بهزاد دینی از بازیگران جدی سینمای ایران است که توانسته با مطالعه و تمرین در تربیت حس خود پیشرفت چشمگیری داشته باشد. دینی با استفاده از مطالعات استانیسلاوسکی و استراسبرگ در ادغام متد مختص به خود موفق بوده و برای رسیدن به نقش به عنوان یک نقاش، بازیگر، تصویری را در ذهن خود مجسم می‌کند که بُعد جدیدی از کاراکتر – شخصیت به دست می‌آید. دینی از هنرمندان چند بُعدی است؛ به این معنا که او نقاشی هم می‌کند و دستی بر فیلمنامه نویسی دارد. نقاشی‌های بهزاد دینی اگرچه به گفته خودش حال و هوای انزوا طلبی و رنجی از سکوت شخصی است اما به باور من این استعداد باعث شده او به نقش‌ها با زاویه‌ای مختص به خود نگاه کند. اخیراً نیز فیلم‌نامه‌ای با نام «انجام» نوشته که به لحاظ تکنیک در فرم و محتوا حرف تازه‌ای در سینمای کوتاه ایران دارد. گفت و گو با این بازیگر خوش آتیه سینمای ایران قطعاً برای علاقه مندان به سینما و به خصوص رشته بازیگری جذاب و مفید است.

• انسان

از دینی درباره چگونگی شکل گیری علاقه‌اش به بازیگری پرسیدیم: چون احساس می‌کنم تنها موجودی که می‌تواند به صورت افقی و عمودی انرژی را پرتو افکنی کند و مخاطب و اطرافیان خودش رو تحت تأثیر قرار بدهد انسان است و تا جایی که علم پیشرفت کند و ما به آن شبیه سازی برسیم مانند هنر موشن کپچر که بازیگران از طریق تزریق احساسات به کاراکترهای خیالی باعث انتقال آن به تماشاگر / مخاطب می‌شوند، حس می‌کنم بازیگری تنها عرصه‌ای است که می‌تواند این موجود همواره ناشناخته را به چالش بکشد. با کشف و پیدایش متاورس و فشار اقتصادی و سیاسی باید گفت هنرمند چه از گذشته، از دوران آیین‌ها گرفته و دوران نئو کلاسیک و الیزابتی تا دوران اکنون، مدرن و پست مدرن گویا راه خودش را اینطور نشان می‌دهد که انسان دوست دارد از طریق نقش خودش را تحلیل کند، دوست دارد از طریق داستان به کاتارسیس برسد و درواقع این نیاز انسان است که بتواند این احساس را واقعیِ واقعی تجربه کند و احساس می‌کنم هرچه تکنولوژی و هراندازه فشارهای اقتصادی و سیاسی زیاد باشد همواره برای هنرمندی که به دنبال هنر است جایی هست و می‌تواند راه رسیدن به آن را دنبال کند. در مورد شخص خود باید بگویم که اولین باری که خودم را جلوی تماشاچی دیدم بر می‌گردد به دوران دبستان که مادرم برایم لباس پشمی دوخته بود که در زمستان از آن استفاده می‌کردم معلم من مرا ترغیب کرد که در نقش شگرف (باخنده) گوسفند در نمایش چوپان دروغگو شرکت و بازی کنم آن لحظه اولین ری‌اکت تماشاچی برایم لذت بخش بود که بعد از آن در مراسم‌های مختلفی شرکت کردم و همواره دنبال این بودم که دیگران چه ری‌اکتی نسبت به بازی در لحظه من انجام می‌دهند. در دوران دانشگاه این موضوع برایم جدی‌تر شده چرا که زندگی و مشکلات روی جدی خودشان را نشان داده بودند و من هم به عنوان یک بازیگر لحن جدی‌تری پیدا کرده بودم. من با کارگردانان و طراحان صحنه در تالار هنر و فرشچیان صحبت می‌کردم و همواره صحبت کردن با آنان برایم لذت بخش بود در واقع یک حسی این عدم صبوری را به من می‌داد که دوست داشتم زودتر روی صحنه بروم و از تماشاگران ری‌اکت بگیرم. آموزشگاه‌های هنرهای نمایشی نیز در این راه به من کمک فراوانی کردند. اساتید خوبی چون: مریم موحدیان، معین عشاقی، سعید محسنی و امیدنیاز داشتم که در راه رسیدن به هدفم خیلی مرا یاری کردند.

