وزیر خارجه ترکیه گفت که کشورش در درگیری های شهر حلب در شمال سوریه نقشی ندارد و شاهرگ حیاتی گروهک های تروریستی منطقه در دست آمریکاست.به گزارش شبکه المیادین، «هاکان فیدان» وزیر خارجه ترکیه گفت که کشورش بخشی از درگیری های موجود در حلب سوریه ...

شاخص کل بورس تهران در معاملات روز شنبه با ۱۱ هزار و ۱۸۶ واحد افت، در ارتفاع ۲ میلیون و ۴۱۴ هزار و ۹۶۹ واحد قرار گرفت. شاخص هم‌وزن در جریان معاملات روز شنبه با بیش از یک‌هزار و ۳۴۵ واحد افزایش به ۷۶۸ هزار و ۲۱۰ واحد و شاخص قیمت هم‌وزن با بیش از ۷۱۵ واحد رشد...

داوران قضاوت‌کننده در پنج دیدار از هفته یازدهم رقابت‌های لیگ برتر مشخص شدند.به گزارش«ورزش سه»، چند روز پیش بود که فدراسیون فوتبال در خبری اعلام کرد که قرار است از این به بعد، تمامی دیدارهای لیگ برتر فوتبال ایران با استفاده از فناوری کمک داور ویدیویی...

مجموعه سرود «علمداران خورشید» از تولیدات اداره امور هنری معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امورایثارگران شهرستان‌های استان تهران به مناسبت گرامیداشت شهدای حادثه تروریستی کرمان با موضوع پاسداشت فرهنگ ایثار و شهادت، منتشر شده ...

در روزها و ساعات اخیر، سوریه آبستن تحولات معناداری بوده است. در این راستا، تروریست‌های تحریرالشام از چند محور به شهر حلب حمله کرده‌اند و سعی در اشغال این شهر مهم و راهبردی داشته‌اند. البته که گزارش های مختلفی از پیشروی های آن ها در خاک سوریه نیز منتشر شده است. در این چهارچوب، ارتش سوریه و متحدان این کشور نیز با تمام قوا به مقابله با گروه های تروریستی پرداخته و می پردازند و سعی دارند مانع از دستیابی آن ها به اهدافشان شوند. اهدافی که در پس آنها تحریکات و کنشگری میدانی صهیونیست‌ها و البته دولت ترکیه به عینه قابل مشاهده است. با این همه، صورت مساله بحران جاری در سوریه آن طور که در ظاهر به نظر می رسد، ساده نیست. به بیان ساده تر، اینطور نیست که آمریکا، اسرائیل و ترکیه در سوریه هر کاری می خواهند انجام دهند و جبهه مقابل آن‌ها تشکیل شده از ایران و کلیت محور مقاومت و البته چین و روسیه، سکوت محض پیشه کنند. در این رابطه، بیراه نیست اگر سوریه را به مثابه میدان جدیدی از تقابل قدرت‌های منطقه‌ای و ابرقدرت‌ها در نظر گیریم که در روزهای آتی شاهد تحولات معنادار و متفاوتی خواهد بود. به طور خاص، روسیه و چین، پیشروی تروریست‌ها در خاک سوریه را ضربه ای مستقیم علیه منافع ملی خود ارزیابی می‌کنند. آن‌ها مایل نیستند که سوریه به جولانگاهی برای کنشگران حامی محور غربی-عبری تبدیل شود و دلیل آن هم این است که موقعیتی راهبردی سوریه می تواند کارت های بازی موثر و تازه ای را در اختیار جریان های مخالف با آن ها قرار دهد و این مساله از چشم اندازی کلان در نقطه مقابل منافع و امنیت ملی پکن و مسکو است. ایران نیز به عنوان کشوری که در طی سال های گذشته نفوذ قابل تاملی را در سوریه داشته، حفظ این کشور را یکی از اولویت های خود ارزیابی می کند و آن را گزینه‌ای در راستای تقویت جبهه مقاومت ارزیابی می کند. همان مساله ای که جریان های مخالف با محور مقاومت به هر نحو ممکن سعی در تضعیف آن دارند. از این رو، تهران هم به عنوان یک قدرت برتر منطقه ای با تمام قوا وارد میدان خواهد شد و از تمامی ظرفیت‌های خود برای حراست از متحدش یعنی نظام سیاسی قانونی سوریه حمایت خواهد کرد. از این رو، اینطور به نظر می رسد که معمای بزرگ موازنه قدرت جدید در سطح منطقه تا حد زیادی در سوریه تعیین و تکلیف خواهد شد. در این میان، اگرچه جریان های مخالف و معاند با محور مقاومت دست به ماجراجویی در خاک سوریه زده اند، با این حال، اینکه تصور شود آن ها بازیگرانی یکه تاز در این کشور خواهند بود چندان منطقی نیست. بلکه در ساعات آتی جریان های مقابل آن ها نیز کارت های بازی تازه ای را رو خواهند کرد. موضوعی که از چشم‌اندازی کلان می‌تواند کلیت معادلات در حوزه سوریه را تغییر دهد و بازی که دشمنان جریان مقاومت برای تضعیف آن تعریف کرده اند را به یک رسوایی و شکست بزرگ برای خود آن ها تبدیل کند.

