نگاهی به «قاتل اهلی»، آخرین ساخته مسعود کیمیایی
تعداد بازدید : 3
دوراهیهای رفاقت
قاتل اهلی جدیدترین فیلم مسعود کیمیایی است که همراه با حاشیههای بسیاری که از ابتدای ساخت این فیلم وجود داشت، موجب شد جذابیتی خاص پیدا کند. فیلمی که در آن صحبت از بازی حافظ ناظری بود، ولی این اتفاق رخ نداد تا درگیریهایی که کارگردان با تهیهکننده فیلم یعنی منصور لشکری قوچانی پیدا کرد و سپس درگیریهای کیمیایی با پرویز پرستویی در فضای مجازی. بااینهمه قاتل اهلی برای اکران رفته و سانسور، کلیدواژهای است که عوامل فیلم درباره آن به کار میبرند؛ به صورتی که تهیهکننده فیلم نیز در مصاحبههای خود با رسانهها به آن اشاره داشته است.
نویسنده : میلاد مرتجی
قاتل اهلی روایت فردی است که در مبارزه با فساد قدم پیش گذاشته و با یک باند مافیایی به نام «پیسارو» درگیر شده است. حاجآقا دکتر جلال سروش (پرویز پرستویی) کارآفرین موفق بخش خصوصی تصمیم به افشای خیانتهای شرکت پیسارو که مافیای قدرت و ثروت است، میگیرد. سیاوش مطلق (امیر جدیدی) و احمد کیا (حمیدرضا آذرنگ) فرزندخواندههای سروشاند و سیاوش نهتنها مورداعتمادترین فرد نزد سروش بلکه دلبسته مهتاب (پگاه آهنگرانی) دختر او هم هست؛ اما مهتاب رابطه عاطفی با بهمن (پولاد کیمیایی) خواننده پاپ دارد. تعطیلی کنسرتها، دامنه اختلافهای اقتصادی سروش و شرکت پیسارو تاوان بسیاری دارد.
مسئلهای به نام کیمیایی
شاید بارها شنیدهایم که تم فیلمهای کیمیایی در حال تکرار است و این را برخی بهمثابه نقطه قوت او و برخی نقطهضعف بزرگی میدانند که کیمیایی را از نوآوری بازداشته است؛ بااینحال قاتل اهلی نیز یک فیلم سیاسی با همان موضوعها و ارزشهایی است که بر دیگر فیلمهای کیمیایی حاکم است. مسعود کیمیایی باز هم بر رفاقت تأکید کرده و صحبت از مافیا را به میان آورده است. گانگستر بازیها میان مافیا را به تصویر کشیده و دیالوگهای مشهوری که در دیگر فیلمهای او میبینیم نیز به همان سبک و سیاق بر زبان بازیگرانش جاری شده است.
سیاست و ارزشها
شاید یکی از سیاسیترین فیلمهای کیمیایی را بتوان قاتل اهلی دانست و نظیر آن را در فیلم اعتراض جستوجو کرد. قاتل اهلی بیپرده وارد سیاست شده و فساد را هدف قرار داده است. شاید بتوان آنچه را در مسعود کیمیایی ارزش «مبارزه کردن» نامید، در این فیلم در مبارزه با فساد دید، مبارزهای که قرار است با مردانگی و جانفشانی به پایان برسد و همچون بسیاری از فیلمهای دیگر این کارگردان مشهور با کشته شدن قهرمان داستان به پایان برسد.
روابط پیچیده
داستان قاتل اهلی با روابط پیچیده میان انسانها درهمآمیخته است. روابطی که سیر آنها را گاه منافع فرد تعیین میکند و گاه رفاقت. از سوی دیگر کاراکترها به صداقت اهمیت ویژهای میدهند. معضلات اخلاقی جامعه ازجمله بیاعتمادی، دروغ و... را میتوان منشأ فسادها دانست و روابط پاییندستی را که آلوده به رذایل اخلاقی است در یک دور مفهومی با فیلم میتوان در نظر گرفت. کیمیایی در مصاحبههای خود بارها تأکید کرده که از بین رفتن فضایلی همچون رفاقت و صداقت باعث شده جامعه امروز دچار مشکل شود. به عبارتی ارزشهایی را که برای کیمیایی از همهچیز مهمتر است ، میتوان در همین دو کلمه خلاصه کرد: رفاقت و صداقت.
دروغ ممنوع
عشق بهمن و مهتاب در فیلم وجهی دیگر از قاتل اهلی است، عشقی که نهتنها بیانگر رابطه دو انسان میشود بلکه مهمتر از آن وجهه اجتماعی رابطه خود را بیشتر نمایان میسازد. بهمن که خوانندهای اعتراضی است دل به دختر کسی بسته است که دارای عقاید سنتی نسبت به موسیقی است. مواجهه دکتر سروش و بهمن و همچنین خانواده بهمن با مهتاب شکاف بین دو طبقه فرهنگی را بهطور کامل نشان میدهد. صحبتهای سروش و بهمن به تنش میانجامد؛ اما بهمن حاضر بهدروغ گفتن نمیشود؛ به صورتی که حتی مهتاب نیز نسبت به آن واکنش نشان میدهد.
مبارزه دلخراش
مبارزه سروش با مافیا و پروندهسازیهایی که برای او ایجاد میشود، پایانی تلخ را برای او رقم میزند، پایانی که در سایر فیلمهای کیمیایی نیز شاهد آن هستیم. کیمیایی با تکرار تمهایی که در فیلمهای گذشته خود نیز داشته ازجمله مرگ در پایان کار یا کشتن در حمام که یادآور قیصر است دوباره مخاطب را به فیلمهای قدیمی خود ارجاع میدهد. بااینهمه اگر کسی به دنبال فیلمی سیاسی است و از سبک کاری کیمیایی نیز لذت میبرد، مطمئناً میتواند از قاتل اهلی نیز لذت ببرد؛ اما در این فیلم نباید دنبال چیز جدیدی گشت؛ چراکه تکرار موضوعهای گذشته خود را با وضوح نشان میدهند.