• کوچ

از دینی دلیل مهاجرتش به تهران را برای ادامه راه بازیگری‌اش پرسیدیم: مشکلات زندگی مانند یک پارتنر در بازیگری همواره در کنار من است و من به عنوان بهزاد دینی سعی می‌کنم طوری نقش روبه روی این مشکلات را بازی کنم که فرصتی برای کات دادن نباشد. اصفهان مهد هنر و علم است و در واقع بسیاری از بزرگان هنر در اصفهان زاده و زیسته‌اند اما باید اعتراف کرد که به همان اندازه حب و بغض در آن زیاد است و به نوعی سنگ اندازی از روش‌های ناجوانمردانه است. از سوی دیگر سفر برای یک بازیگر باید درونی و بیرونی باشد؛ سال‌ها است که در درون خودم در حال سفرم و حس می‌کنم که این سفر بیرونی لازمه کشف و شهود یک بازیگر است. من به همه علاقه مندان به بازیگری توصیه می‌کنم که این رشته را صرفاً برای جذابیت‌های آن انتخاب نکنند بلکه عاشق بازیگری باشند، بازیگر باید مجموعه‌ای از هنرها را در خود داشته باشد. تئاتر و فیلم کوتاه‌های زیادی کار کردم فارغ از جو کار نمایشی آنها که برایم خیلی مهم و جذاب است فرصتی بودند برای شناخت و کشف، من همواره به دنبال کشف ناشناخته‌هایی هستم که بازیگر دیگری هرگز آنها را بازی نکرده است. تئاتر «کوران»، امید نیاز و فیلم کوتاه «تیرم است»، علی حسین زاده از جمله کارهایی است که به حس من در بازیگری کمک فراوان کرد. یک علاقه مند به بازیگری باید خاک صحنه بخورد و زخم‌های زیادی از آن بر جسم و روانش بماند تا مانند یک مجسمه تراش خورده قابل پذیرش از سوی مخاطب شود.

رئیس رسانه ملی در واکنش به حواشی مرتبط با شائبه منع حضور سروش صحت در برنامه «کتاب باز» با تأکید بر نبود هرگونه «ممنوع‌الکاری» در صداوسیما بیان کرد که از افراد باید در جایگاه خود استفاده شود. پیمان جبلی رئیس صداوسیما در حاشیه مراسم یادبود زنده‌یاد نادر طالب‌زاده که روز گذشته در مسجد بلال صداوسیما برگزار شد، به ارائه توضیحاتی درباره شائبه ممنوعیت فعالیت برخی مجریان تلویزیون پرداخت. جبلی در پاسخ به سؤال مهر درباره تردیدها درباره حضور سروش صحت در فصل جدید «کتاب باز» و اینکه این گمانه‌زنی‌ها شائبه ممنوع الکاری وی را ایجاد کرده است، گفت: چیزی به نام ممنوع الکاری در صداوسیما وجود ندارد، برنامه‌ها تغییر می‌کند، تهیه کننده تشخیص می‌دهد که با تیم جدید کار کند. جبلی اضافه کرد: می‌توان از افراد در جایگاه‌های مختلف و در برنامه‌های مختلف استفاده کرد و هر کسی در جایگاه خودش، در جایگاهی که مناسب است با تشخیص تهیه‌کننده و مدیرگروه و مدیر شبکه مشغول به کار می‌شود. ما چیزی به نام ممنوع الکاری به آن مفهومی که در رسانه‌ها بیان شده است نداریم. رییس صداوسیما در پاسخ به اینکه قرار نیست دیگر از سروش صحت در فصل جدید بهره گرفته شود، گفت: تهیه‌کننده این برنامه در فصل قبل و در دوره‌ای پیش از اینکه من (رئیس صداوسیما) باشم برنامه‌اش تمام شده بود. من وقتی آمدم مطلع شدم. حالا هم تهیه‌کننده، مدیر گروه و مدیر شبکه تصمیم خواهند گرفت که فصل جدید را چگونه شروع کنند.

