ضرورت توجه به مؤلفه شکاف نسلی در جریان تحولات اخیر
نویسنده : سامان سفالگر / گروه ایران
در پی فوت «مهسا امینی» دختر جوان سقزی و شکلگیری پدیده اعتراضات در بخشهای مختلف کشورمان، تحلیل و تفسیرهای زیادی جهت خوانش و تحلیلِ این مسئله و رویدادهای مرتبط با آن، از جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی، جامعهشناسی، روانشناسی، آسیبشناسی رفتاری و غیره ارائهشده است. درواقع، کارشناسان و تحلیلگران در حوزههای مختلف هرکدام به نحوی سعی کردهاند تا بخشی از روند اعتراضات جاری در ایران را بررسی کرده و با تحلیلِ زمینهها و ابعاد مختلف آن، چهارچوبی مناسب جهت حل مسائل و مشکلات را به سیاستگذاران و مقامهای ارشد کشورمان ارائه کنند.
بااینهمه، اینطور به نظر میرسد که حضور طیفهایی از نوجوانان و جوانان در جریان اعتراضات اخیر کشورمان را بایستی بهمثابه پدیدهای مهم ارزیابی کرد که مطالعه جدی این پدیده، یکی از ضروریات و نیازهای کشور در شرایط فعلی است. اکنون اینطور به نظر میرسد که اوجگیری شکاف عمیق نسلی در ایران، یکی از مهمترین محرکهای حضور نوجوانان و جوانان در جریان اعتراضات بوده است.
طیفی که از حیث اندیشه، رفتار و حتی طریقه صحبت کردن، تفاوتهای قابلتوجهی را با نسلهای پیشین خوددارند و اساساً در جهانِ خاص خودشان زندگی میکنند. این طیف، سالهاست که به دلیل حضوری فعال در فضای مجازی و یا مواجهه با پدیده بازیهای رایانهای، برنامههای ماهوارهای و امثالهم، عملاً در فضای ذهنی رشد کردهاند که اصول و مبانی ابتدایی آن نشاءت گرفته از هرجایی الا فرهنگ ایرانی-اسلامی بوده است. در این چهارچوب، جهانِ ذهنی این گروههای سنی نوجوان و جوان، با دادهها و محتویاتی پرشده که برنامهریزی و ارائه آنها با مدیریتِ سیاستگذاران فرهنگی کشور و متناسب بافرهنگ خاص ایرانی-اسلامی نبوده است. در این فضا، سالبهسال، شکاف نسلی و تفاوت باورها در ایران تعمیق و گستردهتر شده است. در این راستا، نَه خانوادهها و نَه سیستم آموزشی و تربیتی کشور نیز نتوانستهاند کارایی چندانی را از خود نشان دهند. درواقع، این محیطها بهعنوان اصلیترین محیطهایی که یک نوجوان و یا جوان بخش اعظم زندگی خود را در فضای آنها میگذراند، نهتنها نتوانستهاند در شکلگیری جهانِ ذهنی طیف سنی مذکور کنشگری مؤثر داشته باشند بلکه حتی خودشان به صورتهای مستقیم و غیرمستقیم زمینه را جهت جذب شدن آنها به سمت دستور کارهایی که مطلوب کنشگرانی در خارج از ایران بوده فراهم کردهاند. در این فضا، شیوههای رفتاری و گفتاری خاصی از سوی نوجوانان و جوانان در طی سالهای اخیر ایجادشده که بعضاً حتی برنامههای رادیویی و تلویزیونی در کشورمان نیز این حس را پیداکردهاند که اگر از آنها در قالب برنامهسازیهای خود استفاده نکنند، عملاً از مدار رقابت عقبماندهاند. ازاینرو، شیوه خاص کنشگریهای فکری، رفتاری و گفتاری طیفها و نسلهای جدید کشورمان که تحت تأثیر فضای مجازی و دیگر محیطهای مشابه شکلگرفته نهتنها بهصورت غیررسمی پذیرفتهشده بلکه حتی در میز خطابههای رسمی نظیر صداوسیما نیز استفادهشده است. مسئلهای که در نوع خود کنشگری در زمینبازی که مهندسان و طراحان آن در کیلومترها ورای مرزهای ایران قرار دارند، تحلیل و ارزیابی میشود. ازاینرو، آنچه جامعه ایرانی اکنون در قالب اعتراضات و از منظر حضور نوجوانان و جوانان در آن مشاهده میکند، محصول پروژهای چندساله است که در فضای غفلت مسئولان فرهنگی، تربیتی و آموزشی و همچنین خانوادهها رخداده و در شرایط کنونی، جلوههای عینی خود را به نمایش میگذارد. موضوعی که اگر بنا باشد اکنون نیز مورد بیتوجهی قرار گیرد، در ادامه راه چالشها و بحرانهایی جدیتری را برای ایران ایجاد خواهد کرد. تردیدی نیست که در این مسیر، رفتارهای قهری کارگشا نخواهند بود و راهحل اساسی، تدوین و اجرای سیاستهای فرهنگی و اجتماعی جذاب (از منظر نسلهای جوان) با توجه به چهارچوبهای فرهنگی کشورمان است. میدان فرهنگ در ایران سالهاست که در گیرودارِ بوروکراسیهای اداری و برنامگیها، تضعیفشده و اکنون زمان کنشگری مفید، سازنده و البته علمی در این حوزه است.