در گفتوگو با رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهران مطرح شد
تعداد بازدید : 10
جایگاه رسانههای ایران درفضای بینالمللی نزدیک به صفر است!
نویسنده : دریاوفایی / گروه ایران
در دنیای ارتباطات قدرت جاذبه رسانههای خارجی را نه میتوان انکار کرد و نه به مخاطبانش برای گزینش آن ایراد گرفت. این موضوع طی یکی دو دهه اخیر درکشورمان وضوح بیشتری دارد اما علت ترجیح و علاقهمندی مردم به حجم وسیعی از تولیدات صوتی وتصویری به ویژه بخش خبری آن طرف مرزها چیست؟ چرا اکثریت جامعه ایران خوراکهای رسانهای خارجی بیشتر مورد پسندشان است؟ و موضوعاتی از این دست که ضروری است در این برهه از تاریخ کشورمان بیشازپیش مورد واکاوی و اصلاح قرار گیرد. آنچه در ادامه میخوانید پاسخ به چند پرسش مطرح شده پیرامون این مباحث است که توسط دکتر «سیدوحید عقیلی» رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنرو ارتباطات تهران ارائه شده است.
-
امروزه مردم کشور به محصولات خبری برونمرزی بیشتر از رسانههای داخلی تمایل نشان میدهند. علت موفقیت رسانههای خارجی درجذب مخاطب چیست؟
بحث بزرگراههای اطلاعاتی و فضای مجازی از دهه 1980 که ده سال پس از آن به بزرگراههای اطلاعاتی یعنی اینترنت ختم شد، از ابتدای هزاره سوم یعنی سال دوهزار در فضای مجازی شروع به رشد حداکثری کرد. این تکنولوژیها به طرز عجیبی طی دو دهه اخیر درکنار جهانی شدن اقتصاد و یکسری پیشزمینههای دیگر شامل برنامهریزی-سیاستگذاری و ادامه سلطهای که کشورهای استعماری در دهههای گذشته داشتند و امروزه به این تکنولوژیها مجهزشدند، به اضافه نگاهی که از نظر آموزش داریم، رشد کرد. یعنی در دانشگاههای این کشورها رشته ارتباطات و روزنامهنگاری و آموزشهای لازم از دهههای گذشته با برنامهریزی دقیق هدفگذاری شد و برای آن بودجه شکل گرفته است. درواقع بال برنامهریزی بودجه است. اگر در برنامهریزی بودجه را در نظر نگیریم خیلی عقب میافتیم. خبرگزاری «الجزیره» قطر که نقش بسیار فعالی را در شناساندن کشور قطر داشت، حتی زمانی که عربستان و امارات متحده میخواستند قطر را از شورای همکاری خلیج فارس بیرون کنند یکی از شروطشان برای بازگشت قطر این بود که تلویزیون الجزیره تبلیغاتش را علیه عربستان کم کند؛ به این میگویند قدرت. جالب است آن طور که ما شنیدیم و تحقیق کردیم ولیعهد قطر بودجه شبکه الجزیره را چند سال قبل از آن (دهه 1990) به یک عده میدهد و درکنار آن برنامهریزی میشود و حتی الگوی مدیریت رسانهای الجزایر را مشخص میکند. درواقع کشور قطر انحصار شبکه CNN را میشکند و جالب است تلویزیون الجزیره بعد قرارداد همکاری با BBC و CNN امضا میکند. تمام اینها ترجمه همان برنامهریزی، آیندهنگری و بودجه است که خدمتتان گفتم. درکنار بودجه آموزش هم هست. قطریها در الجزیره بیشتر نیروهایشان افرادی هستند که از کشورهای دیگر آمدند. ولی تأسف این است که ما در کشورمان به موضوعاتی که گفتم دقت نکردیم. در کشور ما تعداد قابل توجهی دانشجویان و افرادی که در حوزه خبر هستند به طور عمده در دانشکدههای صدا و سیما، علامه، تهران، سوره وآزاد هستند و یکی از موضوعاتی که میشود درمقطع فوقلیسانس و دکترا راجع بدان تحقیق کرد همین پرسشی است که مطرح کردید. یعنی بهرغم وجود این تعداد دانشجوی بااستعداد، این همه نیرو و آموزشی که انجام میشود چرا ما نهایتاً درکشورمان نمیتوانیم روزنامههای توانمند و روزنامهنگارانی که بتوانند خواستهها و اهداف و رسالت نظام جمهوری اسلامی ایران را به دنیا معرفی کنند و یا حداقل کمک کنند، نداریم. شاید در راس همه اینها خواستن باشد یعنی اراده کنیم چنین چیزهایی داشته باشیم.
