رئیس جمهور منتخب آمریکا «سوزی وایلز» یکی از مدیران کارزار انتخاباتی خود را که گفته می‌شود از مورد اعتمادترین نزدیکان او در سیاست است را به سمت ریاست دفتر خود منصوب کرد.به گزارش ایسنا،  «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور ...

 رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور با تاکید بر اینکه رویکرد دولت در قبال کارمندان حمایتی است، گفت: در ادبیات مدیریت، باور ما بر این است که منابع انسانی بزرگ‌ترین سرمایه و منبع یک کشور به حساب...

سومین مرحله پویش کاشی حرم حضرت عقیله و تله زینبیه (ع) در کاشان اجرا شد.
 رئیس ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات شهرستان کاشان گفت: پویش کاشی حرم حضرت عقیله و تل زینبیه(ع) در کاشان با هدف مشارکت خیران ...

اگر مدام احساس گرسنگی دارید، این به این معنی است که رژیم غذایی که از آن پیروی می‌کنید حاوی پروتئین یا فیبر کافی نیست. اما دلیل دیگر ممکن است داشتن مشکلات هورمونی مانند مقاومت به لپتین یا سبک زندگی روزانه ...

کتاب بلور شکسته تقدیر یکی از متفاوت‌ترین رمان‌های طیبه دلجو است و در دو بخش روایت می‌شود. این کتاب در بستری عاشقانه، اجتماعی و تاریخی نقل می‌شود و به شرایط و مشکلات زنان و ظلم‌هایی که در طی تاریخ دیده‌اند، می‌پردازد.
این  کتاب را نشر هنر پارینه مهر به قیمت 50 هزار تومان منتشر کرده است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس دقیقا در بحبوحه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا، دست به یک حرکت جنجالی زد و یوآف گالانت وزیر جنگ اسرائیل را برکنار کرد. منابع آگاه در اراضی اشغالی گزارش داده اند که نتانیاهو خود شخصا نامه برکناری گالانت را به دست وی داده است. رویدادی که جنجال های زیادی را در فلسطین اشغالی به راه انداخته و سبب شده تا جریان های مخالف با دولت نتانیاهو نسبت به این اقدام وی اعتراض کنند و هزاران نفر در این رابطه، به خیابان های شهرهای مختلف در اراضی اشغالی بریزند. معادله ای که خود یک بحران امنیتی تازه را برای صهیونیست ها ایجاد کرده است. با این همه، بسیاری این سوال را مطرح می کنند که به چه دلایلی نتانیاهو دست به یک چنین حرکتی آن هم در بحبوحه اوج گیری بحران های امنیتی علیه رژیم اشغالگر قدس زده است؟ به نظر می رسد در توضیح چرایی این موضوع، توجه به 2 نکته ضروری است. اولا، یوآف گالانت زویر جنگ سابق اسرائیل هم‌حزبی نتانیاهو بود و در مدت اخیر اخبار مختلفی در مورد اختلافات عمیق این دو نفر مطرح می شد. یوآف گالانت خود را گزینه‌ای مطلوب برای جانشینی نتانیاهو
می دید و نوعی رقابت سیاسی میان این دو نفر در جریان بود. حال نتانیاهو با برکنار کردن یوآف گالانت به زعم خود یک رقیب مهم سیاسی خودش را حذف کرده و از میدان به در کرده است. موضوعی که برای نتانیاهو در طی ماه‌های اخیر به یک بحران بزرگ تبدیل شده بود. از این رو، در تحلیل چرایی برکناری وزیر جنگ اسرائیل توسط نتانیاهو، باید مولفه رقابت‌های درون حزبی را مد نظر داشت. موضوعی که خود یک نکته را به ذهن متبادر می کند و آن این است که نتانیاهو سعی دارد در حزب لیکود همه کاره باشد و همگان در واقع زیر سایه او قرار داشته باشند. همان نقش و کار ویژه ای که ترامپ در حزب جمهوری‌خواه آمریکا برای خود تعریف کرده است. نکته دوم اینکه نتانیاهو با برکنار کردن گالانت، فردی را به این سمت برگزیده که هیچ تجربه نظامی و امنیتی ندارد و با سازوکارهای ارتش اسرائیل نیز آشنا نیست. یسرائیل کاتز وزیر خارجه سابق صهیونیست ها از متحدان نزدیک نتانیاهو است و انتصاب او به سمت وزارت جنگ اسرائیل به این معناست که بنیامین نتانیاهو عملا به وزیر جنگ در سایه رژیم اشغالگر قدس تبدیل شده است. در حقیقت، نتانیاهو با اقدام اخیرش در برکنار کردن گالانت، عملا دایره اختیارات خود در حوزه نظامی رژیم صهیونیستی را به شدت افزایش داده است. در عین حال، گالانت صرفا با برخی ایده های نتانیاهو مخالف نبود بلکه با افراطیون متحد او نیز مخالف بود. در این چهارچوب، نتانیاهو با اخراج گالانت عملا چرخش بیشتر خود به سمت افراط گرایان متحدش را نیز بیشتر کرده است. معادله ای که از چشم اندازی کلان سعی دارد این پیام را به جریان مقاومت در منطقه برساند که مواضع اسرائیل در برابر این جریان تهاجمی‌تر خواهد شد. با این حال، جبهه مقاومت نیز نشان داده که کارت‌های موثری را در دست دارد و قصد عقب نشینی تحت هیج شرایطی را ندارد. همین حالا نیز اسرائیل با سیلی از بحران‌های امنیتی از سوی جریان مقاومت رو به رو است که توان حل آنها را ندارد. از این رو، این طور هم نیست که نتانیاهو بتواند به راحتی به تمامی اهداف تعریف شده از سوی خود در معادله اخراج یوآف گالانت دست یابد و البته که موانع در این راه پیش پای وی بسیارند.
 

پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا واکنش‌های متفاوتی را در میان همه مردم جهان به ویژه مردم ایران  به دنبال داشت. اگرچه مقامات رسمی ایران نیز در چندین نوبت گفته‌اند اینکه چه کسی در ایالات متحده به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، تفاوتی را برای ایران ایجاد نمی‌کند. اما بازگشت ترامپ، تحلیل پیچیده‌ای را از آنچه که می‌تواند برای تهران، چه از نظر فرصت‌ها و چه از نظر چالش‌ها، به ارمغان بیاورد، می‌طلبد.
روبه رو شدن ترامپ  با  گزینه حمله به ایران
در کل به اعتقاد تحلیلگران غربی، استراتژی کلان ایالات متحده در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ حکایت از به پایان رسیدن دوران پس از جنگ سرد و آغاز یک دوره طولانی از تنش و بی نظمی دارد. جهان با بی‌ثباتی سیستماتیک، شکنندگی توازن قدرت منطقه‌ای و جهانی و افزایش خطر درگیری قدرت‌های بزرگ دست و پنجه نرم می کند و همین پویایی‌ها دولت بعدی را وادار خواهد کرد که در هنگام تدوین استراتژی امنیت ملی ایالات متحده، مسیر خود را بر مبنای نگاه (نخست آمریکای) ترامپ انتخاب کند و منابعش را برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود به کار گیرد. در این چارچوب، اولویت های فوری ترامپ بررسی توازن های منطقه ای و جهانی با دشمنان، متحدان و شرکای ایالات متحده خواهد بود. اکنون دو انتخاب روشن پیش روی ترامپ است یا مذاکره و گفت‌وگوی عزتمندانه با دولتی که اهل وفاق است یا رویارویی با کشوری که طبق اظهارات مقامات رسمی تا مرز تغییر دکترین هسته ای پیش رفته  و در شرایط فعلی یک ابرقدرت محسوب می شود. از نظر برخی از تحلیل‌گران، با به قدرت رسیدن دوباره  ترامپ  آن هم  درشرایطی که جمهوری خواهان علاوه بر فتح کاخ سفید، مجلس سنا، مجلس نمایندگان و دادگاه عالی را هم در اختیار دارند، ترامپ  قدرت بسیار بیشتری برای اجرای برنامه‌هایش دارد که یکی از گزینه های آن  وارد شدن به جنگ مستقیم با ایران است مصداق چنین ادعایی درخواست  اخیر ترامپ از نتانیاهو برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران بود. اما  به نظر می رسد که گزینه جنگ مستقیم با ایران روز میز ترامپ نباشد و این مسئله بیشتر جو رسانه ای  غربی است در پی القای جنگ مستقیم  ایران و آمریکا هستند.  واقعیت این است که ترامپ امروز خیلی جنگ طلب نیست. نه اینکه او  از جنگ پرهیز داشته باشد که سعی می‌کند سیاست‌های خود را به گونه‌ای پیش ببرد که منجر به جنگ و گسترش آن نشود.  ترامپ  کاسب است و دنبال سود و زیان می باشد و درگیری برایش هزینه های هنگفتی دارد علی الخصوص  اینکه یکی از مهم‌ترین انتقادات  آنها به دموکرات‌ها در سه چهار سال اخیر این است که آنها آمریکا را در خاورمیانه درگیر  ودچار بحران کردند. این فرضیه به قدری طرفدار دارد که برخی تحلیل‌گران پا را از این فراتر گذاشته و معتقدند که در دوره دوم  ریاست جمهوری  ترامپ، نه تنها حمله ای از جانب آمریکا به ایران صورت نمی گیرد که حتی شاهد حضور کمرنگ آمریکا در منطقه خواهیم بود.
ترامپ و بازگشت سیاست فشار حداکثری علیه ایران آن‌چنان که خود ترامپ...