وی در پاسخ به سوالی درباره حمایت از فیلم‌های سینمایی در حال اکران و اعتراض برخی سینماگران نسبت به پخش نشدن تیزرهایشان از تلویزیون توضیح داد: ما شورایی محتوایی داریم که براساس نظر تخصصی آن‌ها آگهی و تیزر برای فیلم‌ها در نظر گرفته می‌شود.

پیش‌بینی می‌شود یکی از چهار پرتره اندی وارهول از «مرلین مونرو»، در حراجی بهاره کریستیز عنوان گران‌ترین اثر هنری قرن بیستم را به دست آورد. اندی وارهول، هنرمند سرشناس آمریکایی، در سال ۱۹۶۴ پنج پرتره از مرلین مونرو کشید که در سال ۱۹۶۲ براثر مصرف بیش از حد مواد مخدر درگذشته بود. چهار مورد از این پرتره‌ها، که هرکدام رنگ پس زمینه متفاوتی دارند، بعدها به مجموعه گلوله (Shot) معروف شدند. ماجرای ازآن جا شروع شد که وارهول این چهار پرتره را در استودیوی خود موسوم به فکتوری نگهداری می‌کرد تا این که یکی از دوستانش خواست به آنها شلیک کند! ازآنجایی که واژه shoot در انگلیسی علاوه بر شلیک کردن معنی عکس گرفتن هم می‌دهد، وارهول با این خواسته موافقت کرد و دوستش نیز یک تفنگ از کیفش درآورد و به پرتره‌ها شلیک کرد! البته این نقاشی‌ها بعدها ترمیم شدند. حالا قرار است یکی ازاین پرتره‌ها که پس زمینه آبی دارد، درحراج بهاره کریستیز به مزایده گذاشته شود. ارزش تخمینی این این تابلوی ۱۰۰*۱۰۰ سانتی متری که Shot Sage Blue Marilyn نام دارد، ۲۰۰ میلیون دلاربرآورد شده است. اگر پیش‌بینی کارشناسان کریستیز درست ازآب درآید، این تابلو به گرانترین اثرهنری قرن بیستم تبدیل خواهد شد. درحال حاضرگرانترین اثرهنری قرن بیستم تابلوی زنان الجزایر (Women of Algiers) از پابلو پیکاسوست که در سال ۲۰۱۵ در یک حراجی به قیمت ۱۷۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار چکش خورد. رکورد گرانترین اثر حراج شده از اندی وارهول نیز در اختیار تابلوی تصادف ماشین نقره‌ای (Silver Car Crash) است که در سال ۲۰۱۳ به قیمت ۱۰۴ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروخته شد. از دیگر آثار مهمی که در حراجی پیش‌روی کریستیز چکش خواهند خورد می‌توان به پرتره هنرمند به عنوان یک جوان رها شده (۱۹۸۲) از ژان میشل باسکیت و تابلوی بدون عنوان اثر مارک روتکو اشاره کرد که ارزش تخمینیشان به ترتیب ۳۰ و ۸۰ میلیون دلار برآورد شده است. کریستیز در این حراجی همچنین سه تابلوی رنگ روغن از کلود مونه را به مزایده خواهد گذاشت که پیش‌بینی می‌شود هر کدام به قیمت بالای ۳۰ میلیون دلار فروخته شوند.

رضا بنفشه‌خواه معتقد است «جناب عالی» یک طنز سیاسی_اجتماعی است که به دنبال لودگی نبوده بلکه حرف دل مردم را با زبان کمدی بیان کرده است.

