مروری گذرا بر مهمترین اتفاقات سیاسی سال داریم.
خروج آمریکا از برجام
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ دونالد ترامپ؛ رئیس جمهور آمریکا رسماً خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد. ترامپ از همان زمان کارزارهای انتخاباتی، بنای ناسازگاری و اتهامزنی و تهدید علیه ایران را گذاشت و گفته بود اگر به کاخ سفید برسد، برجام را پاره خواهد کرد چون این توافق را قبول ندارد و معتقد بود اوباما در برجام، امتیازات زیادی به ایران داده است. در نهایت هم امسال و پس از توئیتها و تهدیدهای بسیار، خروج آمریکا از این توافق را اعلام کرد. پس از آن، همه منتظر واکنش ایران بودند. واکنشها در داخل متفاوت بود؛ عدهای اعتقاد داشتند باید از برجام بلافاصله خارج شویم و برخی دیگر معتقد بودند نباید با این موضوع احساسی برخورد کنیم بلکه باید منطقی بوده و تصمیم عاقلانهای بگیریم. مسئولان کشورمان در نهایت اعلام کردند تا وقتی منافع ایران بدون آمریکا در برجام حفظ شود، در این توافق میمانند و همراه با اروپاییها برجام را ادامه میدهند. اروپاییها قولهایی دادند هرچند در نهایت عملی نشد.
مثلثی که اضلاع نامتساوی دارد!
دوران پساداعش در سوریه و سهمخواهی کشورهای درگیر در جنگ داخلی این کشور و مذاکرات سه جانبه کشورهای ایران، روسیه و ترکیه بر سر چگونگی پیش بردن روند صلح در این کشور جنگزده، از دیگر اتفاقات سال 97 بود. سه دوره نشست در سوریه، ترکیه و تهران که قاب تصاویر مشترکی از اردوغان، پوتین و روحانی را شکل داد و لبخندهایی که رو به دوربین میزدند و وعدههایی که درباره اتفاقات خوب در سوریه میدادند. در پایان امسال آنچه رسانههای بینالمللی درباره آن نوشتند، از ایجاد شکاف و اختلافات بین اضلاع مثلث درگیر در سوریه حکایت داشت، به ویژه گمانهزنیهایی درباره ایجاد اختلاف بین ایران و روسیه شکل گرفت و با میان آمدن پای نتانیاهو و اسرائیل و تلاش نخست وزیر اسرائیلی برای نزدیکتر شدن به روسیه، قوت هم گرفت. رسانهها از نفوذ اسرائیل و هماهنگی با روسیه برای حمله به پایگاههای ایران در سوریه خبر میدادند.
درگیری ایران-اسرائیل در سوریه
بیست ویکم بهمن ۹۶ بود که بنا بر ادعای طرف اسرائیلی، این رژیم به پایگاه تیفور در حومه شهر تدمر یا پالمیرا در استان حمص حمله کرده بود؛ پایگاهی که به گزارش رسانههای اسرائیل، به تازگی به «یکی از مراکز اصلی فعالیت شبه نظامیان هوادار ایران» در سوریه تبدیل شده بود. در آن زمان، ارتش اسرائیل تایید کرد در واکنش به «رخنه پهپاد ایرانی» از آسمان سوریه به حریم هوایی اسرائیل، به شماری از «هدفهای سوری و ایرانی» در سوریه و ازجمله به پایگاه تیفور در حومه حمص حمله کرده است؛ اما این ادعاها از سوی مقامات ایرانی تکذیب شده و بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه، گفته بود: «از نظر ایران، سوریه حق دفاع مشروع از خود را دارد. مقامهای اسرائیلی برای لاپوشانی جنایاتشان به دروغگویی علیه دیگر کشورها روی آوردهاند». اسرائیل گفته بود: «پهپاد ایرانی» از این پایگاه برخاسته است.
این حملات در سال 97 هم ادامه پیدا کرد و برخی گمانهها حکایت از آن داشت که اسرائیل با هماهنگی با کرملین دست به این اقدامات میزند. روابط حسنه کرملین-تلآویو پس از یک درگیری شدید که تا پای تهدید به جنگ نظامی هم پیش رفت، شکل و شمایل دیگری به خود گرفت و پررنگتر شد!
