در آستانه انتخابات مجلس، طبق رویه هر چهار سال یک‌بار، شاهد نطق‌های غرا، مردمی، عجیب‌وغریب، آتشین و البته همراه با وعده‌های بی‌شمار توسط نمایندگان مجلس هستیم. نمایندگانی که در طول چهارسال، کمتر تریبون آن‌ها در صحن علنی بهارستان روشن شد یا بعضاً ساکنِ ساکت صندلی‌های خود بودند، حالا این روزها حسابی فعال و دلسوز و مردمی شده‌اند. به‌تازگی نماینده مردم کهنوج با یک اظهارنظر عجیب در نطق میان‌دستور خود، خیلی‌ها را شوکه کرد و حتی واکنش رسانه‌های بین‌المللی و دیپلمات‌های آمریکا را هم به دنبال داشت.
آقای نماینده  گفت: «به نیابت از سه میلیون‌مردم‌کرمان به هر کسی که ترامپ ملعون را در هر زمان و مکانی از دنیا به قتل برساند، سه میلیون دلارجایزه تقدیم خواهیم‌کرد!» بلافاصله موجی از واکنش‌ها نسبت به این اظهارات در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاد و بسیاری از کاربران ایرانی به نماینده کهنوج یادآور شدند که بهتر است با این سه میلیون دلار اوضاع نابسامان حوزه انتخابیه خود را سامانی بدهد و به کارگران کهنوجی که ماه‌هاست حقوق نگرفته‌اند، کمک کند!
اما واکنش‌ها به این اظهارات به آمریکا هم رسید. «رابرت وود» سفیر ایالات متحده آمریکا در امور خلع سلاح هسته‌ای در ژنو (درست در روزهایی که اروپا مکانیسم‌ماشه را فعال کرده و اسرائیل می‌گوید ایران تا شش ماه دیگر به بمب اتم دست پیدا می‌کند و آمریکا هم در یک گزافه‌گویی آشکار، حکومت ایران را حامی تروریست‌ها می‌نامد)، در رابطه با تعیین جایزه سه میلیون دلاری برای هر کسی که ترامپ را بکشد، این جایزه را مسخره توصیف کرد و گفت: «این مسخره است ... حکومت ایران باید رفتارهای خود را تغییر دهد.» دیپلمات دیگری هم این حرف نماینده کهنوج را شاهدی بر ادعای دولت آمریکا مبنی‌بر تروریست بودن ایران دانست!
اخیراً هم حضور یک نماینده مجلس در مراسم ترحیم یکی از جان‌باختگان سقوط هواپیمای اوکراینی که گویا به محلی برای تبلیغات انتخاباتی آقای نماینده تبدیل شده بود، خبرساز شد و انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت. گویا این نماینده در حین سخنان خود، وعده پیگیری ماجرای سقوط هواپیما در مجلس را داده بود که شایبه تبلیغاتی بودن این وعده و سوءاستفاده از تریبون مراسم را به ذهن متبادر کرد و با واکنش منفی حاضران روبه‌رو شد. البته این نماینده در پاسخ به انتقادها مدعی شد، حضور او به دعوت شورایاری شهرک اکباتان بوده است؛ اما شورایاری این محله ادعای این نماینده مجلس را تکذیب کرد!
حتی از سیل سیستان هم نمی‌گذرند! تصویری از یک کامیون حامل کمک به مردم سیل‌زده در فضای مجازی منتشر می‌شود که جلوی آن بنری با این محتوا نصب شده است: «کمک‌های اهدایی دکتر X، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به مردم سیل‌زده خوزستان.» و البته خانم نماینده در واکنش به انتقادها می‌گوید: «این محموله کمک‌ها از جانب من بوده و با گروهی از فعالان در این حوزه همکاری داشتم، اما از این اطلاع نداشتم که این محموله بناست با نام من فرستاده شود!» از این دست موارد و پاسخ‌های مشابه پیش از این هم البته دیده و شنیده‌ایم. برخی نمایندگان هم که در طول چهارسال کمتر صدای آن‌ها را شنیده‌ایم، این روزها نطق‌های آتشینی درباره لزوم حمایت از مردم و بازگشت به اندیشه‌های امام راحل در باره مردم و صبوری در برابر مردم و هرآنچه تصورکنید که نام و نشانی از کلیدواژه «مردم» در خود دارد، ایراد می‌کنند.
