خبرغیرمنتظره ترور رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران در خیابان «آبسرد» دماوند، عصر روز جمعه از سوی وزارت دفاع تأیید شد. نام «محسن فخری‌زاده» به عنوان یکی از مهم‌ترین دانشمندان هسته‌ای ایران از طریق لیست سازمان ملل در اختیار موساد قرار گرفته بود.

به گزارش خبرنگار «نسل‌فردا» ترور شهید فخری‌زاده در نزدیکی آبسرد دماوند، عصر روز جمعه موج شدیدی از بازتاب‌های داخلی و جهانی را دربرداشت. اقدامی که به گفته بسیاری از مسئولان سیاسی و عالی‌رتبه نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی تروریست‌های حامی رژیم صهیونیستی طراحی و برنامه‌ریزی شده بود. گفته می‌شود در جریان این واقعه در ابتدا به خودروی حامل ایشان تیراندازی شده و سپس یک خودروی نیسان در نزدیکی محل حادثه از سوی تروریست‌ها منفجر شد.

نام محسن فخری‌زاده به عنوان یکی از افراد مهم و قدرتمند جهان در میان لیست 500نفره از مهم‌ترین افراد جهان که توسط نشریه آمریکایی «فارن‌پالیسی» منتشر شده بود قرار داشت. از همین رو ترور وی نیز واکنش مقامات جهانی بسیاری را برانگیخت. «کریس‌مورفی» یک سناتور دموکرات آمریکایی در ایالت کانکتیکت طی پیامی در توئیتر به حادثه ترور شهید فخری‌زاده نوشت: «هنوز اطلاعاتی درباره این حادثه به من ارائه نشده است اما هر بار که آمریکا یا یک متحد اقدام به ترور یک رهبر خارجی خارج از یک جنگ اعلام شده کند، ترور این افراد به عنوان ابزاری برای زمام‌داری را عادی‌سازی می‌کنیم. خطرش این‌جاست که مزایای امنیتی ناشی از این اقدامات ممکن است، بسیار کوتاه مدت باشند.» دیپلمات سرشناس آمریکایی «مارک‌فیتزپاتریک» نیز با انتشار توئیتی به ترور دانشمند هسته‌ای کشورمان واکنش داد و در توئیترش نوشت: «دلیل ترور محسن فخری‌زاده جلوگیری از پتانسیل جنگی ایران نبود بلکه جلوگیری از دیپلماسی بود.»

«نیویورک‌تایمز» در این رابطه نوشت: «مشخص نیست آمریکا تا چه اندازه پیش از انجام این عملیات از آن مطلع بوده است اما آمریکا و اسرائیل دو متحد نزدیک بوده و پیشینه طولانی در به اشتراک گذاشتن اطلاعات درباره ایران دارند.» نشریه آلمانی «تاگس» شاو نیز ضمن اشاره به نقش مهم شهید فخری‌زاده در پیشبرد برنامه هسته‌ای ایران به نقل از کارشناسان به طورمستقیم از دست داشتن سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا رژیم صهیونیستی در این ترور خبر داد.

واکنش‌ها از این نیز فراتر رفت و رئیس سابق سیا در توئیتی نوشت: «این عمل جنایت‌کارانه و بسیار غیرمسئولانه بود. این اقدام خطر واکنش مرگ‌بار تلافی‌جویانه و دور جدیدی از درگیری‌های منطقه‌ای را در پی دارد.» برنان، این اقدام را نقض آشکار قوانین بین‌الملل دانسته و عنوان کرده اقدامات این‌چنینی دولت‌های بیشتری را به انجام حملات مرگ‌بار علیه مقامات خارجی ترغیب می‌کند. او ترور شهید فخری‌زاده را بسیار متفاوت ازحمله به رهبران تروریست‌ها و عوامل گروه‌هایی مانند القاعده و داعش دانسته که هیچ یک حاکمان یک کشور نبودند. رئیس سابق سیا ترور محسن فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای ایران را یک جرم بزرگ علیه حقوق بین‌الملل دانسته است.