سقوط هواپیمای ایلیوشین-20 روسیه در سوریه که کشته شدن 14 افسر روس و عصبانیت شدید پوتین را به دنبال داشت، از اتفاقات سیاسی مهم امسال بود. در روزهای پایانی شهریورماه بود که رسانهها خبر دادند پایگاه هوایی حمیمیم سوریه که در اختیار نیروهای روسی است، ارتباط خود با یک هواپیمای ایلیوشین-20 را درست هنگامی که جنگندههای اف-16 اسرائیل به استان لاذقیه سوریه حمله کرده بودند، از دست داد و سقوط کرد و همین ماجرا، سرآغاز درگیرشدن روسها و اسرائیلیها و تهدید پوتین به انتقام سخت بود. تهدیدی که درنهایت نتانیاهو را مجبور کرد عذرخواهی کند.
در آذرماه امسال اسرائیل صراحتا ادعا کرد با استفاده از موشکهای سطح به سطح، اهداف متعلق به ایران و حزباله در خاک سوریه را مورد حمله قرار داده است. نتانیاهو مثل قبل در اعلام خبر مربوط به حمله به آنچه آن را اهداف نظامی ایران میخواند، محافظه کار نبود.
نشست محکوم به شکست در ورشو
نشست ورشو لهستان؛ با ایده آمریکا و با محوریت ضدایرانی برگزار شد. آمریکا این وعده را داده بود که این نشست فرصتی برای بررسی تهدید ایران برای منطقه و جهان (!) خواهد بود. واکنش ایران به این نشست و اهداف و حاشیههای آن کاملاً «منفی» بود. «ظریف» در مقام وزیر خارجه ایران، در توئیتی نوشت که از لهستانی که زمان جنگ جهانی، ایران مامن و پناهگاه آوارگانش شده، انتظار ندارد میزبان نشستی ضدایرانی یا به تعبیر وزیر خارجه «سیرک ضد ایرانی» باشد.
نشست ورشو طی روزهای 24 و 25 بهمنماه برگزارشد. نتانیاهو تاکید کرده بودکه از فرصت این نشست برای تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران بهره خواهد برد. پیش از شروع رسمی نشست هم با یک توئیت تهدیدآمیز خبرساز شد. او علناً ایران را به جنگ تهدید کرد و نوشت: «به نشستی با حضور شصت وزیر خارجه و سفرای کشورهای سراسر جهان علیه ایران میروم. مسئله مهم درباره این نشست که مخفی هم نیست، این است که نمایندگان کشورهای عربی نشستی علنی با اسرائیل برای پیشبرد منفعت مشترک جنگ با ایران برگزار میکنند.»
البته بازخوردهای منفی به این توئیت آن قدر زیاد بود که چندساعت بعد این توئیت حذف و سخنگوی کابینه اسرائیل مجبور شد افتضاح رئیس را جمع و جور کرده و بگوید منظور نتانیاهو «جنگ» نبوده و در ترجمه عبری اشتباه پیش آمده است!
در حاشیه این نشست ضیافتهای عربی-اسرائیلی ضدایرانی هم شکل گرفت.
«جمال خاشقچی» و باقی ماجراها
و اما یکی از خبرسازترین و مهمترین اتفاقات سیاسی جهان در سالی که گذراندیم، قتل «جمال خاشقچی» روزنامه نگار سرشناس عربستانی بود که در کنسولگری سعودیها در ترکیه رخ داد. جمال خاشقچی پس از آنکه برای دریافت مدارکی مربوط به ازدواج خود به این سرکنسولگری رفت، ناپدید شد. عربستان مدعی شد که او از سرکنسولگری خارج شده، اما خدیجه (نامزدش) این موضوع را رد کرد. نام خاشقچی در لیست افراد تحت تعقیب بن سلمان قرار داشت. ترکها مدعی بودند مدارکی در دست دارند که نشان میدهد این روزنامهنگار سرشناس از کنسولگری خارج نشده است. ارزیابی اولیه نشان میداد خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسیده و تکهتکه شدهاست. بعد هم قاتلان جنازه تکهتکه شده را از ساختمان خارج کردهاند.