-
اگر به دلیل کرونا مجبور به گفتوگوی تلفنی نبودیم، صحبتهای شما جای پرسش و پاسخگویی بیشتری داشت اما ناگزیرهستیم از آسیبشناسیهای عمیقتر صرفنظر کنیم و به سراغ پرسش بعدی برویم. رسانههای ایران درفضای بینالمللی چه جایگاهی دارند؟
حدود 12 سال در روزنامه تهران تایمز فعالیت داشتم. آن موقع حداقل دوسه سالش در زمان جنگ تحمیلی بود. آن موقع هنوز ماهواره نیامده بود. یعنی اواخر 1991CNN به عنوان اولین شبکه ماهوارهای دنیا آمد. قبل از آن در بحث بینالمللی و تاثیرگذاری رسانهها فقط روزنامه و رادیو فعال بود و هنوز تلویزیون هم در این حوزه نبود چون ماهواره نبود. بعد آن موقع رسانههای نوشتاری فقط تهران تایمز در چند تا کشور توزیع میشد. اما الان ما هم فضای مجازی داریم و هم حداقل سه شبکه تلویزیونی «پرستیوی» و یکی هم «العالم» و «الکوثر» را داریم اما دو شبکه اول شاخصتر هستند. بین آنچه که مطلوب است یعنی انتظاری که ما از فعالیت سازمانها- نهادها-مؤسسات- رادیووتلویزیون- صدا وسیما و آنچه که موجود است داریم یک شکاف بسیار بزرگی وجود دارد. یعنی با این تواناییها و این امکانات ما و عملکردی که میبینیم یعنی تاثیرگذاری نظام رسانهای و نظام تولید محتوا- تولید خبر- تولید تفسیر و... اصلاً با پتانسیلهای ما تناسبی ندارد. یعنی بین نیروهای بالقوه و آنچه ما بالفعل باید ببینیم، سهم ما در تولید محتوا چه ازنظر ماهواره و چه مطبوعات و فضای مجازی چیست، با نهایت تأسف شکاف زیادی دارد.
-
نمیتوانیم بگوییم درفضای بینالمللی جایگاه قابل قبولی داریم؟
متاسفانه بله. نمیتوانیم چنین ادعایی داشته باشیم. باید گفت اگر همین پرستیوی و العالم هم نبود که هیچی! این دوشبکه را هم یک تعدادی که طرفدار نظام جمهوری اسلامی هستند تماشا میکنند و بقیه نگاه نمیکنند؛ البته آمار دقیقی در این زمینه ندارم. به هرصورت ما چه طرفدار تکنولوژی باشیم چه نباشیم، چه تئوری توطئه را قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم، واقعیت این است که در فضای بازارهای مالی دنیا سهم ما چیزی حدود صفرممیزصفرصفر یک یا دو است یعنی تقریباً نزدیک خود صفرو متاسفانه این درمورد تولید محتوا درشبکههای مجازی و سطح بینالملل هم صدق میکند.
-
ترسیم شما از چشمانداز روزنامهنگاری در ایران چیست؟
با اوصافی که گفته شد اینکه به برنامهریزی، بودجه و آیندهنگری و اراده نیاز دارد، جوابم مشخص است.
ما به مقرراتزدایی، تکنولوژی کامل و به روز و رقابت نیاز داریم تا بتوانیم تکانی بخوریم. تلویزیون و ماهواره ما از الجزیره قویتر نیست ولی ما در ایران دانشکدههای قوی علوم ارتباطات و روزنامهنگاری داریم. این دانشکدهها که قبلاً هم اشاره شد طی دو دهه گذشته، چند هزار دانشجوی مقطع دکترا و فوق لیسانس روزنامهنگاری تربیت کردند. این فارغالتحصیلان الان دارند چکار میکنند؟ باید گذشته را مرور کنیم، وضعیت کنونی را تجزیه و تحلیل و برای آینده هدفگذاری کنیم.
-
به نظرشما نقش و اثرگذاری مطبوعات و رسانههای ما در دوره کنونی نسبت به مطبوعات گذشته (قبل از پیروزی انقلاب) در سرنوشت کشورمان چگونه است؟
این بحث ناظر بر درنظرگرفتن متغیرهای متعدد و بحثی مقایسهای و تاریخی است و از طرفی با درنظرگرفتن ابعاد تکنولوژیک، حاکمیتی، نظام رسانهای و تغییرات شگرفی که در حوزه روابط بینالملل ایجاد شده و امروز کار این حوزه ارتباط تنگاتنگی با کار رسانهها دارد، بنابراین زمان جداگانهای را برای پاسخگویی میطلبد.