این یکی دیگر واقعاً نوبر است! اگر صحت داشته باشد باید به حال مجلسی تأسف خورد که میخواهد در رأس امور باشد اما نمایندههایش عصاره عجایب ملت شدهاند!
بهتازگی زمزمههایی مطرح شده، مبنی بر اینکه برخی از نمایندههایی که احتمال رأیآوری خود را بالا نمیدانند، تلاشهایی را برای رد صلاحیت خود آغاز خواهند کرد تا در نهایت بگویند، اجازه شرکت به آنها در انتخابات داده نشده است.
پیش از این البته در انتخابات گوناگون مواردی داشتیم که بهعنوان مثال نمایندهای که میدانست احتمال تایید صلاحیت او توسط شورای نگهبان صفر است، در دوره بعدی کاندیدا نمیشد یا پس از ثبتنام از حضور در انتخابات انصراف میداد؛ شاید در این میان، منتی هم بر سر مردم داشت که بهخاطر آنها و بیاثر شدن مجلس در تصمیمگیریها انصراف داده است! اما اینکه از درون بهارستان به جای تلاش برای رتقوفتق امور ملت و قانونگذاری و حل مشکلها، به فکر پیداکردن راه یا راهکارهایی باشند که صلاحیتشان توسط شورای نگهبان تأیید نشود، عجیب و مایه تأسف است.
همین حرف و حدیثها موجب شده تا مردم صداقتگفتار نمایندههایی که هر چهار سال یکبار درست در آستانه انتخابات بعدی، ناگهان به یاد حقوق مدنی، معیشتی و مشکلهای ریز و درشت ملت میافتند و خطابههای آنچنانی در قالب نطق در مجلس دارند را کمتر باور کنند. بهویژه اینکه میبینیم شیب و نحوه انتقاد از نهادها و بخشهای مختلف نظام و حاکمیت -آن هم در فاصله کمتر از دو ماه به انتخابات- زیادتر و تندتر میشود و بعضاً مشاهده میکنیم نمایندهای که در طول چهارسال گذشته لامتاکام حرف نزده و منفعل بوده، ناگهان مثل بلبل نطق میکند و معنای «صداقت» و «شجاعت» را به استهزا میگیرد؛ چون مردم خوب میفهمند این حرفها نه از سر صداقت است و نه شجاعت.
عملکرد مجلس یازدهم آنقدر ضعیف ارزیابی میشود که یکی از سایتهای خبری در همین باره نوشت: کارشناسان فعالان سیاسی و صاحبنظران بسیاری بر این باورند که جمع بسیار کوچکی از نمایندگان مجلس دهم -که بار دیگر برای حضور در مجلس اعلام کاندیداتوری کردهاند-، میتوانند رأی مردم را کسب کنند و به بهارستان برسند؛ برخی این رقم را تا ۳۰درصد هم عنوان میکنند، ولی بسیاری معتقدند با عملکرد بر جای مانده این عدد میتواند به زیر ۲۰درصد برسد. البته بسیاری از نمایندگان فعلی مجلس -که تعداد آنها به حدود ۶۰ نفر (کمی بیشتر از یک چهارم جمع نمایندگان مجلس دهم) میرسد-، با بررسی اوضاع و شرایط به این نتیجه رسیدند که نباید بار دیگر برای حضور در قوه مقننه کاندیدا شوند.برخی نامآشناها و در رأس همه «علی لاریجانی» عطای ماندن را به لقای آن بخشید و گفت دیگر کاندیدا نمیشود. قدیمیترهایی چون «جلالی» هم راهی سفارتخانه شدند. برخی نمایندهها همچون «سلحشوری» و «فلاحتپیشه» در همراهی و همدردی با مردم در ماجرای اعتراضهای آبانماه اعلام کردند دیگر رغبتی برای حضور در مجلس ندارند و کاندیدا نشدند. برخی چهرهها چون «رسایی» و «زاکانی» هم که در دوره قبلی شکست سختی خوردند و مردم اعلام کردند روی خوش به آنها نشان نمیدهند، باز هوای بهارستان به سرشان زده است و برای کاندیداتوری دوباره به میدان آمدهاند.
در میان دستههای گوناگون از حاضران در مجلس و کاندیداهای ثبتنام کرده اما گروهی هستند که استراتژی متفاوتی در پیش گرفتهاند. این افراد که احتمال رأی نیاوردن خود را بالا میدانند، تصمیم گرفتهاند انتقادهای تند و بیواهمهای را نسبتبه دولت و سایر ارکان کشور انجام دهند تا یا با رد صلاحیت شورای نگهبان به دلیل طرح برخی موضوعهای اینچنینی مواجه شوند، یا اینکه با تند و تیز کردن دامنه انتقادهایشان، شانس خود را برای کسب رأی بالا ببرند. در همین زمینه یکی با تندترین الفاظ به دولت حمله میکند و دیگری به سایر ارکان نظام از قوه قضاییه گرفته تا نهادهای نظامی و... مثل آقای نماینده اصلاحطلبی که چهارسال تمام سکوت کرد و حالا گفته است: «متاسفانه ما هر چه ضربه میخوریم از دولت روحانی است.» البته از این دست نمایندهها در اشلهای مختلف در بهارستان داریم که درست در آستانه انتخابات در جبهه مردم قرار میگیرند!