رضا بنفشه‌خواه بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون که نقش پدرٍ «نازنین» در سریال «جناب عالی» به کارگردانی عادل تبریزی و تهیه‌کنندگی مصطفی رضوانی را ایفا می‌کند، درباره این سریال به خبرنگار مهر بیان کرد: من از طریق سرپرست گروه کارگردانی و برنامه ریز اثر به پروژه معرفی شدم. مانی که فیلمنامه بدستم رسید و آن را مطالعه کردم با خود گفتم اگر درست به آن پرداخته شود، اثر خوبی از آب درمی‌آید چراکه موضوع آن جالب بود البته واقعاً این اتفاق هم افتاد و پرداخت درستی به موضوع مورد بحث و قصه شده است.

وی درباره نقش خود توضیح داد: من نقش پدرِ نامزدِ «امیرعلی عالی» را ایفا می‌کنم؛ شخصی که نگران آینده فرزند خویش است و تا زمانی که دامادش شغل درست و حسابی پیدا نکند به او دختر نمی‌دهد اما زمانی که متوجه می‌شود سرپرستی یک وزارتخانه را به دامادش سپرده‌اند، بسیار خوشحال و به ازدواج دخترش راضی می‌شود؛ اتفاقی که در اطرافمان کم رخ نداده است. من خود دختر ندارم پس بالطبع این حساسیتی را که باید در نقشم بدان توجه می‌کردم، برایم قابل درک نبود برای همین از روی فیلمنامه پیش رفتم و در نهایت بدان رسیدم.

بازیگر «جناب عالی» یادآور شد: نقشی که من ایفا کردم، قطعاً مابه‌ازای بیرونی دارد و نباید فراموش کنیم که هر پدر و مادری نگران آینده فرزندانش به لحاظ شغلی، ازدواج و… است و به این مساله در سریال «جناب عالی» توجه شده است.

بنفشه‌خواه تاکید کرد: اگرچه نقشم در این سریال کوتاه بود اما آن را پسندیدم. در حقیقت به دنبال کوتاهی و بلندی نقشم نیستم چراکه در ۵۰ اثر نقش اصلی را ایفا کردم و شاید بهتر است بگویم هیچ عقده‌ای ندارم یعنی اگر کارگردانی تشخیص بدهد حتی در یک فیلم سینمایی یک سکانس بازی کنم، ایفای نقش می‌کنم. از سوی دیگر بیشتر به دنبال این هستم که محتوای اثر حرفی برای گفتن داشته باشد و برای اصلاح جامعه به لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تلاش کند.

وی با بیان اینکه عادل تبریزی کارگردانی بافکر و کارش را بلد است، تصریح کرد: من با بسیاری از کارگردان‌ها کار کرده‌ام که اگر دوباره به من پیشنهاد کار بدهند، آن را نمی‌پذیرم اما اگر باز هم پیشنهادی از سوی عادل تبریزی به من بشود، آن را قبول می‌کنم چراکه کارش را به لحاظ صمیمیتی که در تیمش وجود داشت و تسلط روی آنچه که به دنبالش بود، پسندیدم و در اولین همکاری مشترک با ایشان تجربه‌های خوبی برایم رقم خورد.

این بازیگر تلویزیون با بیان اینکه امیدوار است گوش شنوایی برای بیان مسایلی که سریال «جناب عالی» بدان پرداخته به ویژه نقدهایی که به سیستم اداری یک کشور وارد کرده است، وجود داشته باشد، گفت: به هر حال آنچه که مسلم است یکی از معضلات کشور ما بیکاری جوانان و مساله مسکن است پس اگر به این مسائل در تلویزیون و نه سینما به دلیل مخاطب عامی که دارد، پرداخته شود، درسی برای مسئولان خواهد بود تا فکری به حال جامعه کنند. در حقیقت تلویزیون علاوه بر آنکه برخی از مسائل را گوشزد می‌کند، مانند یک دانشگاه است و می‌توان از آن درس گرفت، همچنین اگر سریال‌هایی با مضمونی «جناب عالی» دست روی آن گذاشته است، ساخته شود، ممکن است مورد عبرت بسیاری از افراد قرار بگیرد.

