بازی جدید احمقهای درجه یک و تحریم سپاه؛ تکرار یک دور باطل!
نویسنده : سلمان اسماعیلی
گذشته از ابعاد حقوقی و مسیر داخلی آمریکا برای تحریم سپاه، این مسئله قطعی است که ایالات متحده بهدنبال افزایش سطح تنش با ایران است. اما چند پرسش مطرح میشود. با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی، کسری بودجه و بدهکاری افسانهای، کلکسیونی از شکستها در منطقه به رغم هفت تریلیون دلار هزینه، فضای روانی ضدجنگ در افکار عمومی و عدمآمادگی ارتش برای جنگی بزرگ، هدف آمریکا از تنشآفرینی در منطقه چیست؟ بازیگران و عوامل مؤثر چهکسانی هستند؟ سطح و عمق این تنش تا کجا تعریف شده است و آیا امکان تبدیل این تنش به جنگی تمامعیار وجود دارد؟
عواملمؤثردر رونمایی از سناریوی جدیدآمریکاعبارتند از:
1. متغیرهای داخلی آمریکا
الف. ویژگیهای شخصیتی ترامپ: او بهشدت تمایل دارد جدی، ماجراجو، غافلگیرکننده و متفاوت از روسایجمهور قبلی آمریکا بهخصوص «اوباما» دیده شود؛ برای همین «استراتژی مرد دیوانه» را در پیش گرفته است.
ب. ساختار حکومتی آمریکا
باوجود اختلافنظرهای تاکتیکی، درخصوص ضرورت براندازی یا تغییر رفتار ایران، درساختار حکومتی آمریکا یک اجماع وجود دارد؛ بهویژه که در این سال چهرههایی مانند «بولتن»، «پمپئو» و «کوشنر» نقش پررنگی در سیاست خارجی آمریکا پیداکردهاند.
ج. لابیها
سه لابی قدرتمند صهیونیستها، سعودیها و منافقان نقش پررنگی در ترغیب ترامپ برای خروج از برجام و تقابل جدیتر با ایران دارند.
2. متغیرهای بین المللی
در سالهای اخیر و پسابرجام، معماری منطقه به شکل ممتازی مطلوب محورمقاومت شده است. نفوذ و اثرگذاری مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و حتی افغانستان و پاکستان در هیج زمانی مانند امروز نبوده است. در جبهه مقابل، سعودیها در باتلاق یمن گرفتار شدهاند، اختلافهای موجود در اتحادیه عرب از جمله مسئله قطر لاینحل باقی مانده و حلقه محاصره راهبردی صهیونیستی توسط محور مقاومت در لبنان، سوریه و فلسطین در حال کامل شدن است. قدرتهای نوظهور و شرایط نامطلوب اروپا را هم به دردسرهای آمریکا اضافه کنید.
3. متغیرهای داخل ایران
تا به امروز راهبرد فشار حداکثری آمریکا با تمرکز بر سناریوی جنگ هیبریدی، یعنی ترکیبی از جنگ تمامعیار اقتصادی بههمراه فعالسازی تهدیدهای نرم و نیمهسخت، نتایج مطلوبی نداشته است. بیش از یکسال از آغاز دور جدید عملیات روانی و حدود ششماه از تحریمهای جدید و تهاجم گسترده اقتصادی گذشت و در این مدت، فشار روانی و اقتصادی تحریمها تخلیه شد و با وجود افزایش نارضایتیهای عمومی از شرایط اقتصادی و بروز بیشتر آن در بعضی اقشار مانند جوامع کارگری، اما نیروی مؤثر اجتماعی که بخواهد یا بتواند خواستههای آمریکا را در داخل محقق کند، شکل نگرفته است. جامعه اطلاعاتی ایران نیز توانسته است ثبات محیط امنیتی کشور را تأمین کند. لذا نه تنها اثری از فروپاشی یا تغییر رفتار در ایران دیده نمیشود و فروردینماه 98 با شرایطی بهتر نسبت به فروردینماه 97 روبه اتمام است، بلکه روند امنیتی، سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج به سمت ثبات و گشایش در حرکت است.
شرایط حاضر، آمریکاییها را در حالت اضطرار استراتژیک قرار داده است و ادامه این روند به معنای تحقق بزرگترین شکست آمریکا در تمام تاریخ است و میتواند تاثیرهای فوقالعاده عمیق و گستردهای در منطقه و جهان داشته باشد و سرعت افول آمریکا را بیشتر سازد.
بنابراین آمریکا که از ابزار و روشهای فعلی ناامید شده است، به یک شتابدهنده پرقدرت برای تغییر مسیر تحولات نیازمند است و در این میان، آخرین و تنها ابزار استراتژیک آمریکا که میتواند امید او برای براندازی یا تغییر رفتار در ایران را کماکان زنده نگه دارد، گام نهادن در مسیر «افزایش تنش با ایران» است و این موضوع، از طریق ورود مجدد وزارت دفاع به اتاق جنگ آمریکا دنبال میشود. لیکن مسئله به این سادگیها نیست و آمریکا در معرض یک تصمیم سخت و پیچیده با پیامدهای ناشناخته و وحشتناک قرار دارد.
آمریکا و شرکایش در مسیر جدید، چه اهدافی را دنبال میکنند و واکنش ایران چگونه باید باشد؟
اهداف آمریکا
1. معتبرسازی گزینه جنگ در افکار عمومی کشور
2. تاثیرگذاری بر دستگاه محاسباتی نظام
3. ایجاد اختلاف و ساخت دوقطبیهایی از قبیل سپاه- مردم، موشک- معیشت، نیروهای مسلح- دولت و ...
4. تاثیرگذاری و برهم زدن روند مثبت فعلی در اقتصاد ایران
5. تست مردم، مسئولان و نیروهای مسلح ایران برای مدیریت سطح تنش
ذکر این نکته نیز لازم است که این اقدام، مسئله جدیدی نیست و تاکنون آمریکا تمام خواستههایش از جمله تحریم علیه سپاه را اعمال کرده است و بازی جدید نیز هیچ آثار اقتصادی نخواهد داشت و تنها افکار عمومی کشور را هدف قرار داده است. در این میان، بعضی رسانهها درست در روز اعلام تصمیم آمریکا علیه سپاه، خط تخریب این نهاد را دنبال کردند؛ لذا باید پرسید چه هدف مشترکی بین بعضی داخلیها و دشمن وجود دارد و تضعیف بازوی قدرتمند نظام چه منافعی برای جریان داخلی همکار غرب به دنبال خواهد داشت؟ به هر ترتیب اتحاد، انسجام و اقدام هوشمندانه مردم، نخبگان، رسانهها، جریانهای سیاسی، دولت و نیروهای مسلح نقش موثری در ناکامی دشمنان دارد. ایران باید از موضعی فعال در سطح مجلس، دولت و نیروهای مسلح، اصل اقدام متقابل را در دستور کار قرار دهد و با جدیت و اقتدار لازم، از منافع ملی دفاع کند. تجربه «برجام» نشان داد؛ عدماقدام متقابل موجب گستاخی بیشتر آمریکاییها میشود. اگر پاسخ ایران، بازدارندگی لازم را داشته باشد، آمریکا مجبور به تغییر سناریو خواهد شد؛ ولی اگر آمریکا نشانههای مثبتی از بازی جدید در داخل دریافت کند، ممکن است به سمت افزایش سطح تنش برود.