ادامه از صفحه یک:
با ضربات کوچک و به مرور زمان شما را نابود کنند، به هرحال رقابت بالا در بازار کار دلیل شکست 19% از استارتآپهاست.
5 - قیمتگذاری/ هزینهها (18%)
بهترین راه برای درک نحوه قیمتگذاری یک محصول این است که قیمتی روی آن بگذارید و ببینید چه اتفاقی میافتد. یا تعداد زیادی پیشنهاد برای افزایش دادن قیمت محصول دریافت میکنید یا هیچ کس محصول را نمیخرد و باید قیمت را پایین بیاورید. آیا میتوانید تمام هزینههای شرکت را برآورد و تأمین کنید در حالی که به طور همزمان باید حواستان به این باشد که محصولی نه چندان گران و نه خیلی ارزان به بازار عرضه کنید؟
متاسفانه یکی از دلایل شکست استارتآپها این است که از عهده قیمتگذاری محصول برنمیآیند. این اقدام برای ایجاد تعادل بین درآمد و مخارج لازم است، چرا که سنگینتر شدن هر طرف ترازو به معنای شکست شرکت خواهد بود.
6 - محصول ضعیف (17%)
بعضی از بنیانگذاران استارتآپها؛ وقتی بحث محصول پیش میآید کم میآورند و دلیلش آن است که در واقع اصلاً نمیدانند چه میکنند همچنین میتواند به این دلیل باشد که قبل از وارد شدن به یک زمینه کاری سعی نکردند آن را به خوبی بشناسند.
7 - نیاز/ کمبود مدل کسب و کار (17%)
مدلهای کسب و کار هدفشان ایجاد جذابیت بیشتر نیست و قرار هم نیست که سرگرم کننده باشند اما عاملی بسیار ضروری در موفقیت استارتآپها هستند. متأسفانه 17% از استارتآپها چون به موقع این درس را یاد نمیگیرند شکست میخورند.
8 - بازاریابی ضعیف (14%)
مهم نیست محصولتان چه قدر عالی و با کیفیت است، اگر هیچ کس از وجود آن اطلاعی نداشته باشد فروش آن با شکست مواجه خواهد شد. بازاریابی ضعیف از علل عمده شکست بسیاری از استارتآپهاست و سؤالات بسیاری در مورد آن مطرح میشود. ممکن است در ابتدای کار به یک تیم روابط عمومی حرفهای نیاز نداشته باشید، اما از شکست استارتآپهای دیگر در این زمینه درس بگیرید و بازاریابی را نادیده نگیرید.
9 - نادیده گرفتن مشتری (14%)
هر چقدر بر اهمیت بازخورد مشتریان تأکید کنیم باز هم کم است. از همان ابتدای شکلگیری ایده تا توسعه و آزمایش محصول باید این نکته را در نظر بگیرید. بهتر است در ابتدا با کیفیت محصول در حد معقول آغاز کنید اما بعد آزمایش، آزمایش و آزمایش کنید. وقتی صحبت از دلایل شکست استارتآپها به میان میآید، واقعاً عجیب است که این دلیل بالاتر از 14% نیست.
10 - محصولات از مد افتاده (13%)
برخی از استارتآپها قبل از اینکه بازار یا تکنولوژی لازم وجود داشته باشد کارشان را آغاز میکنند. برخی دیگر خیلی دیر شروع میکنند، البته شاید خودشان نمیدانند که خیلی دیر دست به کار شدهاند.
11 - از دست دادن تمرکز (13%)
راهاندازی یک شرکت زمان، تلاش، پول و تمرکز زیادی نیاز دارد. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به راحتی تمرکزتان را از دست میدهید یا عادت به تمام کردن کاری که شروع کردهاید ندارید، ممکن است عاقبت استارتآپ شما هم شبیه به 13% شکست خورده این دسته شود.
12 - عدم هماهنگی تیم و سرمایهگذاران (13%)
آیا میدانید گاهی اوقات ایده هم خانه شدن با بهترین دوستتان میتواند چقدر وحشتناک باشد؟ در نگاه اول ایده جالبی به نظر میرسد چون به عنوان دو دوست عاشق یکدیگر هستید و از اینکه زمانتان را با هم بگذرانید لذت میبرید، هر دو به بهداشت اهمیت میدهید اما وقتی که تصمیم میگیرید در کنار هم زندگی کنید، نتیجه آن میشود که هم بهترین دوستتان را از دست میدهید و هم به یک مکان جدید برای زندگی نیاز پیدا خواهید کرد! چنین کشمکشی ممکن است در یک تیم تازه تأسیس استارتآپی یا بین بنیانگذاران و سرمایهگذاران هم رخ دهد. در هر صورت، عدم هماهنگی راهی سریع برای شکست استارتآپهاست.
13 - تغییر مسیر (10%)
تغییر مسیر یکی دیگر از بخشهای طبیعی کار یک استارتآپ است. شما یک محصول را تولید میکنید، مطالبات کاربر را تست میکنید، متوجه میشوید تناسب محصول در بازار وجود ندارد و به سمت محصولات دیگری تغییر مسیر میدهید. در برخی موارد همین تغییر مسیر، شرکت را از سقوط نجات میدهد اما در دیگر موارد، این تغییر مسیر شرکت را به سمت یکی از دلایل بالا هدایت کرده و باعث شکست استارتآپ خواهد شد.
-
دیگر دلایل شکست استارتآپها
گزارشهای CB Insights در واقع 20 دلیل برای شکست استارتآپها معرفی کرده، در این مقاله تصمیم گرفتیم تنها به موارد بالای 10% بپردازیم. اگر علاقهمند به دانستن هفت دلیل دیگر هستید آنها عبارتند از: فقدان تعصب کاری (9%)، موقعیت مکانی بد (9%)، نداشتن سرمایهگذار (8%)، چالشهای قانونی (8%)، عدم استفاده از شبکه مشاوران (8%)، فرسودگی شغلی (8%) و تغییر مسیر ناموفق (7%).
منبع: www.startups.com/library/expert-advice/why-do-startups-fail