بنفشه‌خواه با اشاره به اینکه «جناب عالی» طنز سیاسی-اجتماعی و موقعیت است، بیان کرد: این سریال به دنبال لودگی نبوده و نیست بلکه حرف دل مردم را با زبان کمدی بیان کرده است در حقیقت زهر اتفاقات تلخ را گرفته و سپس آن را به نمایش گذاشته است.

وی در پایان با بیان اینکه مردم از پخش سریال در تلوبیون‌پلاس آگاه هستند، عنوان کرد: «جناب عالی» توانسته است مخاطبان را جذب و رضایت آن‌ها را جلب کند اما من به همه دوستان و مخاطبان پیشنهاد می‌کنم این اثر را به دلیل پرداخت درست به قصه، بازی خوب بازیگران و مضمون مناسب آن تماشا کنند چراکه اثری دیدنی‌ست.

مایکل کیتون فیلم نوآر می‌سازد

کافه سینما: کیتون در نقش آدمکشی ظاهر می‌شود که می‌فهمد مبتلا به نوعی سریع از زوال عقل شده است. مایکل کیتون قرار است کارگردان و ستاره یک فیلم تریلر نوآر به نام «ناکس می‌رود» باشد که به زودی به خریداران حاضر در جشنواره فیلم کن هم ارائه خواهد شد. گرگوری پوآریه فیلمنامه این پروژه را نوشته که داستانش درباره آدمکشی است که متوجه شده از نوعی سریع از زوال عقل رنج می‌برد. این قاتل با نقش‌آفرینی کیتون حالا این شانس را پیدا می‌کند تا با نجات دادن جان پسر بزرگسالش که مدت‌هاست از هم دور شده‌اند، در پایان عمر خود کاری خوب انجام دهد. اما او زمان زیادی ندارد چون هم بیماری‌اش در حال بدتر شدن است و هم پلیس دنبال او می‌گردد.

ماجرای محرومیت کریس رونالدو از توپ طلا

مهر: مستند «مشعل‌های نژادپرستی» با موضوع تاریخچه برخورد ورزش با سیاست منتشر شد. مستند «مشعل‌های نژادپرستی» به کارگردانی محمد صالح شاه آبادی با موضوع تاریخچه برخورد ورزش با سیاست منتشر شد. «مشعل‌های نژادپرستی» جدیدترین اثر خانه تولیدات جوان صداوسیما است که نویسندگی آن بر عهده علی اکبر شهبازی و کارگردانی آن توسط محمد صالح شاه آبادی انجام شده است.

مساله محرومیت چند ساله محمدعلی کلی در اوج دوران ورزشی به خاطر امتناع از حضور در جنگ ویتنام، محرومیت سه ساله کریس رونالدو از سه توپ طلا به‌خاطر حمایت از مردم فلسطین و محرومیت فتحی نورین جودوکار مشهور مراکشی به دلیل مسابقه ندادن با جودوکار رژیم صهیونیستی و همچنین محرومیت گسترده ورزشکاران روس به‌خاطر جنگ اوکراین از محورهای بررسی شده در این مستند کوتاه است.