 

چهارشنبه هفته پیش بود که گروه‌های مخالف حکومت سوریه به سرکردگی «هیات تحریر شام» حمله‌ای گسترده در استان حلب علیه مواضع هواداران بشار اسد آغاز کرده‌اند و به چند کیلومتری شهر حلب رسیدند. به نظر می‌رسد که سوریه در حال بازگشت به یک تنش و درگیری شدید و خطرناک است و سوری‌ها وارد فاز انتظار و چه بسا آوارگی جدید شده‌اند. در این میان تنش‌های ایجاد شده در کشور سوریه، برای مقامات کشورمان بسیار با اهمیت است. گفتنی است  از زمانی که ارتش سوریه در سال 2016 حلب را پس گرفت، این شهر شاهد افزایش قابل توجه نفوذ ایران و گروه‌های وابسته به آن بوده است. پس بیراهه نیست که معتقد باشیم اگر حلب سقوط کند فشار بر ایران بسیار زیاد خواهد شد.
فشار بر محور مقاومت و به ویژه ایران از طریق سوریه
 واقعیت این است که اسرائیل پس از چهارده ماه جنگ در غزه و قریب به سه ماه جنگ سهمگین در لبنان خسته‌تر از هر روز به دنبال کاهش فشار از خود و ورود عنصری جدید به نبرد با محور مقاومت و ایران بود. از همین رو تکفیری‌ها مولود نامشروع و برادران خونی صهیونیسم با پذیرفتن این وظیفه، معادله درگیری میان مقاومت و اسرائیل را وارد فاز جدیدی کردند. طراحان جنگ در سوریه چند هدف را دنبال می‌کنند: اولا  با درگیر نگه داشتن ایران و متحدانش در سوریه،  بتوانند به همان اندازه از فشارهایی که در لبنان و غزه به صهیونیست‌ها وارد می‌شود بکاهند. ثانیا آنان می خواهند اجازه تنفس به محور مقاومت، به واسطه آتش‌بس را ندهند و درادامه با این جنگ به دنبال آن هستند که پل مهم ارتباطی بین مقاومت لبنان و فلسطین را با دنیای بیرون قطع کنند و در نهایت همه اینها  به تضعیف ایران برسند. باید گفت اهمیت سوریه در محور مقاومت ناظر بر این است که علاوه بر اینکه پایگاهی برای ایران و نیرو‌های مقاومت است، خط اصلی شریان تسلیح اصلی حزب اله است. از دهه‌ها پیش آمریکا و اسرائیل می‌خواستند سوریه را از محور مقاومت جدا کنند. یکبار در سال ۲۰۰۹ از طریق عادی سازی، یکبار در جریان جنگ داخلی سعی کردند اسد را از بین ببرند و امروز هم می‌خواهند از طریق یک فشار همه جانبه، دولت سوریه را به سمتی ببرند که از محور مقاومت جدا شود یا کلاً حکومت سوریه از بین برود. ذی نفع این تغییر وضعیت، تل آویو و واشنگتن است. از این رو  هفته گذشته گروهک‌های تروریستی شمال سوریه با حمایت‌های مالی، نظامی و لجستیکی ترکیه و با هدایت آمریکا و رژیم صهیونیستی، اقدام به تصرف شهر استراتژیک حلب کردند تا هم پل کمکی ایران به حزب اله را قطع کنند و هم بر محور مقاومت فشار روزافزونی بیاورند در این راستا هدف قرار دادن فرماندهان سپاه قدس در سوریه و کشته شدن چند تن از مستشاران نظامی کشورمان برای تضعیف حضور ایران در سوریه، حمله به پایگاه های ارتش سوریه به منظور تسهیل کردن حمله تروریست‌های شمال سوریه، دادن وعده های دروغین از طریق کشور های عربی(اردن، امارات و...) به سوریه برای جدا کردن سوریه از محور مقاومت در آخر اینکه  انتشار اخبار احتمال ترور بشار اسد و خانواده وی همه این ها با هدف تضعیف محور مقاومت و تنگ تر شدن حضور ایران در منطقه صورت  می گیرد آن هم درست در زمانی که آتش بس میان اسرائیل و لبنان برقرار شده و محور مقاومت در صدد بازسازی خود است...