همه چیز به گردن «بن سلمان» افتاد و دنیا بر علیه شاهزاده آدمکش سعودی موضع گرفت. سعودیها به دست و پا زدن و تقلا برای نجات و تبرئه خود از این داستان افتادند. ابتدا موضوع را تکذیب کردند. بعد گفتند در یک مشاجره تصادفی کشته شده است. «بن سلمان» مدعی شد در جریان این قتل نیست و عاملان را به شدت مجازات خواهد کرد. دستور برکناری ژنرال احمد عسیری معاون وزارت اطلاعات عربستان و سعود القحطانی، از دستیاران محمد بن سلمان، صادر و ۱۸ نفر ناشناس دیگر هم بازداشت شدند و... جهان تا چندروزی درگیر این قتل وحشیانه و عجیب و غریب بود. همه جا صحبت از خاشقچی بود. بن سلمان منزوی شده بود و سران کشورهای دیگر حاضر به دیدار با او نبودند. «پوتین» البته نه تنها در حاشیه یک نشست با بن سلمان دیدار کرد بلکه لبخندهای زیادی هم بینشان رد و بدل شد.
چندماهی از این حادثه میگذرد. حالا آب و تاب داستان و التهابات اطراف آن کم شده، اما جنازه خاشقچی هنوز پیدا نشده است. آخرین خبر این بود که جنازه در اسید انداخته شده است!
ایران و چالش تمام نشدنی FATF
لوایح چهارگانهای که یکی از مهمترین و بحث برانگیزترین موضوعات روز سیاست ایران در سال 97 بود. گروه ویژه از سال 2008 خطر پولشویی و تأمین مالی تروریسم را در ایران هشدار داده بود و در سال 2010 ایران را در لیست کشورهای پرخطر که باید با آنها اقدام متقابل صورت گیرد، قرارداد. ایران و کره شمالی در لیست سیاه گروه ویژه قرار دارند و بانکها و موسسات مالی دنیا از همکاری با ایران خودداری میکنند و علیه این دو کشور اقدامات تقابلی را انجام میدهند. ایران برای خروج از لیست کشورهای غیر همکار با اقدام متقابل اقدام به تصویب قانون مبارزه با پولشویی و قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم در مجلس کرد. مصوبات مجلس اما این روزها روی میز اعضای مجمع تشخیص مصلحت است تا درباره آن نظر نهایی را بدهند.
درواقع دو مصوبه جنجال «پالرمو» و CFT همچنان اندرخم یک کوچه روزگار میگذرانند و تکلیفشان مشخص نشده است. مصوبات مجلس به شورای نگهبان رفت. شورای نگهبان مصوبات مجلس را با چند ایراد که آنها را مغایر قانون تشخیص داده بود، برگشت زد. نمایندگان مجلس برخی ایرادات را تایید و بر روی چند مورد دیگر از مصوبات خود پافشاری کردند تا موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان به مجمع تشخیص برود.
اینجا بود که موضوع «هیئت عالی نظارت» در مجمع بر سر زبانها افتاد و «علی مطهری» نایب رئیس مجلس تاکید کرد مجمع نمیتواند وارد حوزه قانونگذاری شود و این «بدعت» است و نمیتوانیم دو مجلس داشته باشیم. مطهری پس از مخالفت صریح با این هیئت، در نهایت قبول کرد که هیئت عالی نهایتاً میتواند بر اجرای قوانین مجلس نظارت داشته باشد. درواقع این هیئت نظارت میتواند نظر خود را درباره انطباق لوایح و طرحهای در حال بررسی در کمیسیونهای مجلس نیز به کمیسیونها اعلام کند.
مجمع تشخیص اما تا آخرین جلسات کاری در سال 97 نتوانست درباره دو لایحه خبرساز و جنجالی، به یک اجماع کلی برسد و تصمیمگیری در این باره به سال 98 موکول شد. FATF هم یک مهلت چهارماهه به ایران داد تا تکلیف را روشن کند.
در طول بررسی لوایح چه در مجلس و پس از آن در مجمع، در حالی که برآوردها از تایید FATF حکایت داشت، ماجرای پیامکهای تهدیدآمیز به نمایندگان مجلس و پس از آن اعضای مجمع تشخیص خبرساز شد. برخی نمایندگان مدعی بودند پیامکهایی با پیش شماره عمدتاً مربوط به مشهد
به تلفن همراه آنها پیامهای تهدیدآمیز فرستاده و از آنها خواسته شده FATF را تصویب نکنند! این پیامکها بعدتر که FATF به مجمع رفت، به تلفن همراه برخی اعضای مجمع تشخیص هم ارسال میشد.