نخست‌وزیر پیشین سوئد نیز در پیامی توئیتری در این رابطه اظهار کرده است: «دور از ذهن نیست که این ترور انجام شده بخشی از تلاش‌ها برای جلوگیری از دولت بایدن، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در احیای دیپلماسی با ایران و بازگشت به توافق هسته‌ای باشد.» بیلت، ترور انجام شده را اتفاقی دانسته و عنوان کرده احتمال دارد که محل ترور او شناسایی و یک تصمیم سیاسی برای به قتل رساندن امروز وی گرفته شده است.

واکنش‌های انجام گرفته به این ترور اکثراً بر دست داشتن رژیم صهیونیستی در این اتفاق بزرگ و فراموش نشدنی تاکید داشتند. این در حالی است که گفته می‌شود اسرائیل به دستور نتانیاهو از ساعاتی پس از این حادثه، سطح آماده‌باش نیروهای خود در تمام سفارت‌خانه‌هایش را به همراه تجمع‌های یهودی به میزان زیادی بالا برده است و سعی دارد از این طریق واکنش احتمالی جمهوری اسلامی را خنثی کند.

گمانه‌زنی‌ها در باب نقش پررنگ اسرائیل در ترور ناجوانمردانه شهید فخری‌زاده زمانی بیشتر می‌شود که فرصت زیادی تا پایان زمان ریاست‌جمهوری «ترامپ» همتا و شریک نزدیک نخست‌وزیر اسرائیلی، نتانیاهو باقی نمانده است و مشخص نیست از زمان روی کار آمدن «بایدن» سیاست‌های آمریکا نسبت به کشورهای منطقه خاورمیانه به خصوص اسرائیل، عربستان و ایران به چه سمت و سویی حرکت کند.

در بررسی حوادث صورت گرفته به سرگردگی اسرائیل در شرایط کنونی می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد: بنیامین نتانیاهو به خوبی این واقعیت را درک کرده که دولت جدید آمریکا در رابطه با بازگشت به برجام و از سرگیری توافقات با جمهوری اسلامی ایران دیدگاه بسیار متفاوتی نسبت به ترامپ دارد و از این رو قصد دارد با تحریک جمهوری اسلامی ایران برای از سرگیری جنگ با اسرائیل در منطقه، هر گونه راه بازگشت مقامات آمریکایی به برجام را به کلی مسدود کند. سیاست ضدایرانی اسرائیل در منطقه زمانی قوت می‌گیرد که به واسطه طرح صلح پیشنهادی ترامپ در منطقه و عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، این رژیم بیشتر از هر زمان دیگری متحدان منطقه‌ای خود را حامی اقدامات نسنجیده و جنگ‌طلبانه‌اش علیه نظام جمهوری اسلامی ایران می‌بیند.

حضرت آیت‌اله «خامنه‌ای» رهبر انقلاب اسلامی در پی ترور دانشمند ایرانی «محسن‌فخری‌زاده» پیامی صادر کردند. متن پیام به این شرح است: دانشمند برجسته و ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخری‌زاده به دست مزدوران جنایت‌کار و شقاوت‌پیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کم‌نظیر جان عزیز و گران‌بها را به خاطر تلاش‌های علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همه دست‌اندرکاران باید به جد در دستور کار قرار دهند؛ نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه بخش‌هایی که وی بدان‌ها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعه علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخش‌های گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت می‌گویم و علو درجات او را از خداوند مسئلت می‌کنم. سیدعلی خامنه‌ای. ۸ آذرماه ۹۹»

لازم به ذکر است اوایل سال ۱۳۹۷ منابع رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودند که سازمان جاسوسی این رژیم «موساد» تلاش کرده یک دانشمند هسته‌ای ایران را ترور کند اما عملیات او موفق نبوده است. در این باره وبگاه «واللانیوز» گزارش داده بود عوامل موساد پیش‌تر تلاش کرده‌اند یک دانشمند هسته‌ای ایرانی به نام «محسن فخری‌زاده‌مهابادی» که مسئول راکتور اتمی تهران است را ترور کنند. این وبگاه اذعان کرده بود تمام دانشمندان هسته‌ای ایرانی که پیش‌تر ترور شدند یا سوءقصدی علیه جان آن‌ها انجام گرفته، عملیات آن توسط عاملان موساد اجرا شده است. مقامات اطلاعاتی خارجی موساد به «واللا» گفته بودند که فخری‌زاده در لیست ترور موساد قرار داشت.