طبیعتاً عجیب هم نیست. این روزها بازهم شاهد ظهور و بروز بیشتر و پررنگ‌تر نمایندگانی هستیم که پیش از این هم نشان داده‌اند هر وسیله‌ای، اهداف آن‌ها را توجیه می‌کند. حتی حاضرند عزای مردم را به همایش سیاسی خود تبدیل کنند یا از خون شهید سلیمانی برای جلب اذهان و افکار عمومی استفاده کنند. حتی از تهدیدهایی که علیه زندگی مردم وجود دارد، فرصتی برای منافع شخصی و گروهی خود بسازند! از «مردم» حرف می‌زنند،همین نمایندگان درحالی‌که دو هفته از جان باختن بیش از ۶۰ تن از مردم در مراسم تشییع سردار سلیمانی در کرمان می‌گذرد، هنوز نمی‌دانند مسئول برگزاری این مراسم چه کسی بوده است و آن وقت وعده «پیگیری» می‌دهند! دیروز سخنگوی‌کمیسیون شوراهای مجلس و نماینده کرمان در مجلس شورای اسلامی اعلام کردند که از مسئول برگزاری این مراسم اطلاعی ندارند. پاسخ «اصغرسلیمی» نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی و سخنگوی کمیسیون شوراها در پاسخ به این پرسش که مسئول برگزاری مراسم تشییع در کرمان، کدام نهاد بوده، جالب بود: «باید از شورای تأمین استان که سپاه هم جزو آن بوده‌است بپرسیم. هنوز اطلاعی نداریم که مسئولیت برگزاری با کجا بوده است. از مسئولان استان هم نپرسیدیم؛ خودتان بپرسید!»

آیت‌اله «جنتی» دبیر شورای نگهبان، با گلایه از اظهارات اخیر رئیس‌جمهور نسبت‌به بررسی صلاحیت‌ها و سوءاستفاده وزیرخارجه آمریکا از آن، متذکر شد: در شرایط فعلی، کشور نیاز به آرامش و امیدآفرینی دارد و آقای رئیس‌جمهور نباید اظهاراتی داشته باشد که خدای‌نکرده افکار عمومی را نگران کند یا موجب یاس مردم و مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گیرد. شورای نگهبان از تایید یا رد صلاحیت هیچ فردی متنفع یا متضرر نمی‌شود و برایش این جناح یا آن جناح فرقی ندارد و فقط به امر قانون عمل می‌کند.

«عادل‌الجبیر» وزیر مشاور سعودی در امورخارجه، طی سخنرانی خود درکمیته روابط خارجه پارلمان اروپایی گفت: جزو کشورهای جمهوری موز نیستیم؛ کشوری با حاکمیت مستقل هستیم و اجازه نمی‌دهیم کسی علیه ما اظهار نظر کند. وی خطاب به اروپایی‌ها گفت: اطلاعات شما درباره عربستان مبتنی بر شایعات است. الجبیر، درباره تحولات منطقه ادعاهایی علیه ایران مطرح کرد. او درباره بحران قطر نیز ابراز امیدواری کرد که دوحه رویکرد خود را تغییر دهد و دست از حمایت از «تروریسم» بردارد. این وزیر سعودی همچنین مدعی شد؛ عربستان جنگ در یمن را آغاز نکرده است بلکه حوثی‌ها این کار را کردند!