سال «استیضاح» و «استعفا»
اما امسال، سالی پر استیضاح برای مجلس و دولت بود. وزرای کابینه روحانی یکی یکی به مجلس برای پاسخگویی به سوالات یا جهت استیضاح فراخوانده میشدند. وزیر کار، اقتصاد، نیرو و راه و شهرسازی چهار وزیری بودند که بیشترین استقبال از استیضاح آنها صورت گرفت. درنهایت هم وزرای کار و اقتصاد استیضاح شدند و وزیر راه هم پس از مدتها کشمکش و تهدید به استیضاح و در آستانه استیضاح، استعفا داد و خودش کنار رفت. وزیر بهداشت هم از جمله کسانی بود که امسال از قطار دولت بدون سخنگوی روحانی پیاده شد. «نوبخت» سخنگوی دولت یازدهم و دوازدهم هم پس از فشارهای زیادی که برای برکناری او از ریاست سازمان برنامه و بودجه از سوی اهالی اقتصاد و سیاست و حتی مردم وجود داشت، درنهایت از سمت سخنگویی عزل شد! و دولت ماههاست بدون سخنگو به کار خود ادامه میدهد.
تقدیم بودجه در سختترین سال اقتصادی
4 دی 97؛ رئیس جمهور بودجه 98 را تقدیم مجلس کرد. بودجهای که سر و صدای زیادی هم به پا کرد و منتقدان آن اعتقاد داشتند این بودجه با توجه به شرایط تحریمی و سخت کشور بسته نشده و خلأهای بسیاری دارد.
وقتی علی لاریجانی رئیس مجلس در اظهاراتی گفت که رهبر معظم انقلاب «دستور اصلاح ساختار کشور» را داده است و ادامه داد که بنا به دستور رهبری باید این اصلاح «ظرف چهار ماه آینده» باشد، واکنشهای بسیاری شکل گرفت. او توضیح بیشتری درباره جزئیات دستور نداد، اما گفت: «در این جهت وفاق داخلی و وحدت درونی یکی از الزامات مهم سیاست داخلی است».
این اظهار نظر بازتاب گستردهای داشت و بحثبرانگیز شد، چرا که «اصلاح ساختار کشور» در عمل میتواند به معنی بازنگری در قانون اساسی هم باشد که تاکنون فقط یک بار انجام شده است، اما به سرعت برخی نمایندگان مجلس سخنان لاریجانی را اصلاح کردند. امیرحسین قاضیزاده عضو هیئت رئیسه مجلس گفت: «این دستور مربوط به اصلاح ساختار کشور نیست بلکه درباره اصلاح ساختار بودجه کشور است.»
لاریجانی خودش هم در جمع خبرنگاران گفت: «من آنجا توضیح دادم که این موضوع در رابطه با بحث بودجه است، قبل از سال بحثهایی درخصوص بودجه سال 98 انجام شده بود که رهبر معظم انقلاب نظری را به سران قوا منعکس کردند که بودجه سال 98 متناسب با شرایط تحریمی تغییرات لازم را داشته باشد.»
در رابطه با بودجه 98، بازهم پای مجمع به میان کشیده شد و این مجمع در دو مورد با مجلس مخالفت کرد و برخی نمایندگان این اقدام را مصداق ورود مجمع به قانونگذاری و موازیکاری با مجلس دانستند.
فوت رئیس مجمع تشخیص
تا صحبت از مجمع تشخیص مصلحت است، یادی هم از رئیس فقید این مجمع کنیم: آیتاله هاشمی شاهرودی که پس از مدتها تحمل بیماری امسال دار فانی را وداع گفت. داستان سفر آیتاله به آلمان برای معالجه و ویزیت شدن توسط پروفسور سمیعی که سال قبل اتفاق
افتاد، تا مدتها نقل محافل بود. در چندماه پایانی عمر، آیتالهشاهرودی در جلسات مجمع حضور نداشت و در آخرین تصویری که از حضور او در این مجمع به یادگار ماند، چهره شکسته و بدن نحیف و لاغر شده آیت اله بسیار مورد توجه عکاسان قرار گرفت.
