وزیر امورخارجه ایران با محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان در دیدار با همتای پاکستانی خود گفت: مقابله با تهدید صهیونیسم برای منطقه و جهان اسلام تاکید شده است. «سید عباس عراقچی»،...

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد ازآغاز سی و چهارمین جشنواره تئاتر در استان خبر داد و افزود  : این رویداد هنری در ۲ بخش صحنه ای و خیابانی برگزار می‌شود. «احسان عابدی» در جمع اصحاب...

کتاب غرامت دل نوشته‌ کاظم سلطانی داستان عاشقانه‌  پرشوری دارد و عظمت دو عشق عمیق را برایتان به تصویر می‌کشد. رمان حاضر، شما را با این پرسش بزرگ روبرو می‌کند که آیا غرامت دلدادگی خویش را پرداخته‌اید؟
این  کتاب را انتشارات ویکتور هوگو  به قیمت 68 هزار تومان منتشر کرده است. بخرید، بخوانید و لذت ببرید.

 انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا آغاز شده و بازار گمانه زنی ها در مورد برنده احتمالی این انتخابات به شدت داغ شده است. در این چهارچوب، در مدت اخیر دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا یعنی دونالد ترامپ و کاملا هریس و البته تیم های انتخاباتی آن‌ها بر شدت تحرکات خود جهت افزایش شانس‌شان برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا افزوده اند. البته که عمده اقدامات آن ها نیز سلبی بوده است یعنی آن ها از طریق حمله به نامزد جریان مقابل و تخریب وی، سعی در اثبات خود و افزایش بخت انتخاباتی‌شان داشته اند. با این همه، به تازگی شاهد دو پالس معنادار به انتخابات مذکور بوده ایم. ماجرا از این قرار است که جان بولتون از چهره های تندروی حزب جمهوریخواه در موضع گیری هشدار داده که «اگر ترامپ پیروز انتخابات نشود، بدون تردید، درستی و صحت انتخابات را زیر سوال خواهد برد. موضوعی که یک احتمال جدی است و آمریکا باید خود را آماده مواجهه با آن کند». در تحولی دیگر، اخبار مختلف حاکی از آماده شدن نیروهای گارد ملی آمریکا در ایالت های مختلف این کشور جهت مقابله با شورش و ناامنی های احتمالی در این کشور در بحبوحه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تحولات پس از آن هستند. این دو پالس و نشانه مهم، در نوع خود از 3 پیام معنادار در مورد معادلات سیاسی-امنیتی جاری در آمریکا حکایت دارند. اولا، این تحولات حاکی از این هستند که دموکراسی آمریکایی و مانور گسترده دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی با محوریت آن دروغی بیش نیست و آن را نباید چیزی جز یک شوی تبلیغاتی برای آمریکا و رهبران آن در نظر گرفت. در حقیقت، واقعیت های آمریکا این مساله را فریاد می زنند که شکاف های سیاسی و اجتماعی در آمریکای کنونی به قدری افزایش یافته اند که فردی نظیر ترامپ به عنوان یکی از دو نامزد اصلی انتخابات آمریکا، با ایجاد تفرقه در این کشور سعی در کسب پیروزی برای خود دارد. موضوعی که می تواند جلوه ای از تحقق سناریوهای ناامیدکننده و تاریک برای آمریکا در ماه ها و سال های آتی باشد. نکته دوم اینکه دو رویدادی که پیشتر به آن ها اشاره شد در نوع خود این پیام را نیز مخابره می کنند که مردم در انتخابات آمریکا نَه تعیین کننده، بلکه صرفا یک اهرم هستند و غایت نهایی مد نظر سیاستمداران آمریکایی، صِرف قدرت‌طلبی است. موضوعی که نظام حکمرانی و دولتمردان آمریکا سال ها و دهه هاست از افشا شدن عیان آن ابا دارند اما اکنون این مساله به یک واقعیت عریان پیش چشم مردم آمریکا و البته جهانیان تبدیل شده است. و در نهایت سوم اینکه این قبیل تحرکات در نوع خود تلاش های چندین دهه ای رهبران آمریکا برای ایجاد تصویر یک مدینه فاضله از کشورشان در محیط بین المللی را نیز تا حد زیادی تضعیف کرده است. موضوعی که به یک نمود عینی از افول موقعیت بین المللی آمریکا هم تبدیل شده است. این مساله از چشم اندازی کلی بار دیگر این واقعیت را نشان می دهد که کریدورهای قدرت جهان از غرب به شرق عالم در حال تغییر هستند و آمریکا به عنوان سمبل نظام حکمرانی در غرب، دیگر از جذابیت و قدرت نرم سابق خود در محیط جهانی برخوردار نیست و دقیقا در حال تبدیل شدن به چیزی است که همواره از آن انتقاد می کرد و در برابر آن جبهه می گرفت.