ادامه از صفحه یک:

دادن ایران [در نبرد نظامی]. دوم تغییر حکومت ایران و سوم متقاعدکردن نخبگان سیاسی ایران به اینکه هزینه پیگیری برنامه هسته‌ای بیشتر از دستاوردهایی است که آن‌ها از متوقف کردن این برنامه به دست خواهند آورد. ازآنجاکه گزینه‌های اول و دوم برای رژیم صهیونیستی دست‌نیافتنی بودند تنها گزینه سوم می‌ماند و تل‌آویو و مجموعه‌ای از اقدامات پنهانی از خراب‌کاری در برنامه هسته‌ای ایران گرفته تا ترور پانزده شخصیت کلیدی در برنامه هسته‌ای ایران را در دستور کار قرار داد. موساد البته اگرچه آغازگر این برنامه بود، اما تنها بازیگر آن نبود. در آن زمان توافقی چهارجانبه میان «سازمان اطلاعات مرکزی»(سیا)، «آژانس امنیت ملی آمریکا»(ان‌اس‌ای)، موساد و «آژانس اطلاعات نظامی اسرائیل»(آمان) برای پیشبرد این طرح مخفیانه به امضا رسید. البته عملیات ترور دانشمندان هسته‌ای را موساد به تنهایی انجام می‌داد و سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا مسئولیت اجرای بخش‌های دیگری از برنامه مانند اقدامات خرابکارانه در برنامه هسته‌ای ایران یا گردآوری اطلاعات درباره آن را به عهده داشتند. شهید «مسعودعلی‌محمدی» نخستین هدف این همکاری تروریستی بود و دستگاه‌های جاسوسی اسرائیل و آمریکا چند ماه بعدتر «مجیدشهریاری» و یک سال بعدتر «داریوش رضایی‌نژاد» و «مصطفی احمدی‌روشن» را به شهادت رساندند. در این میان طرح موساد برای ترور «فریدون عباسی‌دوانی» رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ناکام ماند.

همه این سال‌ها نام دکتر فخری‌زاده همواره به‌عنوان یکی از اهداف رژیم صهیونیستی برای ترور قرار داشت و در اردیبهشت‌ماه سال۹۷ رسانه‌های صهیونیستی گزارش دادند که یک عملیات موساد علیه ایشان در سال‌های قبل‌تر ناکام مانده است. هرچند مقامات آمریکایی تأیید کرده‌اند که سازمان مجاهدین خلق ایران تحت حمایت اسرائیل این ترور را انجام داده اما تازه‌ترین سرنخ‌ها از تلاش برای ترور فخری‌زاده را باید در توصیه‌های لابی صهیونیستی«FDD» که جزو طراحان اصلی سیاست‌های ضدایرانی واشنگتن است جست. «مارک‌دابوویتز» رئیس لابیFDD که از افراد نزدیک به حزب لیکود رژیم صیهونیستی است توصیه کرده بود همزمان با آنکه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به کارش در ایران ادامه می‌دهد سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا اسرائیل و سایر کشورهای غربی باید تلاش‌های مخفیانه برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای غیرقانونی ایران را ادامه دهند. این پیشنهاد مدیرFDD مانند همیشه در کاخ‌سفید گوش شنوا داشت و کانال۱۳ رژیم صهیونیستی هفته پیش گزارش داد: دولت ترامپ و رژیم اسرائیل در تلاش هستند ازطریق انجام برخی «عملیات‌های مخفیانه» فشار بر برنامه هسته‌ای ایران را افزایش دهند.

