ادامه از صفحه یک...
دیده میشود، نمایشی سرشار از یأس و ناامیدی، فساد اخلاقی و اداری، فقر و بدبختی جامعه ایرانی است که در چهل سالگی انقلاب اسلامی، کشور را فراگرفته کرده است.
ناگفته نماند گرتهبرداری از الگوهای آمریکایی کارتلهای قاچاق موادمخدر که در سریالهایی مانند بیباک (Daredevil,2015) معرفی شده، به وضوح در این سریال دیده میشود. سریالی که در آن ویلسون فیسک رئیس باند قاچاقی است که خود را نگران آینده شهر معرفی میکند و میخواهد با احراز جایگاهی رسمی به فعالیتهای غیرقانونی ادامه دهد. کاراکتر مهندس از نظر گریم ظاهری و فعالیتش در باند قاچاق مواد گرفته تا سکانسهای ارتباط مهندس از داخل زندان با نیروهایش، تمرد باندهای دیگر در نبود مهندس و ... شبیه شخصیت ویلسون فیسک رئیس باند قاچاق در سریال بیباک است با این تفاوت که برای فرار از کپی عین به عین، نمایش نگرانی برای مردم و شهر را که ویلسون فیسک برای دستیابی به جایگاهی رسمی برای انجام فعالیتهای غیرقانونی خود به راه میانداخت، در سریال بوی باران از طریق دکتر (معاون وزیر و عموی سهیل) پیش میرود.
در مجموع پارههای گوناگونِ داستان بوی باران از فیلم وسریالهای آمریکایی اخذ و به شکلی ناشیانه به هم پیوند داده شده است. لذا از نظر محتوایی نیز فضای سریال، مناسبات و رفتار شخصیتها، حوادث، نقش دستگاههای دولتی و قضایی و انتظامی و... بیشتر آمریکایی است تا ایرانی.
اثری که نمایش عریان فساد و بیقانونی و قاچاق و جرم و جنایت و دروغ و فریبکاری و فروپاشی خانواده و... در شبکه یک برای خانوادههای ایرانی است.
تصویری که این سریال از جامعه ایران 40 سال پس از انقلاب اسلامی به بیننده میدهد جامعهای سرشار از تضاد طبقاتی، خانوادههای متلاشی، فساد اداری و تجارت مواد مخدر، فساداخلاقی متصدیان مشاغل حساس، فقدان ایمان و اعتقادات مذهبی است که با اهداف و سیاستهای رسانههای معاند هماهنگ است.
آنچه در مناسبات مردم در این سریال دیده میشود بدبختی و تاریکی است و اثری از امید، ایمان، توکل، انگیزه، نشاط، ابتکار عمل و استحکام خانواده دیده نمیشود. مردمی که در این سریال به نمایش گذاشته میشوند، اکثراً یا از طبقه ضعیف کارگر هستند (مانند کارگران کارخانه بازیافت، خانواده ترانه، کارتن خوابان و ...) یا از قشر غنی (مانند خانواده سهیل، مهندس و دار و دستهاش، خانواده شهاب و ...) که همگی دارای نقاط تاریکی در زندگی خود هستند. فقرا همگی بدبخت و عاجزند یا
مانند زن معتاد نوزادشان را میفروشند (قسمت 2 دقیقه 10) یا مانند فرشته، فریبا و پیمان در جستوجوی انتقام از قشر غنی هستند و فقر را توجیه انجام کارهای خلافشان میدانند.
سریال بوی باران از نظر ساختاری و محتوایی به شدت متأثر از فیلمها و سریالهای غربی است و به دلیل ضعفها و ایرادات ساختاری بیشتر از عناصری چون خشونت، درگیری، قتل، جنایت، قاچاق، اختلافات و کشمکشهای خانوادگی به عنوان عامل جذب مخاطب بهره میگیرد. نتیجه این راهبردِ جذب مخاطب به سبک غربی ترویج جلوههای گوناگون خشونت و فساد در رسانه ملی و نیز ارائه تصویری سیاه و ناامید کننده از فضای جامعه و در نهایت القای ناکارآمدی و انحطاطِ نظام اسلامی در چهلمین سال انقلاب اسلامی است. بیاعتنایی مسئولان سازمان صدا وسیما به انتقادات گسترده رسانهها و چهرههای دلسوز و انقلابی و اصرار بر ادامه پخش سریال با توجیهات تکراری «پرمخاطب بودن» و «هزینه سنگین تولید» تأسف برانگیز است. بی تردید تولید و پخش پیاپی سریالهای مخرب فرهنگ جامعه و سبک زندگی اسلامی و ایرانی و نیز اصول و ارزشها وباورهای دینی و انقلابی از سیما (آن هم در اوج جنگ نرم و تلاشهای دشمن برای نفوذ فرهنگی) نکته مهمی است که بیش از این باید مورد توجه مسئولان صدا و سیما قرار بگیرد.
فارس