
2 نکته در مورد درخواست عفوِ جنایتکار بین المللی
تعداد بازدید : 0
بخشش جانی بزرگ!
نویسنده : سامان سفالگر / گروه تحریریه
به تازگی شاهد یک رویداد قابل تأمل در فلسطین اشغالی بودهایم. ماجرا از این قرار است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از زمان قبل از آغاز جنگ غزه، با طیف متنوعی از پروندههای قضایی با محوریت دریافت رشوه، کلاهبرداری و نقض اعتماد عمومی رو به رو بود، اکنون و پس از آتش بس جنگ غزه که با صدور حکم بازداشت بینالمللی وی از سوی دیوان لاهه به دلیل ارتکاب به جنایت علیه بشریت نیز همراه بوده، از رئیس جمهور صهیونیستها درخواست کرده تا فرمان عفو وی را صادر کند. در حقیقت، این درخواست به این معنا است که او میخواهد هرگونه پیگرد دستگاه قضایی رژیم اشغالگر قدس علیه وی متوقف شود و اینطور نباشد که او در صورت خروج از قدرت، با رسواییهایی نظیر بازداشت و حکم حبس سنگین رو به رو شود. جالب اینکه پیشتر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نیز از اسحاق هرتزوگ رئیس رژیمصهیونیستی درخواست کرده بود تا فرمان عفو نتانیاهو را صادر کند. تنها اندکی پس از این درخواست نتانیاهو، شاهد بازخوردهای منفی به آن در محیط بین المللی و حتی در عمق فلسطین اشغالی بودیم. به طورخاص برخی چهرهها و جریانهای سیاسی اراضی اشغالی به این موضوع اشاره کردند که اعطای عفو به نتانیاهو یک خیانت بزرگ به سیستم قضایی اسرائیل است و در مورد وی و جرایمش که نه مرتبط با جنگ غزه بلکه مربوط به پیش از رویداد مذکور است، بایستی عدالت اجرا شود. با این همه، در تحلیل این رویداد، توجه به دو نکته مهم به نظر میرسد. اول اینکه نتانیاهو در درخواست عفو خود، هیچکدام از اصول رایج برای چنین درخواستی را رعایت نکرده است. عرف سیاسی میگوید که فردی که خواهان عفو است باید به گناهان خود اقرار کند و سپس درخواست عفو را مطرح کند اما نتانیاهو نه تنها چنین نکرده بلکه مغرورانه خواستار عفو خود شده است و گویی این مساله را حق خود دانسته است. به بیان سادهتر، نتانیاهو پس از سیلی از جنایتهای دو ساله اخیر خود در غرب آسیا و همراهی دستگاههای نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس با خودش، این ادارک را دارد که نه یک مجرم بلکه یک قهرمان است و اعطای عفو به وی کمترین تشکری است که میشود از او کرد! این در حالی است که نه تنها برخی چهرههای سیاسی بلکه طیفهای قابل توجهی از افکار عمومی اراضی اشغالی نیز قویاً با این درخواست مخالفت کردهاند و آن را مداخله در کار سیستم قضایی صهیونیستها دانستهاند. این یعنی نتانیاهو در مورد جایگاه و وضعیتش در توهم صرف سیر میکند. نکته دوم اینکه رژیم اشغالگر قدس از هر منظری که بنگریم در وضعیت کنونی با بحرانهای جدی دست و پنجه نرم میکند. این رژیم نه تنها در داخل خود، بلکه در منطقه و جهان نیز با بحرانهای عدیدهای دست به گریبان است. از این رو، به نظر میرسد که مقامهای ارشد اسرائیلی و لابیهای نزدیک به این رژیم، سعی دارند با برخورد با نتانیاهو به عنوان یک مهره سوخته در آیندهای نه چندان دور، جنایات و رویههای مجرمانه این رژیم در ماههای گذشته را به عنوان اقدامات غلط نتانیاهو و نه نظام حکمرانی صهیونیستها معرفی کنند و از این رهگذر تا حدی نگرش افکار عمومی دنیا نسبت به خود را مثبت کنند. این در حالی است که جهان فریب این روایت سازیها را نمیخورد و البته که نتانیاهو نیز با وضعیت کنونی، به هیچ عنوان آینده خوبی نخواهد داشت.