گای ریچی قرارداد همکاری طولانی‌مدت بست

فارس: کارگردان انگلیسی سازنده «علاءالدین» با کمپانی WME قرارداد همکاری همه‌جانبه طولانی‌مدت بست. گای ریچی فیلمساز بریتانیایی سازنده فیلم‌هایی چون «قاپ‌زنی» و «شرلوک هولمز» قرارداد همکاری در همه زمینه‌ها را با کمپانی WME امضا کرد. ریچی که نخستین فیلم بلندش را سال ۱۹۹۸ در ژانر گانگستری با عنوان «قفل، انبار و دو بشکه باروت» انجام داد به خاطر سبک بصری منحصر به فرد فیلم‌هایش و داستان‌های شخصیت محوری که تصویر می‌کند به شهرت رسیده است. وی به تازگی فیلمی اکشن و فعلاً بی عنوان با بازی جیک جیلنهال ساخته که آن را به ام‌جی‌ام / آمازون فروخته است.WME شرکت سرگرمی و تبلیغات ورزشی آمریکایی است.

اکران فیلم ویل اسمیت به تعویق افتاد

ایلنا: فیلم بعدی ویل اسمیت با تأخیر راهی سینماها می‌شود. به نظر می‌رسد عواقب سیلی ویل اسمیت در مراسم اسکار ۲۰۲۲ حالاحالاها دست از سر وی برندارد زیرا فیلم «رهایی» با بازی وی که قرار بود امسال در پاییز راهی سینماها شود تا بتواند در فصل جوایز سینمایی بدرخشد، تا سال ۲۰۲۳ به تعویق افتاد. این فیلم که ساخته اپل و کمپانی تولید فیلم ویل اسمیت یعنی «وست‌بروک استودیوز» است تا زمانی نامشخص از سال آینده راهی سینماها نخواهد شد. «رهایی» را آنتوان فوکوا کارگردانی کرده و گرچه استودیو به طور رسمی تاریخ اکران آن را اعلام نکرده اما انتظار می‌رفت پس از اینکه این استودیو برای «کودا» جایزه بهترین فیلم را برد، تلاش بالقوه بعدی آن در فصل جوایز سینمایی و اسکار باشد. این در حالی است که ویل اسمیت به مدت ۱۰ سال از حضور در مراسم اسکار محروم شده است.

جشنواره فیلم کن خبرنگاران روس را تحریم کرد

ایرنا: جشنواره بین‌المللی فیلم کن برای تاکید دوباره بر موضع خود در مورد جنگ اوکراین، از صدور مجوز ورود برای خبرنگاران روس خودداری کرد. دو خبرنگار روس که قبلاً بارها در جشنواره فیلم کن حضور پیدا کرده بودند امسال از دریافت مجوز ورود به این رویداد محروم شدند. به گفته این دو خبرنگار، گروهی از دیگر اهالی رسانه که خواستار شرکت در جشنواره کن بودند، با اگنس لروی، سرپرست مطبوعاتی این جشنواره، در این خصوص گفت‌وگو کردند. لروی دراین باره توضیح داده بود: متولیان جشنواره کن منتظر بودند تا اوضاع بین روسیه و اوکراین بهتر شود تا آن موقع درباره صدور مجوز ورود برای خبرنگاران روس تصمیم بگیرند اما از آنجایی که جشنواره کمتر از دو هفته دیگر آغاز می‌شود، تصمیم گرفتند به این خبرنگاران اجازه حضور در جشنواره را ندهند.

بازیگر نقش توماس ادیسون درگذشت

ایسنا: کنت ولش که در سریال «جادوگر نور» نقش توماس ادیسون را بازی کرده بود، در ۸۰ سالگی درگذشت. کنت ولش، بازیگر کانادایی که بیشتر به بازی در نقش مأمور سابق اف بی آی، ویندوم ارل، در سریال توئین پیکس ساخته دیوید لینچ شناخته می‌شد، درگذشت. دلیل فوت او هنوز اعلام نشده است. این بازیگر کانادایی در طول فعالیت هنری خود در بیش از ۲۰۰ فیلم و سریال بازی کرد.