وزیر امورخارجه کشورمان با انتشار توئیتی از رویکرد اتحادیه اروپا انتقاد کرد و گفت: فروش شرافت اروپا هم مانع طمع‌ورزی «ترامپ» نشد. «ظریف» در توئیترش نوشت: وقتی E3 - آلمان، انگلیس و فرانسه - هفته گذشته باقی‌مانده‌های برجام را برای خودداری از (افزایش) تعرفه‌های (دولت) ترامپ (برای کالاهای وارداتی اروپایی) فروختند، هشدار دادم که این امر تنها او را حریص‌تر خواهد کرد. بعد از فروختن شرافت و از دست دادن هرگونه اصول اخلاقی و قانونی، یک تهدید دیگر در زمینه تعرفه مطرح شده است. بهتر است اتحادیه اروپا عملکرد بهتری در زمینه اعمال و اجرای حاکمیت از خود نشان دهد.

 

«درصورتی‌که اروپایی‌ها به تعهدهای خود برگردند، ایران هم کاهش تعهدها را متوقف می‌کند؛ اما اگر اروپایی‌ها به رویه خود براساس بازی‌های سیاسی ادامه دهند ـ زیرا هیچ محمل قانونی نداردـ، ما امکانات متعددی داریم. در نامه رئیس‌جمهور آمده اگر این موضوع به شورای امنیت ارجاع شود، خروج ایران از NPT مطرح خواهد بود، اما پیش از آن برنامه‌های دیگر را می‌توان در دستور کار قرار داد.»
حالا خروج از NPT تازه‌ترین تهدید ایران است. شاید هم آخرین برگ برنده‌ای که می‌تواند رو کند و به عنوان ابزار تهدیدی در دست داشته باشد، شاید اروپایی‌ها از راهی که رفته‌اند برگردند.
سخنان «ظریف» درباره احتمال خروج ایران از NPT باعث شد بسیاری در داخل و خارج شوکه شوند. به‌ویژه این‌که این سخنان در اوج فشار و تنش در خاورمیانه و همزمان با به‌کارگیری «مکانیسم‌ماشه» مطرح شد و بیش از اروپا، اسرائیل را ترساند. «نتانیاهو»گفته ایران تا چندماه دیگر می‌تواند به بمب اتم دست پیدا کند و اخیراً هم در یک گزافه‌گویی جدید مدعی شده «ایران چیز بسیار بدی است!»
اما تمام کشورهای دنیا به NPT نپیوسته‌اند. تاکنون ۱۸۸ کشور جهان با امضای آن به پیمان‌نامه پیوسته‌اند. هند، پاکستان و اسرائیل این پیمان‌نامه را نپذیرفته‌اند. کره‌شمالی نیز پس از نقض پیمان در نهایت از این پیمان‌نامه خارج شد.
طبق این معاهده کشورهای دارای سلاح هسته‌ای نباید به‌طورمستقیم یا غیرمستقیم به کشورهای غیربرخوردار در راه تحصیل این سلاح کمک کنند و کشورهای غیربرخوردار متعهد می‌شوند در این راه تلاش نکنند؛ هر چند به موجب ماده ۴ برخوردارها متعهد شده‌اند که فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز را در اختیار غیربرخوردارها قرار دهند.
تهدید ایران به خروج از NPT حتی روس‌ها را هم نگران کرده است. «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد هسته‌ای روسیه،روز دوشنبه در نشست خبری در این باره گفت: ما از ایران می‌خواهیم از پیمان منع انتشار سلاح‌های هسته‌ای خارج نشود و در چهارچوب تعهدات خود در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بماند.
نماینده آمریکا در کنفرانس خلع سلاح هم در واکنش به موضوع از ایران خواسته پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند: «ما در آستانه برگزاری یک کنفرانس بازنگری هستیم و ایران تهدید می‌کند از این معاهده خارج خواهد شد. این حامل پیامی بسیار منفی است. ایران باید به رفتار مخرب خود خاتمه دهد و با آمریکا برای حصول یک توافق بر سر میز مذاکره بنشیند که نه تنها به موضوع هسته‌ای رسیدگی می‌کند، بلکه سایر مسائل مورد نگرانی ما ازجمله، توسعه موشک‌های بالستیک و فعالیت‌های مخرب در سراسر جهان را در بر می‌گیرد.»
