واکاوی پالس های معنادار آمریکا به جنگ اوکراین
نویسنده : سامان سفالگر / گروه بینالملل
همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران از وقوع یک تغییر معنادار در سیاست خارجی آمریکا در قبال اوکراین خبر می دهند. در این راستا، اگرچه دولت بایدن سعی دارد تا با تداوم بخشیدن به حمایت های خود از اوکراین در جنگ با روسیه، از وقوع تغییرات ناخواسته به ضرر اوکراین که می تواند برگ های برنده قابل توجهی را در اختیارات جمهوریخواهان آمریکایی و طرح بهانه های گوناگون از جانب آن ها مبنی برناکارآمد بودن سیاست های دولت بایدن در رابطه با جنگ مذکور قرار دهد جلوگیری کند، با این حال، منازعات و معادلات سیاسی در آمریکا، حامل پالس های کاملا معناداری در مورد نوعِ رویکرد دولت آمریکا نسبت به جنگ اوکراین در آینده هستند. در این چهارچوب، دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق و جنجالی آمریکا که البته بسیاری وی را نامزد اصلی حزب جمهوریخواه در قالب انتخابات سال 2024 آمریکا نیز ارزیابی می کنند، به صراحت از ضرورت متوقف کردن حمایتهای آمریکا از اوکراین در ابعاد تسلیحاتی و مالی صحبت می کند و البته که دو سیاستمدار شناخته شده دیگر حزب جمهوریخواه که آن ها هم به دنبال شرکت موثر در انتخابات سال 2024 کشورشان هستند نیز به صراحت مواضعی شبیه به ترامپ اتخاذ می کنند و تداوم کمک های آمریکا به اوکراین را حامل هزینه هایی سنگینی برای کشورمان ارزیابی می کند. جالب اینکه ترامپ حتی بعضا از ایده واگذاری بخش هایی از خاک اوکراین به روسیه نیزحمایت هم کرده است. در این راستا، نکته قابل تامل این است که نظرسنجی های مختلف هم نشان می دهند که سیاستمداران حزب جمهوریخواه و حتی دموکرات ها، تمایل به مراتب کمتری را در قیاس با روزهای نخست جنگ اوکراین نسبت به ابراز حمایت های واشینگتن از کیِف نشان می دهند. در این فضا، حتی اگر بایدن بار دیگر پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 آمریکا شود هم، گزاره تداوم حمایت های مالی و تسلیحاتی آمریکا از اوکراین، با موانع و چالش های عدیده ای رو به رو است. زیرا اساسا کمک های اعطایی دولت آمریکا به اوکراین از مجرای نهادهای قانونگذاری این کشور نظیر مجالس سنا و نمایندگان(کنگره آمریکا) می گذرد و وقتی جوی سنگین و منفی در این رابطه نسبت به گزاره مذکور برقرار باشد، اینکه تصور کنیم کمک های آمریکا به اوکراین همچنان ادامه خواهند یافت و در حدی خواهند بود که اوکراینی ها بتوانند به نحوی موثر به جنگ خود با روس ها ادامه دهند، چندان واقع بینانه نیست. در کنار همه این ها، اینطور به نظر می رسد که با تیرهشدن چشم انداز تداوم کمک های آمریکا به اوکراین، روابط واشینگتن با پایتخت های اروپایی که منافع جدی را در قالب جنگ اوکراین دارند هم به شدت تیره و تار می شود. اهمیت این مساله زمانی بیش از پیش مشخص میشود که بدانیم اساسا اروپا نمی تواند به تنهایی و بدون کمک آمریکا، راه و مسیر حمایت از اوکراین در قالب جنگ آن با روسیه را به نحوی جدی دنبال کند و ظرفیت های آن در این حوزه به شدت محدود هستند. جالب اینکه به تازگی برخی با استناد به همین مساله و شرایط متزلزلِ تداوم حمایت آمریکا از اوکراین، حتی از گزاره احتمالی فروپاشی ناتو در آینده در پرتو اوج گیری اختلافات آمریکا و اروپا با محوریت جنگ اوکراین نیز سخن می گویند. معادله ای که عملا ماجرای جنگ اوکراین را به پدیده ای تبدیل کرده که برخلاف دوران آغاز اوج گیری بحران و ایجاد وحدت میان آمریکا و اروپا، اکنون به اصلی ترین مولفه که می تواند میان دو کنشگر مذکور ایجاد شکاف و اختلاف کند، تبدیل شده است و البته که شانس های کیِف جهت به پایان رساندن این جنگ در قالب سناریوهای مطلوب خود را نیز به نحو قابل ملاحظه ای تضعیف کرده است.