• نقش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

در این میان از نقش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران نباید غافل ماند. گفتنی است آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها با فرستادن افرادی تحت عنوان «بازرس» اقدام به جاسوسی، فعالیت‌های خراب‌کارانه و ضداطلاعاتی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران کرده و از رهگذر برجام با بازدیدهای فراقانونی و فراپروتکلی در سال‌های اخیر نیز آن را به‌صورت یک قاعده درآورده است. نام دانشمندان هسته‌ای ایران که در بازرسی‌ها با آژانس همکاری دارند، نیز توسط آژانس علنی شده و در لیست قطع‌نامه‌های غیرقانونی اتحادیه اروپا و شورای امنیت قرار گرفته است. تحریم دانشمندان هسته‌ای ایران که ثابت شد توسط آمریکا و اسرائیل سازماندهی می‌شوند و اسامی‌ که در گزارش نام برده شده هدف ترور گروه‌های ترور این دو کشور و سازمان‌های جاسوسی قرار می‌گیرند. همین تجربه تلخ سبب شد تا زمانی که در مذاکرات موسوم به برجام برای حل و فصل پرونده موسوم به PMD بحث مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای پیش آید، رهبر معظم انقلاب اسلامی به شدت درمقابل آن موضع‌گیری کردند. جا دارد بیان کنیم نام آقای فخری‌زاده از طریق لیست سازمان ملل در اختیار موساد قرار گرفته و ایشان در این لیست تحت عنوان «دانشمند ارشد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و رئیس پیشین مرکز تحقیقاتی فیزیک» معرفی شده است.

• پاسخ ایران باید چگونه باشد؟

 نخستین پاسخ سیاسی به ترور شهید فخری‌زاده می‌تواند به‌کارگیری تمام توان و ابزار دیپلماتیک ازجمله تریبون شورای امنیت برای آغاز یک کارزار بین‌المللی علیه برنامه سلاح هسته‌ای اسرائیل باشد. شایسته است این ترور، سرآغاز رسوایی و پایان دکترین وقیحانه «ابهام استراتژیک» باشد. از طرف دیگر طبق اعلام صهیونیست‌ها، اطلاعات مربوط به شهید فخری‌زاده مثل باقی دانشمندان هسته‌ای کشور، از طریق بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به دست آن‌ها رسیده است. با این اتفاق،کمترین واکنش ایران به ترور شهید فخری‌زاده باید توقف کامل کلیه بازرسی‌ها از تأسیسات هسته‌ای ایران باشد. همچنین در صورت اثبات نقش‌آفرینی سازمان مجاهدین خلق در این قضیه، ضروری است این ترور نقطه آغاز کارزار حقوقی برای قراردادن مجدد این سازمان در فهرست سازمان‌های تروریستی باشد. مهم‌ترین استدلال این گروه برای خروج از فهرست سازمان‌های تروریستی اروپا و آمریکا اثبات «دست کشیدن از خشونت» بوده است»!

ایده راه‌اندازی «تاکسی هوایی وتردد شهروندان با هواپیمای شخصی» که چندی پیش توسط وزیرراه وشهر‌سازی ارائه شد همچنان دست‌مایه طنزکاربران مجازی و حتی خنده ریز برخی از مدیران و نمایندگان مجلس است. در این پروژه پیشنهادی «محمداسلامی» گفته است: بسیاری از فرودگاه‌ها در شهرهای مختلف کشورمان هستند که استعداد راه‌اندازی تاکسی هوایی را دارند و مردم می‌توانند با استفاده از هواپیماهای شخصی خود و با ثبت‌نام دراین طرح از این پروژه استفاده کنند. اگرچه این ایده درنگاه اول با پرسش‌های فراوانی ازجمله اینکه منظور کدام شهروندان است؟ لاکچری‌ها یا مردمی که حتی قدرت خرید موتورسیکلت را ندارند، مواجه است و بسیاری از فعالان شبکه‌های اینترنتی نیز آن را به جوک سال تعبیر کرده‌اند، اما او تاکید کرده است: سازوکارهای لازم فراهم شده و مردم می‌توانند از فرودگاه‌هایی که برای هوانوردی عمومی ایجاد شده‌ استفاده کنند! برای دریافت توضیحات بیشتر و چگونگی اجرای این پروژه به سراغ «عادل نجف‌زاده» رئیس کمیته حمل و نقل مجلس شورای اسلامی و ناظر شورای عالی ترافیک تهران رفتیم که درادامه می‌خوانید...