اما اگر تهدید ایران عملی شود، چه اتفاقی می افتد؟ درمورد این موضوع، دو رأی مختلف وجود دارد. درحالی‌که برخی معتقدند خروج از NPT نمی‌تواند برای ایران دردسر ایجاد کند؛ برخی دیگر تاکید دارند این اتفاق می‌تواند مشکلات بسیاری را برای کشور به وجود بیاورد.
تابناک در گزارشی که به‌تازگی در این رابطه نوشته می‌گوید: «بر اساس ماده۱۰ مفاد ذکر شده در قانون منع گسترش سلاح‌های اتمی «هر دولتی باید حق داشته باشد در اجرای حاکمیت ملی خود درصورتی‌که احساس کند موارد فوق‌العاده‌ای در رابطه با موضوعات این پیمان، منافع حیاتی کشورش را به مخاطره انداخته است، از پیمان خارج شود. در این صورت باید سه ماه پیش از خروج، به تمام هم‌پیمانان و شورای امنیت سازمان ملل متحد اطلاع دهد. در چنین اطلاعیه‌ای باید موارد فوق‌العاده‌ای که از نظر آن کشور منافع حیاتی‌اش را به مخاطره انداخته نیز ذکر شود.» آنچه تاکنون برای جمهوری اسلامی ایران از عضویت در این پیمان حاصل شده، چیزی نبوده که در اهداف آن تشریح شده است.
درحالی‌که «تابناک» تاکید دارد بنا به قانونNPT،خروج از این معاهده برخلاف قانون نیست و نمی‌تواند تبعات خطرناکی برای کشور داشته باشد، روزنامه «ستاره‌صبح» تاکید دارد: خروج از NPT می‌تواند مشکلات عدیده‌ای را برای ایران و ارتباطات اقتصادی خارجی‌اش ایجاد کند.
در بخشی از مقاله‌ای که ستاره صبح در رابطه با NPT نوشته، آمده است: «پیامد این تصمیم هم برای ایران و هم برای غربی‌ها سنگین خواهد بود و هر دو طرف ضرر خواهند کرد. تبعات خروج ازNPT این است که همکاری ایران با کشورهای هم‌سوتر نظیر روسیه،چین، هند، ترکیه و… که تا حدی با ایران مراودات اقتصادی و تجاری دارند، دچار مشکل خواهد شد. اگر ایران از NPT خارج شود، معنایش رفتن به سمت فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز هسته‌ای است. چنین تصمیمی دشمنان ایران را زیادتر و دوستانش را کمتر خواهد کرد. بنابراین بهتر است درباره سایر تبعات این تصمیم که ممکن است ایران متهم به ساخت سلاح هسته‌ای کنند، اندیشیده شود و سخنی از خروج از NPT به میان نیاوریم؛ زیرا نتایج خوشایندی برای ایران نخواهد داشت و ایران را در دنیا منزوی خواهد کرد.»
اکثر واکنش‌های موافق و مخالف درباره خروج احتمالی ایران از NPT پیرامون فشار به آمریکا و از سویی احتمال ازدست‌دادن چین و روسیه است.
تهدید به خروج از NPT می‌تواند توازنی ایجاد سازد که آمریکایی‌ها از تشدید فشار چشم‌پوشی کنند و اگر قرار باشد توافقی حاصل شود، ایران از امتیاز بالایی برخوردار باشد. اما از سوی دیگر به مخاطرات هم باید فکر کرد. بخش وسیعی از جهان ازجمله روسیه و چین پیمان NPT را معادل ساخت سلاح اتمی می‌دانند و اجماع علیه ایران بیش‌ازپیش تقویت می‌شود. اگر بین آمریکا، روسیه و چین در مباحث اقتصادی و تحریم‌ها، اختلاف وجود دارد در حوزه مباحث عدم‌اشاعه سلاح اتمی، شاهد وحدت‌رویه هستیم. همان‌طورکه روس‌ها و چینی‌ها به هر 6 قطع‌نامه علیه ایران رأی مثبت دادند، وحشت و نگرانی آن‌ها از دستیابی ایران به سلاح اتمی، روسیه و چین را کنار آمریکا قرار می‌دهد.