دوران جدید ریاست «رئیسی» و «آملی لاریجانی»
جانشینی آیتاله آملی لاریجانی به جای مرحوم هاشمی شاهرودی، از دیگر اتفاقات مهم امسال بود. مدتها بود که شایعه رفتن آیتاله آملی لاریجانی از دستگاه قضا شنیده میشد. البته صحبت از کنار رفتن آملی لاریجانی بود، اما در نهایت رئیس دستگاه قضا به مجمع تشخیص مصلحت رفت و هم عضو شورای نگهبان شد و هم رئیس این مجمع. از همان زمان هم شنیدههایی درباره آمدن رئیسی به جای آملیلاریجانی شنیده میشد که سرانجام به حقیقت تبدیل و حجتالاسلام رئیسی به عنوان رئیس جدید دستگاه قضا معرفی شد. مراسم تودیع معارفه هم20 اسفندماه برگزار شد. چندروز بعد، «رئیسی» در افتتاحیه ششمین اجلاسیه خبرگان رهبری، به عنوان نایب رئیس اول خبرگان رهبری هم انتخاب شد.
درباره جانشین رئیسی در تولیت آستان قدس هم از افراد مختلفی نام برده شده و گفته میشود همزمان با حضور رهبر انقلاب در مشهد در نخستین روز از سال 98 برای سخنرانی در حرم رضوی، تولیت جدید این آستان هم انتخاب خواهدشد.
بزرگترین شوک خبری سال
و اما قطعاً یکی از مهمترین اخبار سیاسی سال 97؛ استعفای خبرساز «محمدجواد ظریف» بود که چندساعت پس از سفر به شدت محرمانه و اطلاعرسانی نشده «بشار اسد» به ایران صورت گرفت.
اسد روز ششم اسفندماه با یک هواپیمای ایرانی، دمشق را به شکلی کاملاً محرمانه، همراه با سردار سلیمانی به مقصد تهران ترک کرده بود. موضوع سفر رئیسجمهوری سوریه از مدتها قبل در دستور کار بود، اما روز و ساعتش به شدت سِری نگه داشته میشد و شاید کمتر از انگشتان یک دست میدانستند که او چه زمانی به تهران خواهد آمد. اسد بلافاصله بعد از دیدار گرم و صمیمی با رهبر انقلاب، راهی دفتر رئیسجمهوری شد؛ بنا بر جزئیاتی که برخی رسانهها پس از پایان این سفر از ماجرای سفر محرمانه اسد نوشتند؛ روحانی یک روز پیشتر در جریان موضوع قرار داشت و دعوت از وزیر خارجه در اختیار او بود. با این همه رئیسجمهوری ترجیح داد حتی تا ساعتی قبل از رسیدن، موضوع را با کمتر کسی در میان بگذارد و همین امر، موجب قرار نگرفتن پرچم سوریه در هنگام دیدار شد. اسد بعد از دیدار دوم، پس از حدود چهار ساعت حضور در پایتخت ایران با سردار سلیمانی به سمت فرودگاه و با او به دمشق رفت؛ تا زمانی که او به محل استقرار خود در پایتخت سوریه رسید، عکاسان و فیلمبرداران در قرنطینه قرار داشتند و بعد از آنکه پیغام فرمانده رسید، اطلاعرسانیهای محدود و سپس خبررسانی وسیع صورت گرفت.
اما این همه ماجرا نبود. خبر ندادن به «وزیر خارجه» دلخوری «ظریف» و استعفای شبانه او را به دنبال داشت.
او با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود ضمن تبریک روز مادر نوشت: «از بزرگواری مردم عزیز و دلاور ایران و مسئولان محترم در ۶۷ ماه گذشته بسیار سپاسگزارم. از ناتوانی برای ادامه خدمت و تمام کاستیها و کوتاهیها در دوران خدمت صمیمانه پوزش میخواهم.»
این پست که خبر از استعفای آقای وزیر میداد، بازتاب بسیار گستردهای در رسانههای دنیا داشت و با واکنشهای بسیاری مواجه شد. ظریف دلخور بود که چرا نهاد ریاست جمهوری او را در جریان سفر رئیس جمهور سوریه قرار نداده و معتقد بود
این امر باعث خدشهدار کردن او به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی شده است. نهاد ریاست جمهوری و در رأس آنها «واعظی» مدعی شدند که همه چیز به خاطر یک «ناهماهنگی» رخ داده است.