سخنان رهبر انقلاب در دیدار اخیر دانش آموزان و دانشجویان درباره موضوع سلاح هسته‌ای بار دیگر مساله فتوای ایشان در این خصوص را برجسته کرده است به ویژه اینکه طی روزهای اخیر و برای دومین بار کمال خرازی مشاور رهبر انقلاب درباره احتمال تغییر دکترین هسته‌ای ایران هشدار داد  و افزایش برد موشک‌های ایران را هم چاشنی هشدار خود کرد. وی پیش‌از این درماه آوریل ۲۰۲۴ هم در خلال ۱۸ روز تنش بی‌سابقه با رژیم صهیونیستی هشدار داده بود که ایران اگر ناچار شود دکترین هسته‌ای خود را تغییر خواهد داد و تأکید کرد که تنها فتوای رهبر انقلاب این موضوع را فعلاً ممنوع کرده است. در کنار موضع گیری مشاور انقلاب، اخیرا محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی نیز گفته که «به کد‌های تولید محصولات اتمی دست یافتیم، فرزندان این مرز و بوم با تحقیقات و با تلاش شبانه‌روزی ایران را به تراز کشور‌های برتر دارنده فناوری هسته‌ای رسانده‌اند. » ایران اکنون غنی‌سازی ۶۰ درصد را انجام می‌دهد، اما درباره زمان رسیدن به ساخت بمب برآورد‌ها و تخمین‌های متفاوتی بین ۳ تا ۶ ماه زده شده است. با این همه فارغ از برآورد دقیق از این زمان، اظهارنظر اسلامی به این معناست که پازل تغییر دکترین نظامی، نه فقط در مقام مواضع یک دیپلمات کهنه‌کار که در داخل نیز با پشتوانه‌های فنی و حتی سیاسی همراه شده است.
تغییر دکترین نظامی در کشاکش مخالفان و موافقان
باید گفت ازمدت‌ها پیش برخی جریانات در داخل تلاش می‌کنند با فشار به سیستم، فتوای رهبری درباره «حرمت ساخت سلاح کشتارجمعی» کنار گذاشته شود و ایران را به سمت ساخت بمب هسته‌ای سوق دهد. از نگاه آنها ایران امروز تحت فشار است و برای رهایی از این فشار می‌توان با ساخت سلاح هسته‌ای از فشار خارج شد.  اما درمقابل این نگاه، برخی از  تحلیلگران رفتن به سمت دکترین دفاعی که سلاح‌های هسته‌ای را هم شامل شود، در این موقعیت خاص و حساس فعلی را  مثبت ارزیابی
نمی کنند. دلیل اول آنها این است که در حال حاضر جمهوری اسلامی از یک وضعیت ملتهب در حوزه سیاست داخلی و اقتصاد، برخورداربوده  و همین وضعیت می‌تواند بهانه‌هایی را در دست غربی‌ها بدهد که به بهانه تولید سلاح هسته‌ای توسط ایران، فشار‌های نظامی، تحریمی و اقتصادی را بر ایران، افزایش دهند ضمن اینکه اسرائیل از تمایل ایران به ساخت سلاح هسته‌ای خرسند خواهد شد و در پروپاگاندای خبری و رسانه‌ای به سرعت غرب و اروپا را تحریک می‌کند. نکته دیگر این که کشور‌های عرب منطقه و حتی روسیه موافق نیستند که ایران از حدی بالاتر، به غنی سازی بپردازد یا به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کند. درواقع آن‌ها این موضوع را تهدیدی برای خود ارزیابی می‌کنند. دلیل دیگر این که باید در نظر داشت این است که صرف داشتن سلاح هسته‌ای نمی‌تواند بازدارندگی ایجاد کند. نمی‌توانیم مطمئن باشیم اگر به این سلاح دست پیدا کنیم لزوما قدرت‌های جهانی را مجبور به تبعیت از خود کرده‌ایم ضمن اینکه این نوع سلاح، سلاحی متعارف هم نیست که بگوییم برای متوجه کردن جدیت خود، امتحانی از آن استفاده می‌کنیم.