ادامه از صفحه یک ...
آمریکا به اروپا تأیید شد، اما این پرسش بی‌پاسخ ماند که هدف نهایی آمریکایی‌ها از وادارکردن اروپا به فعال‌سازی مکانیسم حل اختلاف چه بود؟ آیا آن‌ها می‌خواستند ایران را برای مذاکره تحت فشار قرار دهند یا این‌که دنبال افزایش فشار‌ها بر ایران بودند؟ اروپایی‌ها بعد از فعال‌سازی این مکانیسم خواستار از سرگیری مذاکرات با ایران جهت امضای توافق جدید یا به تعبیر نخست‌وزیربریتانیا امضای «توافق ترامپ» شدند.
تضعیف ایران از درون
آمریکا که ظاهراً بعد از ماجرای ترور شهید «سلیمانی» از آرام شدن اوضاع خاورمیانه مطمئن شده، هیچ تمایلی برای ورود به مذاکره با ایران نشان نمی‌دهد و حتی بر تحریم‌ها علیه ایران اضافه می‌کند. وزارت خزانه‌داری آمریکا سه ماه فرصت داده که طرف‌های خارجی از دادوستد با بخش صنایع و معادن ایران منصرف شوند. برخی منابع آمریکایی می‌گویند آمریکا از وضعیت فعلی راضی است و به امید وقوع فروپاشی در ایران، خواهان ادامه این وضعیت است.
البته باید گفت زمانی‌که دولت ترامپ از برجام خارج شد و کارزار «فشار حداکثری» علیه ایران را طراحی کرد، از سوی بسیاری از ناظران به جنگ‌طلبی در برابر ایران متهم شد. این در حالی است که «ترامپ» به‌رغم استخدام افراد تندرویی مانند «بولتون»، دنبال جنگ نظامی مستقیم و تمام عیار با ایران، به سبک جنگ‌های عراق و افغانستان، نبود. اما تشدید فشار‌ها بر ایران، خصوصاً تحریم کل صادرات نفت این کشور، رویارویی نظامی محدود و مقطعی میان تهران و واشنگتن را محتمل کرد. در نتیجه، آمریکایی‌ها با اعزام نیرو‌ها و تجهیزات نظامی بیشتر به خاورمیانه، به فکر برقراری نوعی بازدارندگی در مقابل ایران افتادند. بعد از ترور سردار سلیمانی، آمریکایی‌ها ادعا کردند که این بازدارندگی ایجاد شده و در نتیجه احتمال جنگ تمام عیار، کمتر شده است. اما این اجتناب از جنگ به هیچ وجه به معنای تمایل کاخ سفید برای ورود به مذاکره یا صلح با ایران نبود. بلکه راهی برای حفظ فشار‌های اقتصادی بر ایران بود بدون این‌که این کشور بتواند تحریم‌ها را برای آمریکا هزینه‌مند کند. آمریکایی‌ها به صراحت به این مسئله اشاره می‌کنند که در صورت ادامه این فشارها، ایران از داخل به فروپاشی دچار شود. مقامات آمریکایی می‌گویند با فروکش‌کردن خصومت‌ها بین ایران و آمریکا، دولت ترامپ به‌دنبال حفظ فشار‌ها علیه تهران بدون سوق دادن منطقه به یک تقابل جدید است. آنان مطمئن هستند که ایران و متحدان منطقه‌ای‌ دنبال اجتناب از جنگ مستقیم با آمریکا هستند. از دیدگاه اعضای کلیدی تیم امنیت ملی ترامپ، ایران در اثر تقابل ضعیف شده و سعی می‌کند موقعیت داخلی خود را تقویت کند. مقامات ارشد آمریکا ترامپ را تشویق می‌کنند که محکم بایستد، اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را ادامه دهد و منتظر بماند که آیا اروپایی‌ها برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران اقدام می‌کنند یا نه. برخی از کسانی که از تصمیم ترور سردار سلیمانی در سوم ژانویه حمایت کردند، ادعا می‌کنند که استمرار فشار بر ایران می‌تواند حکومت را تضعیف و حتی در آینده نزدیک موجب فروپاشی شود.