• پیشنهاد وزیر راه‌ مبنی‌بر راه‌اندازی تاکسی هوایی بازتاب‌های متعددی داشته است. با توجه به اوضاع اقتصادی جامعه چنین اقدامی در حمل و نقل چه اندازه اثربخش است؟

 بنده شخصیت وزیر راه را می‌شناسم و مطمئنا این صحبت‌شان درجهت تمسخر مردم نیست و معتقدم تفکرآقای وزیر یک تفکر شجاعانه برای جهت‌گیری توسعه حمل و نقل کشور است. حتی کمیسیون عمران مجلس هم درحال پیگیری است تا سامانه‌های ریلی زمینی را تا سرعت 250کیلومتر درساعت افزایش بدهیم؛ به این بابت که در حوزه پیرامونی و کشورهای همجوار خودمان در بسیاری از حوزه‌ها دچار عقب‌رفت هستیم و اگر بخواهیم عقب‌ماندگی را جبران کنیم نیاز به تولید فکر و اندیشه داریم. همین مقدار که وزیر راه با نهایت شجاعت و تدبیراعلام می‌کند که می‌شود این سامانه را در ایران راه‌اندازی کرد به نظرمن جای تقدیردارد.

• برفرض استطاعت جامعه برای اجرای این ایده، یعنی هر خانواده‌ یک هواپیما داشته باشد؟

 بحث هواپیما نیست. الان در دنیا ایرتاکسی راه افتاده است. ایرتاکسی‌ها سامانه‌هایی هستند که با توجه به گرانی انرژی، سمت و سوی توسعه حمل و نقل در دنیا به سمت استفاده حداقلی از سامانه‌های انرژی است. این سامانه‌ها از طریق نورخورشید تغذیه می‌شود که جزو انرژی‌های پاک هستند. با توجه به آلودگی‌های بسیار گسترده‌ای که درکلان‌شهرها داریم و مثلا در تهران ذرات معلق درهوا به حدی رسیده که حتی 8درصد درافزایش تعداد فوتی‌های کرونا تاثیرگذاشته است. این صحبت از طرف وزیر یعنی جهت‌گیری کشور به سمت توسعه روش‌های حمل و نقل.

• پس هواپیمای شخصی و ایرتاکسی 2مقوله مجزاست که توصیه وزیر برای استفاده عموم از هواپیمای شخصی جای سؤال است

بله. همین الان هم طبق اعلام ایشان 300فروند هواپیمای شخصی با مالکیت حقیقی و حقوقی در فرودگاه‌های کشور فعالند و قرار بر این است که «تاکسی‌های هوایی» راه‌اندازی شود. به نظرم توصیه وزیر هم از این جهت بوده که آمادگی برای تقویت فرودگاه‌های کشور در زمینه افزایش پرواز هواپیماهای شخصی وجود دارد.

• حرف اغلب مردم این است که ما حتی برای خرید دوچرخه و موتورسیکلت هم پول نداریم. این ایده به شکاف طبقاتی دامن نمی‌زند؟

 این حرف مردم دلیل نمی‌شود که از دنیا عقب بمانیم. الان در حوزه استفاده از دوچرخه و موتورسیکلت، خود شهرداری تهران می‌تواند ورود و فرهنگ استفاده از آن را ایجاد کند.

•  صحبت بر سر نداشتن قدرت تهیه حتی دوچرخه و موتورسیکلت است

این خود ما مردم هستیم که نمی‌خواهیم از این سیستم‌ها استفاده کنیم و دوست داریم یک نفره درداخل شهر با وسیله شخصی بگردیم، ترافیک و آلودگی ایجاد کنیم و تفاوتی هم ندارد که دیگران آسیب می‌بینند یا خیر. پس مشکل ما فرهنگی است.

