![](/Resource/images/titrbullet.png)
برای مادر، آشنای غریب
تعداد بازدید : 16
نگاهی به نمایش «مادر»
نویسنده : زهرا علوی / گروه فرهنگ و هنر
فلوریان زلر، نویسنده و کارگردان جوان و پر آوازه فرانسوی است که پیش از آن که با ساختن فیلم «پدر» در سال 2020 برنده دو جایزه اسکار شود، در ایران با نمایشنامههایش در میان مخاطبان تئاتر و ادبیات شناخته شده بود. نمایشنامه « مادر» که هم اکنون در اصفهان به کارگردانی یاسر پیمانی روی صحنه اجراست، یکی از سه نمایشنامه مهم زلر است که در سه گانهای با رویکرد روانشناختی، دسته بندی شده است. این سه گانه معروف حاوی سه نمایشنامه «مادر»، «پدر» و «پسر» است که تا کنون دو نمایشنامه پدر و پسر به کارگردانی زلر، به فیلم تبدیل شده اند که البته فیلم پدر با استقبال بسیار بیشتری از سوی مخاطبان و منتقدان نسبت به فیلم پسر مواجه شده است.اما شاید بتوان پیچیدگیهای نمایشنامه «مادر» را از همین نقطه آغاز کرد. اینکه در این سه گانه، دو متن توسط شخص نویسنده، کارگردانی و به فیلم بدل شده و بسیار نقد و تحلیلهای مختلف روی آنها نوشته شده است.اما به هر دلیلی، زلر متن سوم را برای پرداخت سینمایی انتخاب نکرده است یا هنوز دست به این انتخاب نبرده است.
مادر، مفهوم پیچیده ای است و البته این پیچیدگی، منحصر به فرد است. چرا که مادر به همان اندازه که در دسترس است (هر انسانی از یک مادر متولد شده است)، به همان اندازه نیز دور از دسترس است(پیچیدگیهایی که در درون یک زن وقتی به مادر تبدیل میشود رخ میدهد، در پشت این انبوه پوسته خارجی، یعنی تعدد مادرها، پنهان میشود).این جا، همان جایی است که مفهوم مادر به دلیل تکرارشدگی از ابتدای وجود بشر، به امری عادی تبدیل شده و واکاوی پیچیدگیهای کیفی همواره در منازعه با کمیت، دچار عقب رفت شده است. ممکن است این سوال پیش بیاید که مفهوم پدر نیز به اندازهی مادر واجد تکرارشدگی در طول تاریخ بشر است که البته گزاره درستی است اما تفاوت پررنگ میان این دو مفهوم، وابسته به درگیری بدن زن در روند مادر شدن و رَستنِ موجودی از درونِ بدنِ زن و سپس روند جدایی این دو تن و حادثه تولد است که در تمامی این مراحل ، ناگزیر، مفهوم مادر هم به لحاظ فیزیکی و هم به لحاظ معنوی از مفهوم پدر متمایز میشود. اکنون سوال این است که آیا یک زن، وقتی مادر شد، باید در دایره این پیچیدگی ناگزیر، باقی بماند یا از آن عبور کند؟
بدون این مقدمه نمیشد به سراغ نمایش مادر رفت چرا که رویکرد نمایش به مسئله « مادر» پر از اشارههای ضمنی به همین تفاوتهایی است که در بالا آمده است.
در تئاتر مادر، تماشاگر با چهرهای شوکه کننده و سهمگین از یک مادر، رو به رو میشود. به نظرم فلوریان زلر، در نوشتن متن نمایشنامه، قصد داشته آن موقعیتی را که در عبور نکردن از دایره پیچانِ مادر شدن، برای یک زن ، ممکن است رخ بدهد را مقابل چشمان مخاطب، ملموس و واقعی کند.آسیب جدی وقتی به مرحله هشدار میرسد که موجودیت یک زن، تنها در مادر شدن او تعریف شود و تمام نقشهایی که وی میتواند در درجه اول به عنوان یک انسان، داشته باشد را پشت نقش مادری، پنهان کند. آن هنگام هست که زن، زیر بار فشار عاطفی نقش مادری، تخریب میشود و یا شاید دست به خود تخریبی نیز ببرد. چرا که بقیه اعضای خانواده، یعنی: پدر، پسر و دختر همگی به سمت رشد فردیت انسانی خود رفتهاند و مادر را با دنیای ذهنی ای که برای خودش ساخته و خود، نویسنده، کارگردان و بازیگر تمام عیار آن است، تنها گذاشته اند.