ادای ریگان در ارتباط با شوروی
مقامات دولت ترامپ در ظاهر می‌گویند آن‌ها دنبال «تغییر رژیم» در ایران نیستند، اما برخی مقامات آمریکا معتقدند که فروپاشی در ایران می‌تواند راهِ روی کار آمدن یک دولت میانه‌روتر را هموار کند. به عبارت دیگر، آمریکایی‌ها استراتژی «ریگان» در برابر شوروی را اجرا می‌کنند.
دولت ترامپ، خصوصاً وزارت خارجه آن، بار‌ها تمایل خود به استفاده از استراتژی ریگان در برابر شوروی را نشان داد. بر همین اساس، آن‌ها به موازات اعمال فشار‌های سنگین اقتصادی از ورود به جنگ مستقیم با ایران خودداری می‌کنند. اما درعین‌حال، از مذاکره با ایران هم اجتناب می‌کنند. تاکنون، فرانسه، عمان، ژاپن، عراق و قطر سعی کرده‌اند آمریکا را به مذاکره با ایران ترغیب کنند. ایران نیز بار‌ها اعلام کرده که در صورت رفع تحریم‌ها، حاضر است با آمریکا مذاکره و دیدار کند. ولی آمریکا مصرانه بر ادامه تحریم‌ها تاکید می‌کند.
از سوی دیگر، ایران، سیاست آمریکا را درک می‌کند و ظاهراً از اهداف نهانی آن مطلع است. بزرگ‌ترین کلاهی که سر ترامپ رفت، بر سر برجام بود. آن‌ها به ترامپ فکر می‌کرد اگر از برجام خارج شود و تحریم فوق‌العاده را نسبت به ایران اعمال کند، این نظام سقوط می‌کند؛ در واقع او می‌خواست ادای ریگان درباره شوروی را دربیاورد. براساس همین ارزیابی، ایران گام‌هایی برای توقف کاهش اثرات تحریم‌های آمریکا برداشته تا جلوی فرسایش اقتصادی را بگیرد.
 در هشت ماه گذشته، دولت ایران پنج گام در قالب روند کاهش تعهدات هسته‌ای برداشت تا اروپا را به تأمین منافع ایران وادار کند و اکنون که اروپایی‌ها به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت تهدید می‌کنند، ایران گزینه خروج از پیمان ان‌پی‌تی و حتی ساخت بمب هسته‌ای را مطرح کرده است.

با این‌که هنوز چند هفته تا شروع رسمی تبلیغات انتخابات مجلس یازدهم زمان باقی است، اما تعدادی ازکاندیداها کارشان را شروع کرده‌اند. دراین میان موضوع قابل تأمل و پیگیری، فعالیت «کمپین‌های تشویقی پولی انتخاباتی» است که از حدود دو هفته گذشته در صفحات شبکه‌های مجازی به راه افتاده است. درصفحه اطلاعات این نوع کانال یا گروه‌های تبلیغاتی، توضیحی با این مضمون درج شده «کلیه واریزها و هزینه‌های گروه از سوی ستادهای انتخاباتی است. به‌ازای اضافه‌کردن افراد درگروه، بر حسب تعداد مبالغی از یک میلیون تومان تا 10 میلیون تومان پرداخت می‌شود.» در خوش‌بینانه‌ترین حالت حتی اگر این یک راه تشویقی برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی باشد، چرا به‌طورشفاف راجع‌به ماهیت آن صحبت نمی‌شود و اگر یک اقدام غیرقانونی است علت سکوت مقامات نظارتی بر فضاهای سایبری نسبت به این نوع فعالیت که برای همگان سؤال‌برانگیز شده، چیست؟
موضوع را با دبیرکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در میان گذاشتیم. اتفاقاً او نیز وجود چنین فعالیتی را رد نکرد و گلایه‌هایی نیز از کم‌کاری شورای نگهبان و قوه قضاییه در مواجهه با این موضوع داشت. «سیدقاسم جاسمی» درگفت‌وگو با «نسل‌فردا» عنوان کرد: به نظرمن اولاً، این اقدامات جزو تبلیغات زودهنگام است و دستگاه‌های نظارتی مانند وزارت اطلاعات باید دخالت و نظارت داشته باشند. همچنین قوه قضائیه باید به این موضوع ورود پیدا کند. این نماینده مردم کرمانشاه ادامه داد: دوما، بگویند پول‌هایی را که این‌ها برای تبلیغات این‌چنینی می‌آورند از کجاست؟ ما برای این نوع پول‌ها قانون شفاف‌سازی داریم. بسیاری از نمایندگان رأی دادند که شفاف‌سازی شود. باید معلوم شود این میلیون میلیون تومان‌ها از کجا می‌آید و چرا هزینه می‌کنند؟!