کانگ سو یون، اولین زن آسیایی که جایزه بهترین بازیگر را از جشنواره فیلم ونیز دریافت کرد، در ۵۵ سالگی درگذشت. این بازیگر معروف سینمای کره دو روز قبل از آن که از دنیا برود، به دلیل ایست قلبی در بیمارستان بستری شده بود. به گفته خانواده کانگ سو یون، وی ساعت ۳ بعدازظهر روز شنبه (۱۷ اردیبهشت) به وقت محلی، بر اثر خونریزی مغزی در بیمارستانی در جنوب سئول درگذشته است. کانگ سال ۱۹۶۶ در سئول متولد شد و از بازیگران مطرح سینمای کره در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بود. وی بازیگری را از سن چهارسالگی شروع کرد و در ۲۱ سالگی برای بازی در فیلم رحم جایگزین (The Surrogate Womb) ساخته‌ایم کون تاک جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره بین المللی فیلم ونیز دریافت کرد و به اولین زن آسیایی تبدیل شد که به چنین افتخاری نائل می‌شود. کانگ همچنین در سال ۱۹۸۹ برای بازی در فیلم بیا بیا بیا بالا از جشنواره بین المللی فیلم مسکو جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد. این بازیگر کره‌ای در دهه ۱۹۹۰ در چند فیلم گیشه پسند به ایفای نقش پرداخت و جایگاه خود را به عنوان یکی از بازیگران برتر کره در آن دوران تثبیت کرد. آن‌چه می‌افتد بال دارد (۱۹۹۰)، زنان قصر (۲۰۰۱) و هیات داوران (۲۰۱۳) از جمله فیلم و سریال‌هایی است که این بازیگر در کارنامه داشت. بسیاری از فیلم‌های معروف کانگ به مقوله فمنیسم و زنانی می‌پردازد که در جامعه مردسالار زندگی می‌کنند.

کانگ علاوه بر بازیگری مشارکت در برگزاری رویدادهای سینمایی را نیز امتحان کرده بود. وی از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ مدیریت اجرایی جشنواره بین المللی فیلم بوسان را برعهده گرفت.

فیلم «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی»، با وجود تداوم شیوع کرونا، شروعی استثنایی داشت و در پیش‌نمایش‌ها ۳۶ میلیون دلار فروش کرد.

فیلم ابرقهرمانی دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی که توسط مارول استودیوز ساخته و به دست دیزنی توزیع شده است، در پیش‌نمایش‌های روز پنجشنبه ۳۶ میلیون دلار فروش کرد و برای فروش بزرگ ۱۷۵ میلیون دلاری در اکران افتتاحیه، خیز برداشت.

این پس از فیلم انتقام‌جویان: جنگ ابدیت که در پیش نمایش‌های سال ۲۰۱۸ ۳۹ میلیون دلار فروش کرد، هشتمین پیش نمایش بزرگ تاریخ هالیوود است.

با شروع طوفانی این فیلم ابرقهرمانی، فصل اکران تابستانی فیلم‌های بزرگ در گیشه رسماً آغاز شد. سینماها در این فصل فیلم‌های موردانتظاری چون پارک ژوراسیک: سلطه، تاپ گان ماوریک و ثور: عشق و تندر را در چنته دارند و امیدوارند به کمک آنها به جبران خسارت ناشی از تعطیلی‌های کرونایی ادامه دهند. بازار پیش‌نمایش فیلم دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی در جهان نیز حسابی سکه بود. این فیلم تاکنون در بیش از ۴۰ بازار جهانی از جمله فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و کره ۸۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروخته و پیش‌بینی می‌شود در سه روز اول اکران بین ۱۲۵ تا ۱۴۰ میلیون دلار در گیشه بین‌الملل فروش کند. در فیلم دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی، شخصیت اصلی داستان دست به یک جادوی ممنوعه می‌زند که درگاهی را به مولتی ورس باز کرده و تهدیدی بزرگ برای او و تیمش به بار می‌آورد.

دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی به کارگردانی سم ریمی ساخته شده و در آن بندیکت کامبربچ با الیزابت اولسن، چیوتل اجیوفور، بندیکت وانگ، ریچل مک آدامز و مایکل استولبارگ همبازی می‌شود.