در اکثر نقدهای روانشناختی که تا کنون بر نمایشنامه مادر نوشته شده ، از زاویه نظریه عقده ادیپی فروید به رابطه مادر و پسرش پرداخته شده است. اما کمی ساده انگارانه است اگر به مشکلات و درگیریهای ذهنی و روانی کاراکتر مادر، فقط از نظرگاه نظریه فروید بنگریم؛ در حالی که اگر صحنه نمایش مادر را به عنوان موقعیت روانی یک زن که تنها در هویت مادر بودن تعریف شده است، بررسی کنیم آنگاه است که صحنه تئاتر به عرصهای هشدار آمیز بدل میشود. شاید فلوریان زلر با نشان دادن برشی از فاجعه، قصد داشته تا جامعه مخاطبانش را به فکر فرو برد که پیش از افتادن در دام بحران، به فکر درمان یا عبور از آن باشند. اگرچه او راه حلی ارائه نمیدهد اما به نظر میرسد راه برون رفت از این بحران، عبور کاراکتر نمایش از مادر بودن صرف باشد، نه به این معنا که زن، مادر نشود، هرگز، بلکه به این معنی که زن بودن، در توانایی مادر شدن، خلاصه نشود. درست همانند دیگر اعضای خانواده این نمایش که علاوه بر نقشهای خانوادگی، هویت مستقل فردی و اجتماعی دارند.
درباره ویژگیهای اجرایی نمایش، بازی « مژگان نوایی» در نقش کاراکتر مادر، نقطه اوج و درخشانترین عنصر صحنه است. درخشش بازی خانم نوایی بر روی صحنه، مرکز ثقل این تئاتر است همانطور که مادر، مرکز ثقل خانواده است. دیگر بازیگران نمایش نیز به خوبی در نقشهایشان ظاهر شدند. همچنین نور پردازی و دکور صحنه مینی مال، در جهت تقویت متن نمایش عمل کردهاست. درواقع قدرت متن در این نمایش، دیگر عناصر اجرایی را زیر سایه خود قرار داده است. تکرار صحنههای مشابه که گاهی در ذهن مادر میگذرد و گاه در واقعیت بیرونی، اگرچه با تکرار دیالوگها همراه است اما با تغییراتی ظریف، تنوع در ریتم و دادههای داستانی را ایجاد میکند. یاسر پیمانی ، کارگردان نمایش در شیوهی کارگردانیاش نشان داده که با شناخت و احاطهی کامل بر متن نمایش، سعی داشته تا بی کم و کاست مسئله نمایش مادر را روی صحنه برای مخاطب روشن کند. این موضوع به خصوص در انتخاب گروه تهیه کنندگی تئاتر، خود را نشان میدهد. «خانه سیستمی اصفهان» که با عنوان یک مرکز روان درمانگری در جایگاه تهیه کنندگی این پروژه قرار گرفته است ، بنا بر توضیحی که در بروشور نمایش آمده، با هدف رشد و آموزش ایدههای توسعه فردی و بهبود روابط بین فردی و اجتماعی افراد در خانواده و جامعه، وارد این عرصه شده است.از دیگر اتفاقات ویژه این پروژه، جلسه کوتاه تحلیل روانشناختی نمایش پس از اجرای آن، هر شب و توسط یکی از پزشکان و درمانگران خانهی سیستمی اصفهان است که نقشی ماندگار از تئاتر مادر را در ذهن مخاطب به جای خواهد گذاشت.
نمایش مادر به کارگردانی یاسر پیمانی ، تهیه کنندگی خانه سیستمی اصفهان به ریاست دکتر اسماعیل موسوی و بازی بازیگران مژگان نوایی، مهدی تقی پور، رضا محمدیان و مونا ابوشهاب، تا هفتم تیرماه 1403 در مجموعه فرشچیان اصفهان به روی صحنهی اجرا خواهد بود.