نمایندگان مجلس، چهرههای سیاسی ازهر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب و البته مردم، خواهان ماندن «ظریف» و پس گرفتن استعفا شدند. تلاشها و رایزنیها برای متقاعدکردن او به ماندن آغاز شد و درنهایت با مخالفت رئیس جمهور با این استعفا، داستان خاتمه پیدا کرد و وزیر به وزارتخانه برگشت. در حالی که برخی رسانهها از مرقومه رهبر انقلاب خطاب به وزیر خارجه خبر دادند و نوشتند رهبری این استعفا را در شرایط کنونی به «مصلحت» ندانستهاند.
دیدار حساس و استراتژیک در عراق
در آخرین روزهای سال 97 «روحانی» به عراق رفت. سفری سه روزه که مهمترین بخش آن دیدار رئیس جمهور کشورمان با آیتاله سیستانی مرجع اول حوزه نجف بود. آیتاله سیستانی در تمام این سالها، کمتر حاضر به ملاقات با رهبران سیاسی دنیا شده و سکونت در حوزه را به ورود مستقیم به حوزه سیاست ترجیح داده در حالی که همواره از او به عنوان شخصیتی بسیار تاثیرگذار در امور کشور عراق نام برده شده است. در چنین شرایطی پذیرفتن ملاقات با رئیس جمهور ایران، پیامهای مختلفی را به دنیا مخابره میکرد و از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار بود.
ترور و حادثههای تلخ
یکی از تلخترین اتفاقات امسال، حادثه تلخ تروریستی اهواز و خاش در سیستان بود. اولی در تابستان بود و دومی در زمستان. در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، تروریستها با حمله به این رژه، تعدادی از نیروهای مسلح کشورمان و البته تعدادی از مردم بیگناه و از جمله «محمدطاها» ی چهارساله را به شهادت رساندند. پنج ماه بعد و در 24 بهمنماه، بر اثر حمله تروریستی به اتوبوس پرسنل سپاه در سیستان و بلوچستان، 27 نفر از نیروهای پاسدار لشگر 14 امام حسین اصفهان به شهادت رسیدند. گروه تروریستی جیش العدل، مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفت؛ اقدام تروریستی که همزمانیاش با نشست ضدایرانی آمریکا در لهستان (نشست ورشو)، معنادار شد.
دلار و اعتراضات مردمی
اعتراضات مردمی در شهرهای ایران نیز از مهمترین اتفاقات سال بود. اعتراضاتی که با هدف اعتراض به موج تازه و سرسامآورگرانیهای ایجاد شده در کشور شکل گرفت. قیمت دلار از 4200 تومان تا 20 هزارتومان بالا رفت و قیمت اجناس ناگهان با افزایش چندده و حتی چندصددرصدی مواجه شد. بازار به شدت ملتهب شد. احتکار زیاد شد و مردم ناتوانتر از همیشه. پس از مدتی
قیمت دلار پایینتر آمد، اما قیمتها پایین نیامد و فشار شدید اقتصادی به مردم وارد شد که همچنان ادامه دارد با این حال معاون اول رئیس جمهور گفت: «خدا راشکر سال را با موفقیت به پایان رساندیم!»
و خلاصه سال 97 با تمام فراز و نشیبهایی که داشت، به پایان خود نزدیک شد. مواردی که میشد به آنها اشاره کرد زیاد است. تلاشهای آمریکا برای به صفررساندن صادرات نفت ایران، تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، «اینستکس» و حواشی آن، اقدامات سینوسیوار اروپاییها در برقراری ارتباط تجاری با ایران و ادامه دادن به برجام، دستگیری فعالان محیطزیستی و دادگاههای مفاسد اقتصادی و اختلاسهایی که یکی پس از دیگری رو میشدند و... سال سختی بود.
شاید خیلی سخت و نگرانکنندهتر آن است که گفته میشود سال 98 اثر تحریمها بیشتر نمایان خواهد شد و فشار اقتصادی هم بیشتر... و البته مسئولان می گویند این طور نیست. وزیر کشور اخیراً گفت که سال 98 سختتر نیست و نباید سیاهنمایی شود. اسحاق جهانگیری
هم که معتقد است سال 97 را با تمام مشکلات و فشارها با موفقیت پشت سر گذاشتیم. یکی از مصداقهای آن حتماً صف گوشت و مرغ و کوپنیسم بود!
امیدواریم سال 98 سال بهتر و پررونقتر و کماختلاستر باشد!