• فعالیت ایرتاکسی‌ها چگونه خواهد بود؟ آیا زیرساخت لازم را برای پیاده‌سازی فراگیر این طرح داریم؟

به نظرمن این کار شدنی است. قدرت مالی کشورمان هم اندک نیست منتهی با شرایط تحریمی مواجهیم. نمی‌توان با این ذهنیت پیش رفت که چون درحمل و نقل ریلی دچار مشکل هستیم، در بخش حمل و نقل هوایی هم نمی‌توانیم خوب عمل کنیم.

• قیمت کرایه تاکسی هوایی نسبت به تاکسی زمینی چگونه است؟

صددرصد ارزان‌تر است، هم برای حوزه انرژی و هم جیب مردم.

• راجع به مکانیزم سرویس‌دهی این نوع تاکسی‌ها در سطح شهر توضیح دهید

ایرتاکسی‌ها اگر براساس آخرین تکنولوژی‌ها باشند، یک سری ماشین‌های قائم بلندشو هستند که براساس انرژی خورشید کار می‌کنند. هر ماشین 5 الی 6 نفر ظرفیت دارد که برای جابه‌جایی درون شهر مناسب است و ایستگاه به ایستگاه کار می‌کند. ایرتاکسی‌هایی نیز که حالت هواپیما هستند، مثلاً 20 نفره است. درفرودگاه‌های کشور مثلا از خوی به ارومیه از تبریز به نزدیک‌ترین شهر به خودش تردد دارد. فواصل اندک را هم می‌توان با ایرتاکسی‌های هواپیمایی شکل طی کرد. به هرحال ما باید آینده‌پژوهی داشته باشیم.

• راه‌اندازی سامانه «ایرتاکسی» درحد یک آینده‌نگری است؟

بله. پیشنهاد آقای اسلامی آینده‌پژوهانه است نه اینکه ازهمین فردا دست به کارش شویم؛ فعلاً تفکری است که باید روی آن کار شود. البته به عزم دولت و دولت بعدی بستگی دارد، همین الان هم ابزارش موجود است.

ترور دکتر «محسن فخری‌زاده» دانشمند شهیر هسته‌ای ایران بسیار شوک‌آور بودو از ابعاد مختلفی می‌توان آن را مورد بررسی قرار داد از جمله:1 -شهید فخری‌زاده چندان مشهور بود که دو نخست‌وزیر فعلی و پیشین اسرائیل از او به اسم، یاد کرده بودند و «ایهود اولمرت» نیز علنا گفته بود که فخری‌زاده، مصونیتی ندارد. شهید فخری‌زاده شاید از تمام دانشمندان هسته‌ای که قبل از این ترور شده‌اند،کلیدی‌تر و دانشمندتر بود و از این رو فقدان او ضربه‌ای کاری‌تر از قبل به برنامه هسته‌ای ایران وارد کرده است. او حتی در زمینه تجهیزات پزشکی نیز دانشمندی کارآمد بود و برای اولین بار بعد از ترورش اعلام شد که کیت ایرانی تشخیص کرونا محصول او بوده است. حال پرسش این است که چرا حفاظت شخصیتی که رسما از سوی اسرائیل به عنوان هدفی غیرمصون اعلام شده بود، بدان حد ناکارآمد بوده که یک گروه تروریستی در حوالی تهران به راحتی او را هدف قرار می‌دهند و می‌گریزند؟ آیا بعد از ترورهای پیشین دانشمندان هسته‌ای، نباید ارتقایی جدی در زمینه امنیت افرادی که در معرض ترور هستند صورت می‌گرفت؟ اینکه یک یا چند نفر مسلح داخل خودروی فرد بنشینند، الزاما ایجاد امنیت نمی‌کند چراکه ترورها براساس اصل کمین و غافل‌گیری صورت می‌گیرند و عمدتا کاری از دست محافظان برنمی‌آید و ای بسا خود آن‌ها نیز قربانی شوند.2 -حوادثی مانند خراب‌کاری در نطنز، سرقت اسناد هسته‌ای توسط اسرائیل و ترور دانشمندان هسته‌ای، قاعدتا نمی‌تواند بدون بهره‌گیری از عوامل نفوذی در دستگاه‌های مرتبط صورت بگیرد. در همین فقره اخیر نیز اطلاعات تیم ترور به حدی دقیق بود که می‌دانستند فخری‌زاده دقیقا با چه خودرویی، در چه ساعتی و از کدام یک از دو ورودی شهر آبسرد وارد می‌شود و بر همین اساس، وانت پر از مواد منفجره را در مسیر حرکت وی پارک و خود نیز همان‌جا کمین کرده بودند.

