حالا یک گام دیگر به ریاست مجلس نزدیک شد. هرچند آنها که دل در گرو لاریجانی دارند یا معتقدند تنها اوست که ردای ریاست مجلس بر قامتش اندازه و بجاست و میتواند از عهده مدیریت ساختمان مثلثی میدان بهارستان با آن همه حواشی ریز و درشتش برآید، هنوز منتظرند شاید فرجی از «قم» برسد و بزرگان او را منصرف کنند؛ اما بعید است برگردد. شناخت از شخصیت لاریجانی میگوید که او تصمیم خود را گرفته و شاید میخواهد در قامت دیگری به عرصه سیاست برگردد؛ شاید هم به تعبیر یکی از اهالی سیاست «افسرده» شده و به راستی قصد دورشدن دارد آن هم از مجلسی که به نظر میرسد دیگر در رأس امور نیست.
جای خالی لاریجانی اما چگونه پر میشود. قطعاً و حتماً «خلأ» ایجاد میشود؛ خلئی که به گفته برخی تحلیلگران
فضا را برای تندروها و جریانهای مختلف فراهم میکند؛ جریانهایی که سعی میکنند با استفاده از خلأ قدرت ایجاد شده، با جذب نمایندگان مستقل و غیرجریانی و تشکیل فراکسیون اکثریت، قدرت خود را در پارلمان توسعه دهند و نه تنها برای ریاست، بلکه برای تمام جایگاههای حساس مجلس، گزینه تعیین کنند.
در مجلس دهم حتی رئیس فراکسیونی که تمام اعضای آن با رأی قاطع مردم توانسته بودند به بهارستان راه پیدا کنند، نتوانست خودی نشان دهد و ساکنِ ساکت و صامتِ صندلی شماره 184 باقی ماند. حتی اصلاحطلبان هم به این نتیجه رسیده بودند که بهتر از «لاریجانی» برای ریاست پیدا نمیکنند. اصولگرایان نیز هیچ اصولگرای میانهرویی که بتواند نقش لاریجانی را ایفا کند، سراغ نداشتند.
حالا اما مجلس یازدهم دیگر لاریجانی ندارد و گمانهزنیها درباره جانشین او از هم اکنون آغاز شده است. «قالیباف» یکی از این چهرههاست. نشانهها نیز همین موضوع را تأیید میکند. قالیباف سال گذشته پس از مدتی سکوت، ناگهان بروز و ظهوری جدی و پررنگ داشت. سفرهای استانی متعددی را انجام داد و از تریبون تلویزیون هم بینصیب نماند.
از مشهد تا کرمان و گیلان و اصفهان به سفر استانی رفت و سخنرانی کرد. رسانه ملی هم توجه ویژهای به او داشت و دارد. چند ماه بعد خبر دیدار با او محمود احمدینژاد حسابی خبرساز شد. گمانهها درباره ائتلاف احمدینژاد-قالیباف قوت گرفت و اطرافیان شهردار اسبق تهران، شوکه از این خبر ابتدا سعی در تکذیب اصل ماجرا داشتند و سپس مدعی شدند این دیدار تنها در قالب عیادت صورت گرفته و مربوط به ایام نوروز هم بوده است.
در ماههای گذشته جسته و گریخته صحبتهایی درباره تحرکات انتخاباتی قالیباف شنیده شده است. در روزهای اخیر اما پاسخ این پرسش که قالیباف برای انتخابات مجلس میآید یا نه و اگر بیاید حاضر به ائتلاف هست یا نه؟ همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است. اما با کناررفتن لاریجانی، دو اسم در صدر لیست گمانهزنی جانشینان احتمالی او قرار گرفته است؛ محمدباقر قالیباف و سعید جلیلی. به نظر میرسد مردان دیروز میدان انتخابات ریاستجمهوری، بدشان نمیآید که مسیر را از پاستور به سمت بهارستان تغییر دهند تا شاید اگر ریاست پاستور نصیبشان نشد، ریاست بهارستان را به نام خود ثبت کنند.
تا پیش از این شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و جبهه پایداری، دو مکانیزم برای ساماندهی نیروهای اصولگرا و انقلابی در انتخابات مجلس بودند. حالا جبههای به نام جبهه مدافعان حریم انقلاب اسلامی خارج، اعلام موجودیت کرده و خارج از دو مکانیزم یادشده عمل میکند. هر سه ائتلاف و جبهه را که کنار هم بگذاریم، وزن کاندیداهایشان بازهم سنگین نمیشود. حسین الهکرم میگوید: شورای ائتلاف درحالحاضرتلاش دارد با تکیه بر سبقه جهادی، به نوعی توسط قالیباف هدایت شود. شورایی که ائتلافگرایان سنتی هم در آن حضور دارند. قالیباف البته با بیانیههای خود نشان داده است که میخواهد مسیری جدا از سنتیها طی کند؛ همان که نام «نواصولگرایی» را بر آن گذاشته است.
به هرحال گزینه جلیلی را که نمیشود چندان جدی گرفت؛ اما «قالیباف» همیشه گزینهای جدی بوده مگر اینکه به رسم ائتلاف و اتحاد، حکم به انصراف گرفته باشد!