جاسمی، با تاکید بر این‌که وظیفه شورای نگهبان و نهادهای اطلاعاتی است که پیگیر این موضوع باشند، تصریح کرد: باید به‌طورجدی با کمپین‌های تشویقی پولی برخورد شود. بعضی‌ها را می‌بینیم که از همین الان درسطح شهر بنر زده‌اند که مثلاً «فردا شب سخنران فلانی است!»  شورای نگهبان کجاست؟ چرا با این‌ها برخورد نمی‌کند؟ مطمئناً زمانی می‌توان گفت دستگاه‌های حقوقی و قضایی واقعاً به خوبی وظایف خود را انجام داده‌اند که برهمه ابعاد نظارت کامل داشته باشند. وی با اشاره به تجارب تبلیغاتی ادوار گذشته، خاطرنشان کرد: همه ما دوره‌های قبل انتخاباتی را دیده‌ایم که چگونه کاندیداها علیه یکدیگر جوسازی می‌کنند. اگر شورای نگهبان و قوه قضاییه درراستای ممانعت از تخریب و تبلیغات‌سوء کاری بکنند و وظایف خود را به گونه‌ای دقیق انجام دهند به‌نحوی‌که سطح و شرایط انتخابات برای همه کاندیداها و نمایندگان یکسان باشد، آن وقت اقدام ایده‌آل و مناسبی انجام شده است. دبیرکمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: نماینده یا کاندیدای متخلف در هر پست و جایگاهی که باشد باید مورد برخورد واقع شود. باید از الان به این‌ها اجازه راه انداختن ستادهای تبلیغاتی پولی را ندهند؛ فردا خیلی دیر است. جاسمی، در واکنش به پرسش «هاشمی‌زایی» نماینده مردم تهران مبنی‌برحرام‌بودن دریافت پول نمایندگانِ ردصلاحیت شده نیز بیان داشت: شورای نگهبان هم 6 حقوق‌دان و هم مجتهد دارد و این‌ها می‌توانند اعلام کنند حقوقی که سه ماه دیگر این نمایندگان دریافت می‌کنند، حلال است یا حرام! نماینده مردم کرمانشاه اضافه کرد: همکاران رد صلاحیت شده تا ششم خرداماه 99 نماینده هستند و شاهدیم که این افراد در بحث قانون‌گذاری از بقیه تلاش بیشتری دارند. وی یادآور شد: آقای هاشمی‌زایی، نظر شخصی خودش را داده و باید مجمع بگوید که حرام است یا خیر. اگر حرام اعلام شود، من هم به‌جای نمایندگان رد صلاحیت شده باشم حقوق نمی‌گیرم. ضمن این‌که هنوز مشخص نیست و در 24 بهمن‌ماه تعیین تکلیف نهایی می‌شوند؛ احتمال دارد همه این‌ها احراز صلاحیت شوند و برگردند.