زمان آن رسیده که موضوع «نفوذ» به صورت جدی‌تری مورد توجه قرار گیرد و افرادی که ادعاها و جلوه‌گری‌های دینی و انقلابی بیشتری دارند، با دقت بیشتری رصد شوند چراکه تجربه‌های متعدد (از نقش کشمیری در انفجار نخست‌وزیری و شهادت رجایی و باهنر تا نفوذی‌های مدعی عمار بودن در ترور عمادمغنیه) حکایت از آن دارند که پشت‌پرده ریاکاری، جریانی بزرگ از نفع‌طلبی فردی تا جنایت‌کاری علیه امنیت عمومی وجود دارد. 3 -این ترور از نظر زمانی و سیاسی نیز نیز حائز اهمیت است. با شکست تندروترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا، دو پایتخت در خاورمیانه به شدت مضطرب شدند: تل‌آویو و ریاض. در همین چند هفته‌ای که از شکست انتخاباتی ترامپ می‌گذرد، بسیاری از تحلیل‌گران معتقد بودند که تا قبل از انتقال قدرت در آمریکا، اقدامی علیه ایران صورت خواهد گرفت (که محقق شد). حتی برخی بر آن بودند که ممکن است حمله‌ای نظامی هم در میان باشد تا قبل از روی کار آمدن «جوبایدن» در ژانویه 2021 تنش بین ایران و آمریکا به حدی بالا برود که هیچ دورنمایی از بهبود ولو نسبی روابط دو کشور متصور نباشد. کاستن از تنش بین ایران و آمریکا، نگرانی مشترک اسرائیل، عربستان و عوامل نفوذی آن‌ها در داخل است که حیات و منافع خود را در ضعف ایران می‌دانند. از این رو می‌توان نه براساس داده‌های اطلاعاتی (که هنوز موجود نیستند و ای بسا هیچ‌گاه هم اعلام نشوند) بلکه بر پایه تحلیل‌های کلان چنین گفت که مثلث «اسرائیل، عربستان و جریان نفوذ در ایران»، پشت ترور شهید فخری‌زاده هستند. احتمالاً منطق این مثلث در ارتکاب جنایت حاضر این بوده است: یا ایران واکنش سخت نشان خواهد داد که در این صورت توانسته‌ایم ایران را وارد فاز تقابل کنیم و احیای برجام و مذاکرات احتمالی و رفع تحریم‌ها و... به حاشیه می‌رود؛ یا ایران وارد این بازی تعریف شده نمی‌شود که در این صورت مهره‌ای کلیدی را از دست داده است بدون آنکه پاسخی بدهد. جالب این‌جاست که چند ساعت بعد از ترور شهید فخری‌زاده، عده‌ای مقابل نهاد ریاست‌جمهوری جمع شده و خواستار اخراج بازرسان آژانس و اجتناب دولت ایران از هر گونه مذاکره شده‌اند. براساس این تحلیل می‌توان گفت اگر ترامپ برنده انتخابات می‌شد، شهید فخری‌زاده دست‌کم در این مقطع زمانی هدف حمله تروریستی قرار نمی‌گرفت؛ چراکه مضطربان منطقه که تمام توانشان را مدیون پدر اجاره‌ای‌شان یعنی آمریکا هستند، می‌ترسند با تنش‌زدایی نسبی بین ایران و آمریکا، در برابر قدرت قدیمی منطقه، تنها شوند و ناگزیر از ادای احترام. انتقام سخت، باید استراتژیک باشد.

منبع: عصرایران