تفاوت فساد با فساد
نویسنده : دکتر محمدرضا یوسفی / دانشیار دپارتمان اقتصاد دانشگاه مفید
فساد سطوح متعددی دارد، اولین مورد آن فساد فردی است که گاه در رشوه های کوچک یا دزدیها تا برخی سوء استفاده های مالی، خود را نشان می دهد. نوع دوم فساد سازمان یافته بوده که معمولترین نوع فساد است و به صورت شبکه ای رخ می دهد. باندهای ارتشاء، اختلاس و... از مظاهر آن است. نوع سوم فساد سیستماتیک است که سیستم در شکل پویای خود دچارکارکرد معیوب شده و به صورت خودکار نمی تواند این عیب را بر طرف کند، لذا این فساد در حال انتشار و گسترش است به گونه ای که مواجهۀ با آن به صورت فردی ممکن نیست و باید عزمی راسخ در برخورد با آن صورت گیرد. نوع دیگر فساد را اصطلاحا فساد ساختاری گویند، فساد در اینجا به یک نهاد تبدیل شده و در اینجا قواعد بازی سیاست، آلوده شده است. مثلا رشوه جزیی لاینفک از نظام اداری شده و یا شرط ارتقاء، آلودگی و وابستگی و حامی گری است. البته فساد ساختاری با فساد سیستماتیک همپوشانی هایی دارند. آخرین نوع فساد این است که علاوه بر سازوکارها، آدم ها نیز فاسد شوند.
باید توجه داشت که همۀ حکومت ها در معرض فساد هستند. زیرا دولتمردان دسترسی به منابع داشته و زمینه سوء استفاده همواره وجود دارد. به جز معصومان، همۀ انسان ها در معرض این وسوسه قرار می گیرند. از این رو وقوع فساد فردی، امری طبیعی است که در هر حکومتی ممکن است و مهم این است که حکومت با آن چگونه برخورد می کند.
آنچه که در حکومت حضرت امیر و حکومت های با شاخصه حکمرانی خوب رخ می دهد، فسادهای فردی و در مواردی نیز فسادهای سازمان یافته است. نشانۀ آن اینکه، مکانیزمها سالمند و خود را باز تعریف می کنند اما این وسوسه های فردی است که موجب تخلف می شوند. آنچه در حکومت حضرت امیر رخ می داده از این قبیل بوده است.
حضرت برای مواجهه با فساد به پنج اصل متکی بودند: اول شایسته سالاری. دوم، شفافیت. سوم، نظارت حکومت بر کارگزاران. چهارم، نظارتهای مردمی و پنجم, مجازات خاطی است. نامه های حضرت از این توجه حکایت می کند. حضرت با این اقدامات، میزان فسادها را در سطح فردی و حداقل ممکن نگه داشت که در آن نامه ها انعکاس یافته است که در مقایسۀ با وسعت جغرافیایی حکومت حضرت در آن زمان که از ایران امروز بسیار بیشتر بوده است و تعداد اندک افراد خاطی که در نامه ها آمده است نشان می دهد که ایشان در امر مبارزه با فساد کاملا موفق بوده است.
علاقه مندی به نظام این نیست که صورت مسئله را پاک کرده و به تخریب چهرۀ حکومت نمونۀ حضرت امیر بپردازیم و فساد فردی در یک حکومت را با فساد سیستماتیک حکومت دیگر یکسان تلقی کنیم که در خوش بینانه ترین حالت، عدم درک عمق این تفاوت است. بلکه باید این هشدارها را جدی گرفت تا نه تنها فساد سیستماتیک به فساد ساختاری تبدیل نشود، بلکه فساد به سطوح فردی تقلیل یابد.
مبارزه با فساد سیستماتیک بسیار سخت تر از فسادهای سازمان یافته در سطح خرد است وعزمی جدی می طلبد. اولین نشانۀ این عزم، شناخت مجاری فساد، سازوکار آن، شفافیت در عرصۀ سیاسی و اقتصادی، نظارت بر کارگزاران و نظارت نهادهای مدنی برآنان و در مرحلۀ آخر، شناخت و مجازات عاملان است. تاکنون تنها به مرحلۀ آخر توجه شده که در عمل نیز اطلاعات قطره چکانی در برخورد با عاملان گزارش می شود.